زندگینامه

 زندگینامه مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی بیات زنجانی(دام ظلّه)

 

BAYAT

مرجع عالیقدر در بهمن ماه سال ۱۳۲۰ هجری شمسی، در خانواده‌ای مذهبی در روستائی واقع در ۲۵ کیلومتری زنجان فعلی و از توابع بخش زنجانرود دیده به جهان گشودند.

زندگی خانواده ایشان از طریق کشاورزی تأمین می‌شد و از همین طریق در حدّ متوسط آن روزگار امرار معاش می‌کردند.

ایشان با ورود به مکتبخانۀ روستای خویش تحصیلات ابتدائی را آغاز کردند و طبق روال آن ایام پس از اتمام یادگیری روخوانی قرآن کریم، گلستان سعدی، تاریخ معجم و بعضی از دیگر کتب ادبیات فارسی را در همان روستا به اتمام رساندند، تا اینکه در سنّ سیزده سالگی همراه با خانوادۀ خویش، روستا را به مقصد شهر زنجان ترک کردند. با این مهاجرت زندگی ایشان وارد مرحله جدیدی گشت.

این مرحله از زندگی ایشان با ورود به حوزۀ علمیۀ زنجان همراه بود.

با ورود به حوزه در مدت شش سال، دروسی همچون ادبیات عرب، صرف و نحو، منطق در حد منطق کبری، حاشیه ملاعبدالله، منظومه منطق، اصول فقه در حد معالم و قسمتی از قوانین محقق قمی(ره)، فقه تا حج لمعه جلد اول و نکاح لمعه تا جلد دوم و همچنین ریاضیات قدیم در حدّ خلاصه الحساب شیخ بهائی(ره) را نزد اساتید نامدار آن روز زنجان تلمّذ نمودند. از جمله اساتید ایشان می‌توان به این بزرگان اشاره کرد:

حجت الاسلام حاج شیخ یعقوبعلی جباری(ره)؛

حجت الاسلام حاج شیخ عبدالحمید قائمی(ره)؛

حجت الاسلام و المسلمین حاج میرزا احمد رشوندی زنجانی(ره)؛

آیت الله حاج میرزا احمد زنجانی(ره) که از فقهای صاحب رساله آن دوره بودند و کتاب ارزشمند توحید در کلام و عقایداز سوی آن عالم بزرگ نگاشته شده بود؛

و آیت الله میرزا علی نقی حلّی زنجانی(ره) که از اساتید بزرگ ریاضیات قدیم بودند.

ایشان هم طبق سنّتی که در برخی از حوزه‌های قدیم مرسوم بود، جزء کسانی بودند که به محض اتمام یک دورۀ درسی، همان درس را به طلاب سطوح پائین‌تر تدریس می‌کردند و همواره شیوۀ تدریس ایشان مورد تأیید اساتید وقت بود. ضمن آنکه این امر کمک شایانی به تعمیق معارف و آموخته‌هایشان می‌کرد و از همان ابتدا ایشان را با سلوک مدرّسی و شیوه‌های تعلیمی خو داد.

معظمٌ‌له پس از به پایان رساندن دروس سطح،  در سنّ نوزده سالگی آهنگ سفر به قم کردند تا دروس سطوح بالاتر را از محضر اساتید عصر خویش فراگیرند و به تعمیق دانسته‌های قبلی خود بپردازند. در اینجا ذکر خاطره‌ای از آن دوران که از ایشان نقل شده است، زیباست که:

«مرحوم پدرم به خاطر مشکلات مالی عدیده ای که داشتند، با رفتن من به قم مخالف بودند. با این وجود یک روز که از بازار به منزل آمدند، با ابرام و پافشاری تمایلم به مهاجرت به قم را در محضرشان طرح کردم. می‌دانستم مخالت خواهند کرد و چنین هم شد. من هم پس از نا امیدی از این امر، به حضرت زهرا(س) متوسل شدم و آن بانوی بزرگوار را نزد خداوند متعال، واسطه کردم. چندی نگذشت که مرحوم پدرم بر اثر خوابی که دیده بودند با خواستۀ من برای مهاجرت به قم و ادامۀ تحصیل علوم و معارف دینی موافقت کردند و تا پایان عمر شریفشان همیشه از تشویقات و دعای خیرشان در این راه بهره‌مند بودم.»

بالأخره با تلاش و ممارست فراوان مقدمات ایین امر فراهم شد و  ایشان زنجان را به مقصد قم ترک گفتند. این سفر علاوه بر بسیاری برکات علمی و معنوی و بهره‌مندی از اساتید ارجمندی همچون مرحوم علامه طباطبائی(ره)، مقدّمه‌ای شد برای ورود معظمٌ‌له به جریانات و فعالیتهای سیاسی و آشنائی با حضرت امام(ره) و نهضت اسلامی.

مرجع عالیقدر در بخشی از خاطرات خود چگونگی آشنائی خود با حضرت امام(ره) و مرحوم علامه طباطبائی(ره)را اینگونه نقل می فرمایند:

«در ایّامی که تازه به قم آمده بودم، مجلس روضه‌ای در بیت حضرت آیت الله حاج سید احمد شبیری زنجانی(ره)، ابوی گرامی حضرت آیت الله العظمی آقا موسی شبیری (حفظه الله) برقرار بود. ما هم که طلبۀ جوانی بودیم، به شوق بهره‌مندی از فیوضات این مجالس در آنها شرکت می‌کردیم. امام خمینی(ره) که در آن موقع به حاج آقا روح‌الله مشهور بود و مرحوم استاد علامه طباطبائی(ره) را نیز همانجا زیارت کردم و از همین شبها و مجالس بود که آشنائی من با این دو بزرگوار آغاز شد. »

ایشان با ورود به حوزۀ علمیه قم، به تکمیل دورس سطح و غیر آن از قبیل ارث، لمعه، قوانین و رسائل شیخ انصاری، کفایه، منظومۀ فلسفه، اسفار اربعه، مکاسب محرمه و دیگر دروس پرداختند. در این مدت از محضر اساتید و فضلائی همچون:

مرحوم آیت الله علامه طباطبائی(ره)،

مرحوم آیت الله العظمی سلطانی طباطبائی(ره)،

مرحوم آیت الله شیخ احمد پایانی(ره)،

مرحوم آیت الله العظمی منتظری(ره)،

مرحوم شهید آیت الله دکتر محمد مفتح(ره)،

مرحوم شهید آیت الله مرتضی مطهری(ره)،

مرحوم آیت الله شیخ محمد اسماعیل صائنی(ره)،

آیت الله مصطفی اعتمادی(ره)،

و آیت الله شیخ حسین نوری(حفظه الله)

بهره‌مند شدند و پس از آن شرکت در دروس خارج را آغاز کردند. در این مقطع، در درس خارج مرحوم حضرت امام خمینی(ره) شرکت کردند و همزمان و نیز پس از تبعید ایشان از دروس خارج علمای بزرگی همچون:

مرحوم آیت الله العظمی محقق داماد(ره)

مرحوم آیت الله العظمی شیخ مرتضی حائری(ره)

مرحوم آیت الله العظمی میرزا هاشم آملی(ره)

مرحوم آیت الله العظمی شریعتمداری(ره)

مرحوم آیت الله العظمی اراکی(ره)   و مرحوم آیت الله العظمی گلپایگانی(ره)

بهره‌مند شدند.

مرجع عالیقدرمان همزمان با تحصیل، تدریس و اهتمام به مبارزات سیاسی و اعتقادی با رژیم پهلوی پس از چندین بار بازداشت موقت و ممنوع‌المنبر شدن، در سال ۱۳۵۱ هجری شمسی از سوی عوامل سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) بازداشت و به یکسال زندان محکوم شدند. پس از طیّ دورۀ محکومیت در زندان کمیتۀ مشترک و زندان قصر از زندان آزاد شدند و پس از آن هم به فعالیتهای تبلیغی و روشنگرانۀ خود ادامه دادند. ایشان در جایی به نقل خاطره‌ای از یکی از دفعات بازداشت شدنشان پرداختند که بخشی از آن بدین شرح است:

«آن موقع منزل ما در حرم‌نمای قم بود که قدیمی‌ها آنجا را به‌خوبی می‌شناسند. خاطرم هست که روزی بعد از تدریس منظومه به منزل آمدم و برای رفع خستگی استراحت کردم. در خواب دیدم که چندین عقرب سیاه به من هجوم آورده‌اند و یکی دهان مرا چسبیده، یکی دست و یکی پاها و… . همان لحظه از خواب جَستم و ناگهان متوجه شدم چند نفری وارد خانه شده‌اند؛ فهمیدم  آن خواب در جا تعبیر شده است و اینها همان مأموران امنیتی رژیم هستند که برای دستگیری من آمده‌اند.»

ایشان در سال ۱۳۴۵ با خانواده‌ای مذهبی در زنجان وصلت کردند و اکنون فرزندانشان دارای مدارج عالیه علمی از دانشگاه‌های معتبر کشور هستند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام امّت بود که مرجع عالیقدر برای ادای تکلیف دینی و اجتماعی خود وارد بدنه قانونگذاری و اجرائی کشور شدند. همزمان با فعالیت در حزب جمهوری اسلامی، بعد از طی تجربه‌ای کوتاه در مسند امور قضائی کشور با رأی مردم ماه‌نشان، از توابع استان زنجان، به دورۀ اول مجلس شورای اسلامی راه یافتند و خدماتشان در دوره‌های دوم و سوم مجلس شورای اسلامی نیز به نمایندگی از سوی مردم زنجان ادامه یافت. در همان دهۀ اول انقلاب بود که چند عضو خانوادۀ ایشان از جمله برادر و برادر همسرشان در جنگ تحمیلی به درجۀ رفیع شهادت نائل شدند و فرزند ارشدشان نیز به توفیق جانبازی در راه انقلاب اسلامی نایل شد.

حضور دوازده سالۀ ایشان در مجلس شورای اسلامی و ایفای نقش در هیئت رئیسۀ مجلس فرصتی فراهم آورد تا از نزدیک با مسائل و مشکلات کلان سیاسی و اجتماعی کشور آشنا باشند و در مسندها و کمیسیونهای مختلف مجلس به ایفای نقش بپردازند. ایشان در طول  سالیان حضور در مجلس شورای اسلامی  و در ادوار مختلف، علاوه بر ریاست کمیسیون‌های تخصصی مجلس مانند آئین‌نامه داخلی مجلس، تعاون، قضائی و پیشگیری از وقوع جرم، به عنوان نایب رئیس مجلس شورای اسلامی، عضو شورای سرپرستی و نظارت بر سازمان صدا و سیما،  عضو شورای فرهنگ عمومی کشور و عضو برخی از شوراهای مشورتی و تصمیم‌گیری شورای عالی انقلاب فرهنگی کشور بودند. در سالهای پایانی عمر امام راحل(ره) و سالهای پایانی حضورشان در مجلس شورای اسلامی بود که با حضور در شورای بازنگری قانون اساسی نقش مؤثری در بازنگری سند قانونی و بنیادی جمهوری اسلامی ایران ایفا کردند.

همچنین در کنار سمت‌های قانونگذاری و اجرائی،  در تأسیس و عضویت در شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز، شورای مرکزی مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم و شورای مرکزی مجمع نمایندگان ادوار مجلس نیز حضور داشتند.

ایشان در عین آنکه در دوران نمایندگی مجلس به امر تدریس و تبلیغ در حوزه و دانشگاه اشتغال داشتند، در همان سالهای اولیۀ انقلاب هم کتابهای متعددی با موضوعات عقیدتی، فقهی و اخلاقی به رشتۀ تحریر درآوردند که در همان زمان هم منتشر شد.

اما پس از پایان سه دوره نمایندگی مجلس، مجدداً در ساحت فعالیتهای علمی تمرکز گزیدند تا فاصله‌ای که خدمت به نظام و مردم در سنگرهای مختلف، در پیوستگی تحصیل علم و تدریس ایشان ایجاد کرده بود را برطرف کنند. ایشان ضمن نگارش و تحریر دو رساله در مرتبۀ استادیاری دانشگاه به تدریس، تحقیق و راهنمایی علمی دانشجویان و در عین حال تدریس درس خارج فقه و اصول پرداختند که فعالیتهای ایشان در این دو عرصه ادامه دارد.

قریب به دو دهه حضور و تماس نزدیک و مؤثر ایشان با مسائل سیاسی و اجتماعی کشور از ابتدای دهۀ ۵۰ تا انتهای دهۀ ۶۰، منشأ آن شده است تا ایشان یکی از معدود فقهای صاحب رساله در عصر پس از مشروطه و اولین فقیه صاحب رسالۀ پس از انقلاب باشند که با سابقۀ طولانی حضور در عالی‌ترین نهاد قانونگذاری کشور و همچنین نهادهای علمی دانشگاهی بتوانند درک ملموسی از مسائل و مشکلات پیش روی جامعۀ مسلمین، به‌ویژه مسائل مستحدث و جدید دنیای کنونی داشته باشند و به استنباط و تقریر آرای شرع مقدس در شئون مختلف فردی و اجتماعی زندگی مقلّدان مسلمان بپردازند؛ به نحوی که این آراء کمترین فاصله را با مقتضیات نصوص دینی داشته باشد و در عین حال بتواند سئوالات و نیازهای جدید فردی و اجتماعی مؤمنان را پاسخ دهد و در پیچ و خم زندگی پیچیدۀ امروز، آنها را در صحنۀ ادای تکالیف دینی‌شان یاری رساند.

معظمٌ‌له که سالها مدیریت گروه پژوهشی «اندیشۀ سیاسی در اسلام» را در پژوهشکدۀ امام خمینی و انقلاب اسلامی بر عهده داشتند، زمانی با اشاره به حضور خود در پژوهشکده می‌فرمودند:

«خیلی از آقایان تصور می‌کنند که فقیه، باید در دفترش بنشیند تا مردم به حضورش شرفیاب شوند؛ اتفاقاً من مشکل را از همین‌جا می‌دانم، چرا که اگر ما روحانی‌ها این فاصله را ایجاد نمی‌کردیم، جوانان امروز بیش از پیش به روحانیت نزدیک بودند.»

از ابتدای انقلاب تاکنون بیش از ده مجلّد از بین حدود بیست مجلّد آثار مختلف اعتقادی و تحقیقی نگارش یافته به قلم ایشان بارها منتشر شده است. مرجع عالیقدر هم اکنون در حوزه علمیۀ مقدسۀ قم به امر تدریس و تحقیق «خارج فقه و اصول» اشتغال دارند و علاوه بر آن سالهاست که اهتمام خود را به کرسی دانشگاهی یاد شده و همچنین تدریس حوزوی حکمت و فلسفه، به‌ویژه اسفار اربعۀ صدرالمتألهین را حفظ کرده‌اند.