مسئلۀ ۱۴۶۲ : کسی که عمداً یا سهواً یا به خاطر ندانستن مسئله، نماز واجب خود را در وقت آن نخوانده باشد باید قضای آنرا بجای آورد، همچنین اگر در تمام وقت نماز، خواب یا مست بوده یا مدّتی از دین برگشته و مرتد شده بعد توبه کرده است و چنانچه اختیاراً خود را بیهوش کرده باشد، بنا بر احتیاط نمازهای زمان بیهوشی خود را قضا کند، بلکه اگر بیهوشی او غیر اختیاری بوده بنا بر احتیاط مستحب قضا کند.
مسئلۀ ۱۴۶۳ : نمازهای یومیهای را که زن در حال حیض و نفاس نخوانده است قضا ندارد، همچنین نمازهای واجبی را که از انسان در حال کفر اصلی یا جنون یا بیهوشیکه در اختیار خود او نبوده، ترک شده است، در صورتی که کفر، جنون یا بیهوشی در همۀ وقت نماز بوده، قضا ندارد، ولی اگر در وقت نماز، مسلمان یا عاقل شود یا به هوش آید یا پاک گردد، باید نماز خود را بجای آورد، هر چند تنها به مقدار یک رکعت از وقت باقی مانده باشد.
مسئلۀ ۱۴۶۴ : اگر اول وقت به مقدار خواندن نماز به حسب تکلیف فعلی خود وقت داشته باشد و نماز را نخواند و سپس یکی از عذرهایی که گفته شد، برای او پیش آید، باید قضای آن نماز را بجای آورد.
مسئلۀ ۱۴۶۵ : اگر بعد از وقت نماز بفهمد نمازی که خوانده باطل بوده است، باید قضای آنرا بجای آورد، هر چند باطل بودن نماز به واسطۀ ندانستن مسئله باشد، در صورتی که در دانستن مسئله کوتاهی کرده باشد.
مسئلۀ ۱۴۶۶ : کسی که وظیفهاش خواندن نماز جمعه بوده است، اگر به هر دلیل آنرا نخواند تا وقت آن بگذرد، باید نماز ظهر را بخواند و اگر نماز ظهر را هم نخواند باید قضای ظهر را بجای آورد.
مسئلۀ ۱۴۶۷ : اگر انسان احتمال دهد که نماز قضایی دارد یا نمازهایی که خوانده صحیح نبوده است، مستحب است احتیاطاً قضای آنها را بجای آورد و اگر انسان نمازهاییرا که خوانده به قصد قربت مطلقه دوباره بخواند مانعی ندارد بلکه مطلوب نیز است.
مسئلۀ ۱۴۶۸ : کسی که نماز قضا دارد لازم است در خواندن آن کوتاهی نکند و اگر اطمینان داشته باشد که در آینده آنرا خواهد خواند، لازم نیست فوراً آنرا بجایآورد.
مسئلۀ ۱۴۶۹ : کسی که نماز قضا دارد میتواند نماز مستحبی هم بخواند یا نماز قضای دیگران را بخواند.
مسئلۀ ۱۴۷۰ : در هر یک از نمازهای یومیه که ترتیب در آن شرط است، در قضای آن هم ترتیب شرط است، مثلاً اگر نماز ظهر و عصر او قضا شده باشد، باید اول قضای ظهر و سپس قضای عصر را بخواند و اگر در یک روز نماز عصر و در روز بعد نماز ظهر او قضا شده، بنا بر احتیاط اول نماز عصر و بعد نماز ظهر روز بعد را قضا کند، ولی در قضای نمازهای واجب دیگر مثل نماز آیات ترتیب شرط نیست و همچنین اگر رعایت ترتیب را بهطور کلّی فراموش کرده باشد، رعایت ترتیب شرط نیست اگر چه بهتر است.
مسئلۀ ۱۴۷۱ : اگر بخواهد قضای یک نماز یومیه و یک نماز غیر یومیه را بجای آورد ترتیب شرط نیست.
مسئلۀ ۱۴۷۲ : کسی که یک نماز چهار رکعتی از او قضا شده و نمیداند نماز ظهر است یا عصر یا عشا، اگر یک نماز چهار رکعتی به نیت آنچه در ذمّۀ اوست بخواند، کفایت میکند و در بلند یا آهسته خواندن حمد و سوره نیز مخیر است و اگر علم داشته باشد که یک نماز از نمازهای پنجگانۀ او قضا شده، کفایت میکند که یک نماز دو رکعتی را به نیت نماز صبح و یک نماز سه رکعتی را به نیت مغرب و یک نماز چهار رکعتی را به نیت آنچه در ذمّۀ اوست بجای آورد.
مسئلۀ ۱۴۷۳ : کسی که چند نماز از او قضا شده و شمارۀ آنها را نمیداند احتیاطاً باید آنقدر بخواند تا گمان کند قضای تمامی آنها را خوانده است، ولی اگر قبلاً میدانسته چند نماز از او قضا شده است، ولی اکنون فراموش کرده است، بنا بر احتیاط باید آنقدر بخواند تا یقین و اطمینان عادی پیدا کند که همۀ آنها را قضا کرده است.
مسئلۀ ۱۴۷۴ : کسی که نماز قضا از همین روز یا روزهای پیشین دارد، اگر یک نماز است و وقت وسعت دارد، بنا بر احتیاط اول آن نماز قضا را بجای آورد و اگر بیشتر از یک نماز باشد، لازم نیست نمازهای قضا را اوّل بخواند، هر چند اول خواندن نمازهای قضا مطابق احتیاط است.
مسئلۀ ۱۴۷۵ : نمازگزار میتواند نیت خود را از نماز قضای لاحِق مثل نماز عصر به نماز قضای سابق مثل نماز ظهر برگرداند، ولی عدول از نماز قضای سابق به لاحِق مثلاً از قضای ظهر به عصر محل اشکال است.
مسئلۀ ۱۴۷۶ : اگر در بین نماز ادا یادش بیاید که یک نماز یا بیشتر از همان روز یا یک نماز از روزهای گذشته از او قضا شده است، اگر وقت وسعت دارد و ممکن است که نیت را از ادا به قضا برگرداند بهتر است این کار را بکند، مثلاً اگر در نماز ظهر قبل از رسیدن به رکوع رکعت سوم یادش بیاید که نماز صبح آن روز قضا شده، در صورتی که وقت نماز ظهر تنگ نشده باشد بهتر است نیت را به قضای صبح برگرداند و آنرا دو رکعتی تمام کند و بعد از آن نماز ظهر را بجای آورد، اما اگر وقت تنگ شده باشد یا امکان برگرداندن نیت را نداشته باشد مثلاً وقتی که وارد رکوع رکعت سوم شده به یاد بیاورد که نماز صبح را نخوانده است در این صورت نماز را به نیت ظهر ادا تمام کند و بعد از آن قضای نماز صبح را انجام دهد.
مسئلۀ ۱۴۷۷ : کسی که نماز قضا به عهدۀ اوست و نمیتواند نمازهای قضای خود را بهطور کامل و با رعایت همۀ شرایط لازم بجای آورد، واجب است انجام نمازهایقضا را تا برطرف شدن عذر خود به تأخیر بیندازد و اگر میداند که عذرش تا آخر عمر از بین نمیرود و خوف آن دارد که مرگ به سراغش بیاید، میتواند در همان حال عذر نمازهای قضای خود را بجای آورد، ولی اگر بعداً عذرش برطرف شد احتیاطاً دوباره آنها را بخواند.
مسئلۀ ۱۴۷۸ : تا انسان زنده است ولو اینکه از قضای نمازهای قضا شدۀ خود ناتوان باشد، جایز نیست دیگری از طرف او نمازهای فوت شده را قضا کند.
مسئلۀ ۱۴۷۹ : نمازهای قضا را میشود با جماعت خواند چه نماز امام جماعت ادا باشد چه قضا، مشروط بر اینکه قضای امام جماعت قضای حتمی و بنا بر احتیاط قضای نماز خودش باشد و لازم نیست نماز هر دوی آنان یکی باشد، بنابراین جایز است نماز قضای صبح را با نماز قضای ظهر یا عصر امام بخواند.
مسئلۀ ۱۴۸۰ : مستحب است بچهای که خوب و بد را میفهمد به خواندن نماز و سایر عبادتها تشویق شود و بهتر است به قضای نمازها وادار شود به شرط اینکه اثرات سوء تربیتی و عقیدتی جانبی نداشته باشد و اقوی آنست که عبادات بچۀ ممیز مشروع و مطلوب است.
بازدید ها: 0