مینا حیدری
همایش بینالمللی «زنان، قدرت و مدیریت سیاسی در ایران» در دانشکده حقوق دانشگاه تهران برگزار شد. سخنرانان همایش: مریم باقی، الهه کولایی، زهرا بهروز آذر، علی توانا فر، عارفه توانا فر و سعیده منبری، به بیان نکات قابلتوجهی در این زمینه پرداختند.
همایش بینالمللی «زنان، قدرت و مدیریت سیاسی در ایران» در سالگرد درگذشت دکتر زهرا شجاعی در دانشکده حقوق دانشگاه تهران برگزار شد.
ویژگیهای اکتسابی و غیراکتسابی
عارفه توانافر، فرزند خانم زهرا شجاعی، پیام آیتالله اسدالله بیات زنجانی را که برای این همایش نگاشته شده بود قرائت کرد: انسانها دو نوع ویژگی اکتسابی و غیراکتسابی دارند. گاهی فردی ویژگیها و خصوصیاتی دارد که خودش برای داشتن آنها تصمیم گرفته، اراده، انتخاب و اقدام کرده، مانند کسب علم، کسب مهارت یا کسب ثروتی که شخصا برایش تلاش کرده اما برخی ویژگیها هم هستند که داشتن آنها ربطی به تصمیم، اراده و انتخاب فرد ندارد؛ ویژگیهایی همچون نژاد، رنگ پوست، زیبایی چهره و مانند آنکه در داشتن آنها تصمیم، اراده و اختیار خود شخص دخالتی ندارد. جنسیت یعنی زن یا مرد بودن هم از سنخ این ویژگیهای غیرارادی است که تصمیم و اراده خود فرد در آن مدخلیتی ندارد.
این یک اصل عقلی و دینی است که برخورداری از مواهب، فرصتها و نعمتهای قراردادی در جوامع باید تابع لیاقتها و شایستگیهای اکتسابی افراد باشد نه تابع ویژگیهایی که خودشان در داشتن یا نداشتن آنها هیچ نقشی نداشتهاند.
وقتی قرآن میگوید: «لیسَ للإنسانِ إلا ما سعی و أنَّ سعیُهُ سوفَ یُری»، یکی از لوازم آن این است که زن یا مرد بودن نمیتواند و نباید مایه تفاضل حقوق و برخورداریها باشد، چون نه زن برای زن بودنش تلاشی کرده نه مرد برای مرد بودنش. این در حالی است که دانشمند برای کسب دانشش، کاسب برای کسب ثروتش و تکنسین برای کسب مهارتش با اراده خودش تلاش کرده و باید به واسطه آن، از حقوق و امتیازات بیشتری برخوردار باشد.
… معتقدم فرصت فعالیتهای سیاسی و اجتماعی، مِلک طِلق مردان نیست و نباید باشد، چون مردان برای مرد بودنشان، علم یا اراده یا تلاشی به کار نگرفتهاند که حالا بخواهند برخی از فرصتهای فعالیتهای سیاسی و اجتماعی را به عنوان یک حق و امتیاز، در اختیار و انحصار خود نگه دارند.
حق انتخاب شدن حتی به عنوان رئیسجمهور، مختص مردان نیست و نباید باشد، چون آفریده شدن یک شخص به عنوان جنس مذکر، در اختیار خود او نبوده و مردان برای مرد بودنشان، تلاش ارادی یا آگاهانهای نکردهاند که حالا به واسطه آن دانش، اراده یا تلاش آگاهانه، مستحق برخورداری انحصاری از این حق یا امتیاز باشند. حق مداخله در امور اجتماعی و سیاسی، یک حق طبیعی و همگانی است. یعنی انسان از آن حیث که انسان است، از این حق برخوردار است و تخصیصِ بیدلیل در این موضوع، جایز نیست.
مدعایی در باب هستی
آیت الله بیات زنجانی افزود: چند روز پیش در خبرها دیدم که یکی از خواهران نماینده مجلس با هیأت رئیسه محاجه میکرد که چرا زنان نماینده، فرصت برابر مشارکت در هیأت رئیسه مجلس را ندارند. به طور کلی عرضم این است که هر کس بخواهد فرصت یا حقی از حقوق اجتماعی و سیاسی را در انحصار خود نگه دارد، زن باشد یا مرد، باید توضیح بدهد که چه فعلی را از روی علم و اراده خودش انجام داده که حالا خود را مستحق برخورداری از آن حق یا فرصت میداند، وگرنه مرد یا زن بودنی که شخص برای تصاحب آن علم یا ارادهای نداشته، فی حد نفسه، موجب برخورداری یا محرومیت از امتیازها و حقوق افزودهای نیست.
به همین شیوه، برخورداری از کرامت ذاتی و خدادادی مذکور در آیه «و لقد کرمنا بنی آدم» که هم توصیف است و هم تجویز، جنسیتبردار نیست و زن و مرد ندارد. این حاکی از یک اصل طبیعی، ضروری و مطلق است و هر کس بخواهد در امور اجتماعی و از جمله در امور زنان و دختران با امر طبیعی و ضروری دربیفتد حتما شکست خواهد خورد.
یادمان دکتر زهرا شجاعی
در ادامه این همایش، حجتالاسلام والمسلمین مرادعلی توانافر، همسر مرحوم زهرا شجاعی اظهار کرد: من و خانم دکتر سیده زهرا شجاعی در طول ۴۶ سال زندگی مشترک، همفکر و همکار بودیم. طبیعی است که در جریان ویژگیهای شخصیتی و افکار و آرا و نیز عملکرد ایشان در زندگی شخصی و اجتماعی بوده باشم. در این فرصت اندک پرداختن به همه آن ممکن نیست. یک دهان خواهم به پهنای فلک، تا بگویم وصف آن رشک ملک.
نکاتی که به اختصار میتوانم اشاره کنم، این است که او به قول شهید بهشتی، شیفته خدمت بود، نه تشنه قدرت. خانم شجاعی مدیریت و خدمت به جامعه را تکلیف خویش میدانست، نه حق خود. در پذیرش هیچ مسئولیتی پیشقدم نشد، مگر آن که به او تکلیف کردند. در هر مسئولیتی که به عهده گرفت خوش درخشید؛ تنها عامل ارتقا و اعتلای او، عملکرد موفقش بود که مسئولین را برمیانگیخت تا مسئولیتهای مهمتر و بالاتری به او تکلیف کنند. مدیری جامعالشرایط بود؛ مدیر،باتلفیقی از دینشناسی و دینداری، سیاستشناسی و سیاست.
یکی از دغدغههای حکومت مبتنی بر دین آن است که اعمال سیاستها خواه در صحنه داخلی و خواه در عرصه بینالمللی، با عرف شناخته و معمول، مغایر میشود و مثل شنا کردن برخلاف مسیر آب است. حکومت نمیتواند سیاستهای خود را بدون توجه و بدون توجیه عرف عمومی، با قاطعیت و جزمیّت اجرا کند و از طرفی هم نمیتواند مبانی خود را تعطیل نماید.
هنر مدیران چنین حکومتی، عمل به مبانی و در عین حال تطبیق آن با عرف، با تمسک به خرد جمعی و با روش اقناعی است.
خانم شجاعی بر همین مبنا در صحنههای داخلی و خارجی، اهداف برحق نظام را پیگیری میکرد. این ممکن نشد، مگر آن که او با اسلام به مقتضای زمان و مکان و نیز عرف و خواسته عمومی آشنایی کافی داشت. مدیریتش، تلفیقی از دینشناسی و دینداری، سیاستشناسی و سیاستورزی، ساختارسازی و مدیرپروری بود. هم قرآنشناس بود، هم جامعهشناس. هم دینمدار بود، هم سیاستمدار، هم مقتدر بود، هم متواضع، هم سنتگرا بود، هم روشنفکر، هم از زاهدان شب بود در عبادت، هم از شیران روز بود در سیاست، هم مدافع نظام بود، هم منتقد آن، هم نقد میکرد، هم اصلاح، هم مردمدار بود، هم اخلاقمدار، عضو آشکار حزبی بود ولی اهل هیچ باند مخفی نبود. حزب را برای مردم میخواست نه برای ترقی خود. با محرومین مأنوس بود، با مترفین بیگانه.
او رفت و کولهباری از تجربیات ارزشمند و نظرات و نظریههای راهگشا برای ما به ارث گذاشت. امیدوارم ما وارثان شایستهای برای احیاء و ادامه راه او باشیم و طرحهای بسیاری را که اجل از یک طرف و جریانات نامردمی از طرف دیگر، مهلت ندادند تحقق یابند، ما رهروان راه او توفیق تحقق آن را داشته باشیم.
در پایان همایش ، خانم سعیده منبری همکلاسی خانم شجاعی، بیانیه جمعی از دانشجویان دانشکده حقوق دانشگاه تهران در سالهای قبل از انقلاب را قرائت کرد و با اشاره به آیه «من المومنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه» گفت: پیام این آیه فراجنسیتی است و خانم شجاعی یکی از مصادیق بارز آن به شمار میرود.
همچنین در حاشیه این همایش، کتاب «تا آن ستاره» که دربردارنده خاطرات خانم دکتر زهراشجاعی است و توسط انتشاره سوره مهر منتشر شده ارائه شد. این کتاب زندگینامه ایشان را از زمان تولد تا سال ۱۳۶۸ در بر میگیرد.

اشتراکگذاری این نوشته
کد QR را اسکن کنید یا از لینک کوتاه بالا برای اشتراکگذاری این نوشته استفاده کنید