مسئلۀ ۳۱۷ : اگر نجاست چیزی معلوم شود تا وقتی که پاکی و طهارت آن به اثبات نرسد محکوم به نجاست است.
مسئلۀ ۳۱۸ : راههای اثبات تطهیر به ترتیب زیر است:
1- انسان علم و یقین پیدا کند که چیزی را تطیهر کردهاند.
2- دو نفر شاهد عادل گواهی دهند که تطهیر انجام گرفته است و یا شهادت دهند که یکی از اسباب تطهیر کننده به وجود آمده است که به نظر وی مطهّر است ولو اینکه در نظر گواهان مطهّر نباشد، مثل اینکه شهادت بدهند باران آمده است، به اندازهای که در نظر وی برای تطهیر کفایت میکند.
3-کسی که شیئی در اختیار اوست و به اصطلاح نسبت به آن چیز ذوالید است خبر دهد که تطهیر صورت گرفته است؛ در صورتی که متّهم به لاابالیگری نباشد.
4- غایب شدن مسلمان با شرایطی که قبلاً گذشت.
5- بداند که مسلمانی آنرا شسته است ولو اینکه نداند آنرا به وجه شرعی شسته است یا نه، زیرا فعل مسلمان را باید حمل بر صحت کرد.
6- در صورتی که یک نفر مطمئن و مؤثّق از تطهیر آن چیز نجس خبر دهد و از سخن او اطمینان به دست آید.
مسئلۀ ۳۱۹ : چیزی که قبلاً نجس بوده، اگر دو شاهد عادل از طهارت آن خبر دهند و دو شاهد عادل دیگر از نجاست آن، در این صورت گفتار آنها متعارض و از اعتبار ساقط می شود و در نتیجه حکم به بقای نجاست و عدم طهارت آن چیز میشود.
مسئلۀ ۳۲۰ : اگر دو شاهد عادل با علم وجدانی خود شخص در تعارض باشند و از گواهی دو شاهد عادل علم به وجود آید در این صورت هم، هر دو از اعتبار ساقط میگردند و اگر از گواهی دو شاهد عادل علم به وجود نیاید، در اینجا علم وجدانی بر شهود مقدّم است و در مواردی که شهادت شهود با غیرخودش و غیر علم وجدانی در تعارض باشد شهادت شهود بر تمامی آنها مقدم است.
بازدید ها: 1