احکام اموال پیدا شده

تعریف لُقَطۀ
لقطه به‌طور عام عبارت است از هر چیز یا هر کسی که گم شده باشد و تحت استیلا و سلطه کسی که شناخته شده است نباشد. پیدا شده را، اگر حیوان غیر ناطق باشد «ضالّه»، اگر مال باشد «لقطه» و اگر انسان باشد «لقیط» گویند. کلمه لقطه به‌طور مطلق هر وقت به کار برده شود، منظور همان لقطه مال است که لقطه بالمعنی‏الاخص هم گفته می‏شود و چون در صدق عنوان لقطه ناشناخته بودن مالک شرط است، بنابراین لقطه یکی از انواع مجهول المالک است منتها احکام خاصی دارد که در ضمن مسائل آتی گفته خواهد شد.
مسئلۀ ۲۹۷۶ :    مالی که انسان پیدا می‏کند، اگر نشانه‏ای نداشته نباشد که با آن بشود صاحبش را شناخت، مثلاً یک اسکناس هزار تومانی پیدا کرده باشد، در این فرض دو حالت وجود دارد:
1- اگر آن‎را در حرم مکه پیدا کرده باشد، با اجازۀ حاکم شرع از طرف صاحبش آن‎را صدقه بدهد و اگر صاحبش پیدا شد، در صورت بقا، خود لقطه و در غیر این صورت عوض آن‎را باید به صاحبش بدهد.
2- اگر در غیر حرم مکه پیدا کرده باشد، در این صورت اگر قیمت آن یک درهم یعنی ۴۱۹/۲ نقره سکه‎دار یا بیشتر باشد، با اجازۀ حاکم شرع جامع شرایط از طرف صاحبش صدقه بدهد و در صورت پیدا شدن صاحب آن، اگر خود لقطه موجود بود آن‎را و اگر موجود نبود عوض آن‎را باید به صاحبش بدهد. اگر کمتر از یک درهم باشد، می‏تواند بدون آنکه تعریف کرده باشد آن‎را به قصد تملّک برای خود بردارد و اگر پس از برداشتن صاحبش پیدا شود باید به او بازگرداند و اگر از بین رفته باشد ضامن نیست.
مسئلۀ ۲۹۷۷ :    اگر مال گمشده نشانه‏ای داشته باشد که با آن می‏شود صاحبش را پیدا کرد و قیمت آن از یک درهم کمتر باشد، دو حالت دارد:
1- صاحب آن به‌طور اجمال یکی از چند نفر معلوم است و انسان نمی‏داند او راضی است که آن‎را بردارد یا نه، در این صورت کسی حق ندارد آن‎را بدون اجازۀ صاحبش بردارد.
2- صاحب آن ولو به صورت اجمال هم معلوم نباشد، در این صورت اگر در غیر حرم خدا پیدا شده باشد، اعلام لازم نیست و یابنده می‏تواند به قصد تملّک آن‎را برای خود بردارد و پس از آنکه با قصد تملک آن‎را برداشت، اگر صاحبش بعداً پیدا شود، در صورت بقا خود عین را و در صورت عدم بقا عوض آن‎را لازم نیست به او بدهد، اگرچه احوط است و اگر بدون قصد تملک برداشته شود و بدون افراط و تفریط از بین رفته باشد، باز هم دادن عوض لازم نیست ولی اگر در حرم خدا باشد، احوط آنست که برندارد.
مسئلۀ ۲۹۷۸ :    اگر انسان چیزی را پیدا کند که نشانه‏ای دارد که با آن می‏توان صاحب آن چیز را پیدا کرد، اگرچه بداند صاحب آن شیعه دوازده امامی نیست بلکه سُنّی یا کافر است، اما در امان مسلمانان قرار دارد، در صورتی که آن چیز قیمتش یک درهم یا بیشتر باشد، دو حالت دارد:
1- اگر آن مال را در غیر حرم خدا پیدا کرده باشد باید تا یک سال آن‎را در محل اجتماعات مردم و جایی که احتمال می‏دهد صاحب آن مال آنجا باشد، اعلام کند و چنانچه از روزی که پیدا کرده، تا یک هفته هر روز یک یا دوبار و بعد تا یک ماه هفته‏ای یک بار و بعد تا یک سال ماهی یک مرتبه در محل اجتماعات اعلام کند، کفایت می‏کند و این ترتیب خصوصیت ندارد و برای این است که طوری اعلام شود که معلوم باشد برای همان موضوع اول است، بنابراین اگر پس از پایان سال صاحب آن پیدا نشد می‏تواند آن‎را به قصد تملّک برای خود بردارد به نیت اینکه هر وقت صاحبش پیدا شد آن‎را به او بازگرداند و اگر تلف شود، عوض آن‎را به صاحبش بدهد و یا اینکه اساساً قصد تملّک نکند بلکه آن‎را برای صاحبش نگاه دارد و یا با اجازۀ حاکم شرع جامع شرایط از طرف صاحبش صدقه دهد و یا اینکه در اختیار حاکم شرع قرار دهد و اگر صاحب آن آمد و راضی به صدقه نشد عوض آن‎را به صاحبش داده و ثواب صدقه را برای خود قرار بدهد بهتر است.
2- اگر مال پیدا شده در حرم خدا باشد احتیاطاً آن‎را برندارند و اگر بردارند پس از یک سال اعلان آن‎را یا برای صاحبش نگاه دارند و یا با اجازۀ حاکم شرع از طرف صاحبش صدقه بدهند یا اینکه به خود حاکم شرع تحویل دهند و بنا بر احوط اگر اقوی‏ نباشد برای خود برندارند.
مسئلۀ ۲۹۷۹ :    اگر کودک نابالغ یا دیوانه چیزی را پیدا کند که نشانه دارد و قیمت آن به یک درهم یا بیشتر می‏رسد، ولیّ او باید به مدّت یک سال اعلام کند و سپس یا آن‎را برای کودک و مجنون تملک کند و یا برای صاحبش نگاه دارد یا با اجازۀ حاکم شرع از طرف صاحبش صدقه دهد و در همۀ این صور ولیّ باید آنچه که برای کودک و مجنون اصلح است رعایت کند.
مسئلۀ ۲۹۸۰ :    اگر معرفی و اعلان احتیاج به هزینه دارد، مثلاً پیدا کننده به هر جهت قدرت اعلان ندارد و باید به دیگری مزد بدهد تا او اعلان کند یا اینکه در روزنامه و مانند آن باید آگهی شود، در این صورت پیدا کننده می‏تواند هزینه آگهی را از صاحب مال بگیرد.
مسئلۀ ۲۹۸۱ :    اگر در وسط سال اعلان، از پیدا کردن صاحب مال مأیوس شود، طوری که ادامه اعلان امری بی‏فایده و لغو به شمار رود، با اجازۀ حاکم شرع جامع‏الشّرایط، آن‎را علی‎الأحوط از طرف صاحبش صدقه بدهد و برای خود به قصد تملک برندارد.
مسئلۀ ۲۹۸۲ :    اگر در موردی که باید اعلان کند، بداند اعلان او بی‎فایده است و با آن صاحب مال پیدا نمی‏شود، در لقطه حرم، از همان روز اول مخیر است آن‎را برای ‏صاحبش نگاه دارد یا اینکه با اجازۀ حاکم شرع از طرف صاحبش صدقه بدهد و در لقطه غیر حرم گفته شده، مخیر است بین اینکه برای صاحبش نگاه دارد یا با اجازۀ حاکم شرع از طرف صاحبش صدقه بدهد و یا برای خود به قصد تملک بردارد و در هر حال اگر صاحبش پیدا شود، در صورت صدقه دادن اگر صاحبش راضی نشد، باید عوض آن‎را به صاحبش بازگرداند و ثواب صدقه را برای خود نگاه دارد و احتیاط همین است که با اجازۀ حاکم شرع از طرف صاحبش صدقه داده شود.
مسئلۀ ۲۹۸۳ :    اگر در بین سال اعلان، ادامه آن ممکن نباشد باید منتظر رفع مانع بماند و پس از آنکه مانع رفع شد لازم نیست سال را از اول شروع کند، بلکه همان سال را به آخر برساند کفایت می‏کند.
مسئلۀ ۲۹۸۴ :    اگر در بین سال اعلان، مال از بین برود، چنانچه در حفظ و نگهداری آن کوتاهی یا تصرّف نکرده باشد، چیزی بر او واجب نیست ولی اگر کوتاهی یا تصرّفی کرده باشد باید عوض آن‎را به صاحبش بدهد.
مسئلۀ ۲۹۸۵ :    اگر پس از تمام شدن سال اعلان، صاحب مال پیدا نشود و مال را برای صاحبش نگهداری کند و آن از بین برود، در این صورت اگر در نگهداری مال کوتاهی یا زیاده‎روی نکرده باشد، ضامن نیست اما اگر برای خود برداشته باشد یا اینکه از طرف صاحبش صدقه داده باشد و صاحب مال به آن راضی نشود، باید عوض آن‎را به صاحبش بدهد.
مسئلۀ ۲۹۸۶ :    هنگام اعلان لازم نیست جنس چیزی را که پیدا کرده بگوید بلکه همین که بگوید چیزی پیدا کرده‎ام کفایت می‏کند، مگر آنکه اعلان به این شکل بی‏فایده باشد، در این صورت آن مقداری که از بی‏فایده بودن بیرون آید، لازم است مشخص کند، مثلاً هر کسی که طلا یا نقره و یا لباس گم کرده بیاید مشخصات آن‎را بگوید و وقتی که کسی آمد و نشانه‏های آن‎را به گونه‏ای گفت که اطمینان به صداقت او پیدا شد، کفایت می‏کند و لازم نیست آن نشانیهایی را بگوید که بسیاری اوقات حتّی‏صاحبان مال هم آن‎را نمی‏دانند.
مسئلۀ ۲۹۸۷ :    شخصی که مالی را پیدا می‏کند، لازم نیست خودش اعلان کند، بلکه اگر شخص مطمئنّی از طرف او اعلان کند، کفایت می‏کند.
مسئلۀ ۲۹۸۸ :    اگر کسی مالی را پیدا کند که بهای آن کمتر از ۴۱۹/۲ گرم نقره سکه‎دار باشد و از آن صرف نظر کند و در جایی مانند مسجد یا جای دیگر بگذارد، اگر کس دیگری آن‎را ببیند و بردارد برای او حلال است، ولی اگر قیمت آن به حد مذکور یا بیشتر از آن برسد و بعد از پیدا کردن به وظیفه خود که اعلان یکساله است عمل نکند، بلکه در جایی مانند مسجد یا همان‎جایی که پیدا کرده بگذارد و از بین برود یا دیگری آن‎را بردارد، آن شخص که اوّل پیدا کرده ضامن است.
مسئلۀ ۲۹۸۹ :    اگر انسان چیزی را پیدا کند که اگر یک سال بماند فاسد می‏شود، تا آن مقداری که ممکن است باید آن‎را نگهدارد و تعریف کند و بعد با اجازۀ حاکم شرع در صورت امکان قیمت کند، یا برای خود بردارد و یا بفروشد و پولش را نگاه دارد و در عین حال به تعریف ادامه دهد، اگر تا آخر سال صاحبش پیدا نشد با اجازۀ حاکم شرع از طرف او صدقه بدهند.
مسئلۀ ۲۹۹۰ :    قیمت مال پیدا شده باید بر حسب زمان و مکانی که در آن پیدا شده محاسبه شود.
مسئلۀ ۲۹۹۱ :    اگر مال پیدا شده همراه کسی است که در حال وضوگرفتن و نماز خواندن است، در صورتی که قصدش این باشد که صاحبش را پیدا کند، ایراد ندارد.
مسئلۀ ۲۹۹۲ :    اگر دو نفر شاهد عادل خبر دهند که مال پیدا شده، متعلّق به فلان شخص است، باید مال به آن فرد داده شود، چه این شهادت پیش از شروع به اعلان باشد، یا در بین یا پس از آن.
مسئلۀ ۲۹۹۳ :    اگر چیزی را پیدا کند و به گمان اینکه مال خودش است بردارد و بعداز برداشتن بفهمد مال خودش نبوده، واجب است تا یک سال تعریف کند، در صورتی‏که بهای آن کمتر از یک درهم نباشد.
مسئلۀ ۲۹۹۴ :    اگر کسی که مال نشانه‎دار را پیدا کرده بمیرد، در صورتی که پس از پایان سال، آن‎را برای خود برداشته و مرده باشد، مالکیت به همان صورت به ورثه او منتقل می‏شود که اگر صاحبش پیدا شد به او برگردانده شود و اگر قبل از شروع اعلان یا در بین آن مرده باشد، ظاهر آنست که ورثه باید به وظیفۀ مُوَرّث عمل کرده و به جای او اعلان کنند.
مسئلۀ ۲۹۹۵ :    اگر کفش کسی را ببرند و کفش دیگری به جای آن بگذارند، دو حالت دارد:
1- بداند کفشی که مانده مال همان کسی است که کفش را برده است، اگر از پیدا کردن صاحبش مأیوس شود یا برایش مشقّت داشته باشد، در این حال اگر بداند کسی که کفش را برده عمداً برده است و از راههای متعارف نمی‏تواند از او بگیرد، با اجازۀ حاکم شرع جامع شرایط در صورتی که قیمت هر دو مساوی باشد، می‏تواند تقاص کند و اگر نداندکه به عمد برده یا نه، اگر می‏داند که صاحب آن به این تعویض راضی است، او می‏تواند آن‎را برای خود نگاه دارد و در همین موارد اگر بهای کفش بیش از بهای‏کفش خودش باشد، واجب است هرگاه صاحب آن‎را پیدا کرد، یا کفش را عوض کند و یا تفاوت قیمت را به او بپردازد یا به هر وسیله ممکن رضایت او را به دست آورد و در صورتی که از پیدا کردن صاحب کفش مأیوس شود، با اجازۀ حاکم شرع جامع شرایط تفاوت قیمت را از طرف صاحبش صدقه بدهد.
2- در صورتی که احتمال دهد کفش باقی‎مانده مال دیگری است و نه مال کسی که کفش او را برده، حق این است که حکم مال مجهول‎المالک را دارد.
مسئلۀ ۲۹۹۶ :    لوازم، ابزار، اشیا و چیزهایی که برای تعمیر و دوخت و دوز و مانند آن نزد تعمیرکاران، صاحبان حرف و صنایع، نجاران و یا خیاطان می‏برند و نزد آنها می‏ماند، اگر صاحبان آن اجناس ناشناخته باشند و سراغ اجناسشان نروند و آنان هم پس از جستجو، تحقیق و صبر از آمدن صاحبان آنها مأیوس شوند، باید آن اجناس را با اجازۀ حاکم شرع جامع شرایط، از طرف صاحبانشان صدقه بدهند.
مسئلۀ ۲۹۹۷ :    اگر دزد مالی را که به سرقت برده نزد انسان به امانت بگذارد، او نمی‏تواند آن‎را به دزد بازگرداند، بلکه واجب است به صاحبش برساند و اگر صاحبش به هیچ وجه معلوم نیست بنا بر احتیاط حکم لقطه بر آن جاری است.
مسئلۀ ۲۹۹۸ :    اگر مالی از دیگران در بین اموال مخلوط شود و باقی بماند و صاحب مال و جای او مشخص نباشد طوری که رساندن آن مال به صاحبش به هیچ وجه ممکن نباشد و از پیدا کردن او مأیوس شود، باید آن‎را از طرف صاحبش با اجازۀ حاکم شرع جامع شرایط صدقه بدهد و نیز اگر انسان در معاملات و دادوستدها می‏داند کم و زیادکرده است و در اثر مرور زمان صاحبان آنها را فراموش کرده و نمی‏تواند آنها را شناسایی کند باید عوض آنها را با اجازۀ حاکم شرع و مجتهد جامع شرایط از طرف صاحبان صدقه بدهد و احتیاط لازم آنست که اگر مقدار آن‎را نمی‏داند ولی اصل آن‎را می‏داند باید آن‎قدر صدقه بدهد که یقین عادی پیدا کند که ذمّه‏اش بری شده است و به این عمل در اصطلاح فقیهان «ردّ مظالم» می‏گویند.
مسئلۀ ۲۹۹۹ :    در تمام مواردی که مالی از طرف صاحبش صدقه داده می‏شود، هم جایز است به سید داده شود و هم به غیر سید و اگر خود شخص مستحق باشد، می‏تواند بردارد.
مسئلۀ ۳۰۰۰ :    اگر کسی کوپنی پیدا کند و بداند پس از مدّتی باطل می‏شود، تا مدّت زمان ممکن نگاه دارد و پس از آنکه از آمدن صاحب آن مأیوس شد می‏تواند قبل از انقضای زمان اعتبار آن، برای جلوگیری از ابطال کوپن مانند اشیای فاسد شدنی معامله کند و آنها را خریده و قیمتش را در ذمّه بگیرد و هر موقع صاحبش پیدا شد به او بپردازد.

بازدید ها: 0

ادامه مطلب

قبلی: احکام غصب‏
بعدی: تقاص و احکام آن‏

دفتر مرجع عالیقدر آقای بیات زنجانی

آخرین اخبار

عضویت در خبرنامه