مسئلۀ ۳۳۳۱ : وصیت کننده باید عاقل باشد و با اکراه وصیت نکند و طفلی که ده سالش تمام شده و خوب و بد را میفهمد، اگر برای امور خیریه و کارهای نیک مانند ساختن مسجد، مدرسه، پل و مانند آن و کمک به خویشان و ارحام خود وصیت کند، وقتی که وصیت خوب و معقول باشد صحیح است. اگر سفیه وصیت کند حتی نسبت به یکسوم اموالش برای کمک به ارحام و خویشاوندان یا برای کارهای خیر، محل اشکال است. وصیت ورشکستهای که حاکم شرع جامع شرایط او را از تصرف در اموالش نهی کرده، صحیح نیست چون در هر صورت حقّ طلبکاران بر وصیت مقدّم است، مگر آنکه طلبکاران از حقّ خودشان صرف نظر کنند.
مسئلۀ ۳۳۳۲ : در وصیت صراحت و نص بودن لفظ شرط نیست بنابراین اگر با کنایه و اشاره مقصود خود را بفهماند وصیت او صحیح است.
مسئلۀ ۳۳۳۳ : اگر نوشتهای با امضا و مهر میت پیدا شود در صورتی که مقصودش را بفهماند و معلوم شود که برای وصیت نوشته شده واجب است که بدان عمل شود.
مسئلۀ ۳۳۳۴ : کسی که عمداً، انتحار و خودکشی کرده است چه بر خودش زخم وارد کرده یا خود را مسموم کند، طوری که یقین پیدا کند میمیرد اگر پس از خودکشی وصیت کند که مقداری از اموالش را به مصرفی برسانند، وصیت او صحیح نیست، ولی اگر قبل از آن وصیت کرده باشد وصیت او در یکسوم اموالش صحیح است.
مسئلۀ ۳۳۳۵ : اگر کسی وصیت کند، چیزی را به کسی بدهند، قبول کردن موصی له لازم نیست بلکه اگر آنکس- موصی له- در زمان حیات موصی یا بعد از مرگ او وصیت را رد نکند مالک آن چیز میشود ولی اگر وصیت را رد کند، چه در حال حیات موصی یا بعد از مرگ او، وصیت او باطل میشود اگرچه احوط آنست که بعد از مرگ موصی قبول کند و تنها به قبول کردن دوران حیات موصی اکتفا نکند.
مسئلۀ ۳۳۳۶ : اگر انسان وصیت کند، چیزی را به کسی بدهند و آن فرد قبل از آنکه آن چیز را قبول کند، بمیرد مادامی که ورثه او وصیت را رد نکردهاند میتوانند آنرا قبول کنند مشروط بر آنکه موصی، از وصیت خود برنگشته باشد و الاّ حقی بر آن ندارند.
مسئلۀ ۳۳۳۷ : آن کس یا کسانی که وصیت میشود به آنان چیزی داده شود باید موقع وصیت به نوعی وجود داشته باشند بنابراین اگر وصیت کنند به بچّهای که ممکن است فلان زن حامله باشد، چیزی دهند یعنی وصیت به معدوم کنند، باطل است ولی اگر وصیت کنند به بچّهای که الان در رحم مادر است چیزی بدهند اگرچه هنوز دارای روح نباشد، وصیت صحیح است در این صورت اگر آن بچّه زنده به دنیا آمد واجب است آن چیزی که وصیت شده به او بدهند و علیالأحوط ولی هم از طرف او قبول کند ولی اگر بچّه مرده به دنیا بیاید، وصیت باطل است و آنچه وصیت شده به او بدهند به ورثه موصی میرسد و آنان میان خودشان تقسیم میکنند.
مسئلۀ ۳۳۳۸ : کاری که به آن وصیت میشود، باید جایز و حلال باشد بنابراین اگر کسی وصیت کند پولی را صرف کمک به ظالم یا ترویج و تقویت باطل کنند، وصیت او باطل است.
مسئلۀ ۳۳۳۹ : حقوق واجب الهی مانند حجّ، خمس، زکات، مظالم و حقوق مالی مردمی مثل بدهی و مانند آن، واجب است از اصل مال و دارایی برداشته شود اگرچه میت به آنها وصیت نکرده باشد منتها اگر وصیت کرده باشد آنها را از ثلث مال بردارند در این صورت لازم نیست از اصل مال برداشته باشد مگر آنکه ثلث مال کفایت نکند. ولی واجبات بدنی مانند نماز و روزه، اگر وصیت کرده باشد مطابق وصیت و اگر وصیت نکرده باشد یا اینکه وصیت کرده ولی ثلث مال بر آن کفایت نمیکند و پسر بزرگتر یا وارث دیگری که عهدهدار آنها باشد نیز وجود ندارد، احتیاط آنست که از سهم الارث وارثهایی که صغیر نیستند برای ادای آنها پرداخت شود.
مسئلۀ ۳۳۴۰ : اگر ترکه میت از بدهی و حجّ واجب و خمس و زکات و مظالم که بر او واجب است، زیاد بیاید، اگر وصیت کرده باشد که ثلث یا مقداری از آنرا به مصرف برسانند واجب است مطابق وصیت عمل شود و اگر وصیت نکرده باشد، هر چه باقی مانده متعلق به ورثه است.
مسئلۀ ۳۳۴۱ : وقتی که کسی از دنیا رفت از اصل مال او، ابتدا کفن و سپس بدهیهایش را برمیدارند چه آن بدهیها از قبیل حقوق مالی مردم باشد، مثلاً بدهکار بوده یا مردم امانتی نزد وی داشتهاند و یا از قبیل خمس، زکات و مظالم عباد باشد که حقوق مالی الهی است و بعد از آنکه آنها را برداشتند، از باقی مانده از مقدار یکسوم آن وصیتهای وی را انجام میدهند و سپس دوسوم باقی مانده را، ورثه مطابق مافَرَضَاللّه میان خود تقسیم میکنند.
مسئلۀ ۳۳۴۲ : وصیت بهطور کلّی به مقدار یکسوم دارایی میت صحیح است و نسبت به مازاد آن وقتی صحیح است که ورثه اجازه بدهند بنابراین اگر مالی که میت وصیت میکند به مصرف خاصی برسد، از مقدار یکسوم داراییهای او بیشتر شود، چنانچه وارثان او که میتوانند اجازه بدهند، حرفی بزنند یا عملی انجام دهند که دلالت کند بر اجازه دادن به وصیت او، وصیت صحیح است و صرف رضایت باطنی آنها کفایت نمیکند و اگر مدّتی بعد از مرگ او هم اجازه بدهند کفایت میکند.
مسئلۀ ۳۳۴۳ : اگر کسی مصرفی را برای مالی معین کرده و آن مال بیش از یکسوم دارایی باشد و ورثه قبل از مرگ اجازه دهند به وصیت وی عمل شود، پس از مرگ وی حق ندارند از اجازهای که دادهاند برگردند.
مسئلۀ ۳۳۴۴ : اگر کسی وصیت کند از ثلث داراییاش خمس، زکات، نماز، روزه و نیز کارهای مستحبی و مراسم سوگواری انجام دهند در صورتی که وصیت او به ترتیب باشد و یکسوم دارایی او از مورد اول زیاد بیاید، پس از انجام مورد اول، ترتیب را رعایت کرده و با همان وضع و ترتیبی که در وصیت آمده عمل کنند هرچند آنچه اول آمده عملی مستحبی باشد ولی اگر یکسوم دارایی برای همۀ آنها کفایت نکند، در این صورت واجبات مالی مانند خمس و زکات را از اصل مال بر میدارند ولی واجبات بدنی مانند نماز و روزۀ قضای خود میت، اگر پسر بزرگتر یا وارث دیگری که عهدهدار شود وجود نداشته باشد، احتیاطاً بقیۀ وارثان که صغیر نیستند از سهم خودشان بدهند و برای او نماز و روزۀ قضا بجا آورند و اگر وصیت او ترتیب نداشته باشد در این صورت اول باید واجبات مالی و بدنی را انجام دهند، اگر چیزی پس از انجام واجبات مالی و بدنی از ثلث اضافه ماند یا ورثه اجازه دادند از ترکه بیش از مقدار ثلث برداشته شود، پس از آنها کارهای مستحبی را انجام دهند و اگر مقدار ثلث از واجبات بدنی کم میآید، میان واجبات مالی و بدنی به نسبت توزیع کنند و کسری واجب مالی را از اصل مال و کسری واجب بدنی را وارثان کبیر از سهم خودشان، احتیاطاً میپردازند و اگر ورثه اجازه ندادند، در این صورت وصیت نسبت به کارهای مستحبی باطل است.
مسئلۀ ۳۳۴۵ : اگر وصیت کند بدهی او را بدهند و برای نماز و روزه اجیر بگیرند و کار مستحبی هم انجام دهند ولی نگفته باشد که آنها را از ثلث مالش بدهند، واجب است بدهی او را از اصل مالش بدهند و نماز و روزه را که واجب غیر مالی است، اگر ثلث کفایت کند از ثلث بدهند و اگر ثلث کافی نباشد و وارثی که عهدهدار انجام آن باشد، وجود نداشته باشد، بنا بر احتیاط از سهم وارثان کبیر، آنرا بپردازند و کارهای مستحبی را اگر آن ثلث کافی باشد یا اگر ورثه اجازه دادند انجام دهند وگرنه به مقدار ممکن عمل کنند و در تمامی این صور ترتیب را با همان وضعیت که در وصیت ذکر شده رعایت کنند.
مسئلۀ ۳۳۴۶ : اگر برای مخارج ایام سوگواری خود وصیت نکرده باشد، چنانچه ورثه بالغ اجازه دادند میشود از سهم آنان آن مخارج را پرداخت ولی از سهم ورثه نابالغ نمیتوان چیزی را بابت مخارج پرداخت و اگر آنان هم اجازه ندهند، تنها میتوان از اموال و داراییهای او کفن، بدهیها و واجبات دیگر مالی را برداشت.
مسئلۀ ۳۳۴۷ : اگر کسی از دنیا برود و وصیت نداشته باشد یا وصیت کرده باشد ولی وصی او هم از دنیا رفته و مأذون به انتخاب وصی به جای خودش نبوده است یا اگر مأذون بوده کسی را از طرف خود تعیین نکرده باشد، نظارت بر امور، کارها و اموال او بر عهدۀ حاکم شرع جامع شرایط است.
مسئلۀ ۳۳۴۸ : اگر موصی از وصیت خود برگردد یا کاری کند که نتیجه آن انصراف از وصیت اولی باشد، مثلاً ملکی را که وصیت کرده بود بعد از مرگش به کسی بدهند، بفروشد، وصیت باطل میشود یا اینکه وصیت قبلی را تغییر دهد مثلاً قبلاً کسی را قیم و سرپرست بچّههای خود قرار داده بود ولی پس از آن دیگری را به جای او معین کند یا مالی را که گفته بود به کسی بدهند، بگوید به کس دیگری بدهند، وصیت قبلی باطل است و مطابق وصیت دوم باید عمل شود.
مسئلۀ ۳۳۴۹ : اگر کسی وصیت کند ثلث مال او را به مصرف خاصی برسانند، واجب است مطابق آن عمل کنند و اگر وصیت کند آنرا نفروشند بلکه نگهدارند و در مسیر درآمد قرار دهند و سود آنرا به مصرف خاصی برسانند، واجب است مطابق وصیت عمل کنند.
مسئلۀ ۳۳۵۰ : اگر کسی در حال مرض و بیماری که به خاطر آن میمیرد مقداری از اموالش را به کس دیگری ببخشد و به صورت منجَّز و قطعی به خود طرف یا وکیلش تحویل دهد و بعد وصیت کند بعد از مرگش مقداری هم به کس دیگری بدهند، آنچه در دوران مرض بخشیده از اصل مال است و نیازی به اجازۀ ورثه ندارد ولی آنچه وصیت کرده، اگر به مقدار ثلث مالش باشد، باید مطابق وصیت عمل شود و نیاز به اجازۀ ورثه ندارد و اگر بیشتر از مقدار ثلث باشد باید برای مقدار زیاده از ثلث، از ورثه اجازه بگیرند.
مسئلۀ ۳۳۵۱ : اگر انسان این طور وصیت کند، فلانی وصی من است و اگر او از دنیا رفت فلان کس وصی من است، اگر وصی اول از دنیا برود وصی دوم اگر از کارهای میت مانده باشد، واجب است آنها را انجام دهد.
مسئلۀ ۳۳۵۲ : اگر کسی در حال مرضی که به آن میمیرد بگوید فلان مقدار به کسی بدهکارم، اگر متهم باشد که برای زیان رساندن به ورثه این حرف را زده است باید آنرا از ثلث مالش بدهند ولی اگر متهم نبوده و کس دیگری نیز منکر سخن او نباشد، باید از اصل مال پرداخت شود.
بازدید ها: 0