فلسفۀ ازدواج و جایگاه آن
ازدواج و انتخاب زوج مناسب و همراه، پاسخ دادن به یکی از نیازهای فطری و طبیعی است و چون مبنای اسلام بر فطرت و خلقت است، لذا بر ازدواج و اصل آن و شرایط زن و همسر و مجموعه چیزهایی که در این حوزه مطرح است تأکید و سفارش مکرر فرموده است و لذا پیرامون ازدواج و نکاح و لزوم آن در قرآن کریم به صورت امر میفرماید: «وَ انْکِحُوا الْأَیَامَی مِنْکُمْ وَ الصَّالِحِینَ مِنْ عِبَادِکُمْ وَ إِمَائِکُمْ إِنْ یَکُونُوا فُقَرَاءَ، یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ». و از پیامبر اسلام نقل شده که فرمودند: «ازدواج سنّت من است و هر کس از سنّت من روی برگرداند از من نیست» و نیز از پیامبر اسلام نقل شده که فرمودند: «اگر کسی ازدواج کند نصف دینش را حفظ کرده و در نصف دیگر تقوای الهی داشته باشد»، کما اینکه در بعضی روایات آمده است ازدواج وسیله گشایش رزق و روزی است و از بعضی روایات دیگر اسلامی به دست میآید که افراد مجرّد و عزب افراد دون شأن و سطح پایین جامعه هستند و رذلترین مردهها کسانی هستند که مجرّد و عزب از دنیا بروند، بنابراین بسیار مناسب و شایسته است مسلمانان این سنت خدایی و نبوی را همان طور که مورد پسند شارع اقدس است، رعایت کرده و انجام دهند و خود را در بند و اسارت تشریفات زاید و دست و پاگیر و آداب و رسوم جاهلی قرار نداده و آزاد سازند و بکوشند فرهنگ نبوی و اسلامی را در جامعه پیاده کنند و مسئولین جامعه نیز تلاش کنند در راه اشاعه این فرهنگ قدم برداشته و خود در این امر بهترین الگو باشند.
مسئلۀ ۳۰۸۵ : مستحب است انسان وقتی دخترش به سن بلوغ رسیده و دارای رشد فکری و جسمی مناسب باشد، در شوهر دادن وی عجله کرده و آسان بگیرد و مناسب است وقتی که فرد مناسب و مؤمن و کفو دختر، پیشنهاد ازدواج کرد، پیشنهاد را قبول کرده و استنکاف نکند و در هر صورت رضایت دختر را در نظر بگیرند.
مسئلۀ ۳۰۸۶ : کسی که به سبب نداشتن همسر میداند به حرام میافتد یا اینکه احتمال میدهد که در حرام واقع شود، واجب است ازدواج کند.
مسئلۀ ۳۰۸۷ : زن نامحرم به مرد اجنبی به وسیلۀ عقد، حلال میشود و عقد ازدواج دو قسم است:
1- عقد دائم؛ عقدی است که مدّت ندارد و در این صورت زن برای مرد تا آخر عمر حلال میشود و به زنی که به صورت عقد دائمی، عقد میشود، «زوجه» یا «همسر دائمی» گویند.
2- عقد موقّت یا متعه و در اصطلاح عامّه مردم صیغه؛ عبارت است از عقدی که زن به صورت محدود و تا زمان معین و خاصی به مرد حلال میشود و به زنی که به این صورت عقد میشود، «همسر موقّت» یا «متعه» و یا «صیغه» میگویند.
مسئلۀ ۳۰۸۸ : در عقد نکاح موقت اگر مدّت را معین نکنند، عمدی باشد یا به خاطر نسیان، ازدواج موقّت به دائم تبدیل میشود کما اینکه اگر مدّت را ذکر کنند، ولیاجرت را ذکر نکنند، عقد باطل است.
مسئلۀ ۳۰۸۹ : در ازدواج موقّت و دائم خواندن صیغه لازم است و صرف رضایت زن و مرد کافی نیست.
مسئلۀ ۳۰۹۰ : مرد با توّجه به جهات زیر میتواند بیش از یک همسر دائم و حدّاکثر چهار تا، داشته باشد:
1- در بین آنان عدالت را از جهت همسرداری و همخوابگی رعایت کند.
2- بتواند آنها را اداره کند، بنابراین اگر نتواند در میان آنها عدالت را رعایت کند و توان اداره آنها را نداشته باشد، نباید بیش از یک همسر دائم داشته باشد.
مسئلۀ ۳۰۹۱ : در عقد ازدواج، دائم یا موقت، زن و مرد اگر بتوانند صیغه را بخوانند خود میتوانند عقد را جاری سازند، همچنین میتوانند وکیل بگیرند و میتواند یکی از آنها وکیل بگیرد و دیگری خودش بخواند. لازم نیست وکیل مرد باشد، زن هم میتواند برای خواندن صیغه از طرف دیگری، اگر چه مرد باشد، وکیل شود.
مسئلۀ ۳۰۹۲ : اگر مرد و زن خواندن صیغه را بلد نیستند باید وکیل بگیرند و مادامی که یقین نکردهاند وکیل صیغه عقد را خوانده، جایز نیست به یکدیگر به صورت محرم نگاه کنند و احتمال خواندن کفایت نمیکند، ولی اگر وکیل بگوید عقد را خواندهام و از گفته وی اطمینان حاصل شود، کفایت میکند.
مسئلۀ ۳۰۹۳ : یک نفر میتواند هم از طرف مرد و هم از طرف زن وکیل شود و صیغه عقد را چه به صورت دائم و چه به صورت موقّت بخواند و نیز انسان میتواند از طرف زن وکیل شود که او را به عقد خود درآورد، به صورت دائم یا موقّت، اگرچه در این فرض بهتر است دو نفر عقد را اجرا کنند.
مسئلۀ ۳۰۹۴ : اگر زن کسی را وکیل کند مثلاً به مدّت یک سال او را به عقد کسی درآورد و ابتدای آنرا معین نکند، اگر از گفتۀ زن به دست آید که به وکیل اختیار تامّ داده، وکیل میتواند هر وقت که بخواهد او را به عقد آن مرد به مدّت یک سال درآورد، ولی اگر معلوم شود آن زن زمان معینی را مثلاً از فلان روز و فلان ساعت معین کرده، باید صیغه را مطابق نظر آن زن بخواند.