خوردنیها و آشامیدنیها

مسئلۀ ۳۷۸۵ :    حیوانات حلال گوشت عبارتند از:
۱- از حیوانات دریایی، ماهی فلس‎دار – پولک‎دار- حلال است؛ ولو اینکه فلسهای آن موقع صید یا با عوارض دیگری ریخته باشد و همان طور که کارشناسان می‏دانند بعضی از ماهیها تنها فلسهای اطراف گوشهایشان ظاهر است و ماهی بدون فلس حرام است همان طور که سایر حیوانات دریا مانند نهنگ، مارماهی، خرچنگ و قورباغه نیز حرامند امّا میگو در لسان روایات اسلامی «اِربیان»  نام دارد و حلال است، چون نوعی ماهی فلس‏دار است.
۲- از چهار پایان اهلی گوشت شتر، گاو و گوسفند حلال است و گوشت اسب، قاطر و الاغ مکروه است که مکروهیت اسب کمتر است.
۳- از پرندگان، گوشت آن دسته که چنگال دارند و درنده هستند مانند عقاب، باز، کرکس، شاهین، طاووس و خفّاش حرام است و بنا بر احتیاط اگر اقوی‏ نباشد گوشت انواع کلاغها هم حرام است، ولی گوشت پرندگان دیگر مانند کبوتر، کبک، تیهو، قَطا، مرغ خانگی، مرغابی، لک لک، اردک، بوقلمون، شترمرغ و انواع گنجشک حلال است. گوشت پرستو حلال است اگرچه کشتن آن مکروه است چون به انسان پناه آورده است و از خوردن گوشت هدهد احتیاطاً اجتناب شود چون مسح شده حضرت سلیمان است اگرچه دلیل قوی بر حرمت نیست.
مسئلۀ ۳۷۸۶ :    اگر عضوی که دارای روح است از حیوان زنده جدا کنند مانند دنبه یا مقداری از گوشت حیوان حلال گوشت مانند گوسفند زنده را ببرند، نجس و حرام است.
مسئلۀ ۳۷۸۷ :    خوردن اشیای زیر از حیوانات حلال گوشت پس از ذبح حرام است:
۱- خون، ۲- فضله، مدفوع، ۳- نری و آلت تناسلی، ۴- فرج و آلت مؤنث بودن و مادگی، ۵ – بچّه‎دان و رحم، ۶- تخم- دنبلان، ۷- انواع غده‏ها – دشول، ۸- غدّه‏ای که به شکل نخود در مغز وجود دارد، ۹- نخاع- مغز حرام- که در میان تیره پشت وجود دارد، ۱۰- پی، در دو طرف تیره پشت قرار دارد، ۱۱ – زهره‎دان، ۱۲- سپرز و طحال، ۱۳ – مثانه، ۱۴- مردمک- عدسی و سیاهی چشم، ۱۵- دریچه‏های قلب؛ ولی آن چیزی که در میان دست و پای حیوان است و از آن به ذات الاشاجع تعبیر می‏کنند، دلیلی بر حرمت یافته نشد اگرچه احتیاط در هر حال حسن است. این موارد پانزده‌گانه بعضی بلا اشکال حرام است، چون هم در نصوص روایی آمده و هم مورد اجماع واقع شده است و بعضی از آنها در روایات صحیح نیامده و مطابق آنها مشهور فتوا داده‏اند و بلکه مورد اجماع هم واقع شده است، به نظر می‏رسد احتیاط همان است که در این مسئله به آن اشاره شد وآن لزوم اجتناب از موارد پانزده‎گانه است و خوردن قلوه‏ها نیز مکروه است.
مسئلۀ ۳۷۸۸ :    تخم حیوان دریایی حلال گوشت تابع همان حیوان و حلال و تخم حیوان حرام گوشت حرام است، بنابراین تخم ماهی حلال گوشت- خاویار- حلال است، اگرچه لزج و چسبنده باشد و تخم ماهی حرام گوشت حرام است، اگرچه سفت و زبر باشد. اگر در مواردی انسان شبهه کند که این تخم از قبیل حرام است یا حلال، در این صورت ملاحظه شود اگر لزج و چسبنده بود، از آن اجتناب شود و اگر سفت و زبر بود خوردن آن اشکال ندارد.
مسئلۀ ۳۷۸۹ :    خوردن گوشت و شیر حیوانات نجس العین- سگ و خوک- و حیوانات سَبُع و درنده مانند شیر، پلنگ، کفتار، گرگ، شغال، روباه، گربه و نیز حیواناتی که مسخ شده‏اند مانند خرس، فیل، بوزینه و خرگوش حرام است.
مسئلۀ ۳۷۹۰ :    خوردن گوشت جانوران ریز، خزندگان و انواع حشرات حرام است مانند: مار، موش، سوسمار، مارمولک، خرچنگ، عقرب، سوسکها، زنبور، مورچه و مگس.
مسئلۀ ۳۷۹۱ :    مواردی که در پرندگان بر حلال یا حرام بودن آنها تصریح نشده معمولا از دو راه پرنده حلال گوشت از حرام گوشت شناخته می‏شود:
۱- هنگام پرواز، بال زدن آنها از بال نزدنشان بیشتر باشد، بنابراین اگر در مواردی انسان شک کند که این پرنده حلال است یا حرام، باید نگاه به بال زدنش بکند اگر بال زدن از نزدن بیشتر بود، حلال و اگر نبود حرام است.
۲- آن دسته از پرندگانی که سنگدان یا چینه‎دان و یا انگشت جدایی مانند انسان دارند، حلال گوشت و آن دسته که اینها را ندارند حرامند.
مسئلۀ ۳۷۹۲ :    اگر علایم مذکور هر دو جمع شدند و تعارض و تضادی میان آنها واقع نشد، همان طور که بعضی از اعاظم فرموده‏اند، اشکالی پیش نمی‏آید، ولی اگر میان آنها تعارضی واقع شود مثلاً پرنده‏ای است که بال زدنش بیشتر است، ولی چینه‏دان و سنگدان و انگشت اضافی ندارد و یا آنها را دارد ولی بال زدنش یعنی «دفیف» آن از «صفیف» آن کمتر است، در این صورت علامت اول که در مسئلۀ پیش گفته شد ملاک عمل خواهد بود.
مسئلۀ ۳۷۹۳ :    تخم پرندگان حلال گوشت حلال و تخم پرندگان حرام گوشت حرام است و در مواردی که بین حلال و حرام، مردد باشد، تخمهایی که دو طرف آنها مساوی است حرام و تخمهایی که یک طرف آنها- هر چند اندکی- از طرف دیگر باریک‏تر باشد، حلال است.
مسئلۀ ۳۷۹۴ :    حیوان حلال گوشت به سه دلیل حرام گوشت می‏شود و در اصطلاح فقها اینها را «محرمات بالعرض» می‏نامند:
۱- اگر حیوان جلاّل باشد؛ یعنی عادتاً خوراک آن مدفوع انسان شده باشد، در این صورت گوشت و شیر آن حرام است و علی‎الأحوط وجوبی از عرق، بول و مدفوع آن هم مادامی که استبراء نکرده است، باید اجتناب کرد.
۲- خدای ناکرده انسانی با چهار پا نزدیکی کند، در این صورت گوشت و شیر آن حرام می‏شود و بنا بر احتیاط از نسل آن هم باید اجتناب کرد، بول و مدفوع آن نیز نجس است و بنا بر احتیاط واجب باید از آن پرهیز شود.
۳- اگر بره و بزغاله از شیر خوک آن‎قدر بخورد که رشد کند و استخوان آنها به وسیلۀ شیر خوک محکم شود، در این صورت شیر، گوشت و نسل آنها حرام می‏شود و بنا بر احتیاط لازم و واجب از بول و مدفوع آنها هم باید اجتناب کرد.
مسئلۀ ۳۷۹۵ :    حیوانی که به خوردن مدفوع انسان عادت کرده است اگر بخواهند حلال و پاک شود واجب است آن‎را استبراء کنند یعنی مدّتی او را از خوردن مدفوع بازدارند و به آن غذای پاک بدهند، طوری که در نظر مردم دیگر به آن نجاست خوار نگویند و بنا به احتیاط واجب مدّت استبراء شتر چهل روز، گاو بیست روز که بهتر است سی روز باشد، گوسفند ده روز، مرغابی پنج روز که بهتر است هفت روز باشد، مرغ خانگی سه روز و ماهی یک شبانه روز است.
مسئلۀ ۳۷۹۶ :    مرغ خانگی را وقتی که می‏خواهند سر ببرند و بخورند، مستحب است چند روزی آن‎را در جایی نگاه دارند، سپس آن‎را سر ببرند و از گوشتش استفاده کنند، اگرچه معلوم نباشد نجاست خوار بوده است.
مسئلۀ ۳۷۹۷ :    حیوانی که انسان- خدای ناکرده- با آن نزدیکی کرده است اگر مانند گوسفند و گاو است که معمولاً از شیر و گوشت آن استفاده می‏کنند واجب است بلافاصله آن‎را بکشد و گوشت آن‎را بسوزاند و قیمت آن‎را- کسی که نزدیکی کرده- باید به صاحب آن حیوان اگر خود مالکش نباشد بپردازد. ولی اگر از حیواناتی است که برای باربری ‏یا سواری از آن استفاده می‏شود مانند اسب، الاغ و قاطر، واجب است آن‎را به شهر دیگری ببرند و در آنجا به فروش برسانند و در این صورت هم اگر نزدیکی کننده مالک آن نباشد، باید پول آن‎را به صاحبش بپردازد.
مسئلۀ ۳۷۹۸ :    حیوانی که انسان با آن نزدیکی کرده اگر با حیوان دیگری مشتبه شود، باید به قید قرعه آن‎را مشخص کرد به این طریق که اول مجموع آن‎را به دو قسمت می‏کنند و با قرعه یک نیمه را مشخص می‏کنند و بعد آن‎را همین طور ادامه می‏دهند تا بالأخره با قرعه نهایی آن حیوان را مشخص می‏کنند.
مسئلۀ ۳۷۹۹ :    خوردن هر چیزی که موجب هلاکت انسان شود یا برای انسان ضرر بدنی قابل توجه داشته باشد، ولو اینکه این ضرر موجب هلاکت و مرگ او نباشد، چه بداند مضر است یا گمان داشته باشد و یا حتی احتمال بدهد، در صورتی که این احتمال قابل توجه در میان مردم و عقلا باشد، حرام است.
مسئلۀ ۳۸۰۰ :    خوردن، آشامیدن، تزریق یا استعمال دارو و چیزهای دیگر که برای بدن یا روح انسان ضرر قابل توجّه دارد، حرام است مگر در موردی که در نظر پزشک متخصص و مورد اطمینان، درمان بیماری مریض منحصر به مصرف کردن آن باشد، در این صورت در حدّ ضرورت جایز است و در حقیقت با تحمل ضرر کمتر، ضرر بیشتر را از خود دور می‏سازد.
مسئلۀ ۳۸۰۱ :    خوردن چیزهای نجس و چیز خبیث و پلیدی که طبع آدمیان به‌طور فطری از آن متنفر می‏شود، حرام است؛ ولی اگر آن چیز شرعاً نجس نبوده و پاک باشد و با حلال مخلوط شده و در آن مستهلک گردد طوری که عرفاً به حساب نیاید مثلاً گرد جزئی که با آرد مخلوط می‏شود، خوردن آن اشکالی ندارد.
مسئلۀ ۳۸۰۲ :    فرو بردن آب بینی و اخلاط سینه که در دهان آمده، در صورتی که طبع انسان، از آن متنفر نباشد اشکال ندارد و فرو بردن غذایی که موقع خلال کردن دندانها بیرون می‏آید مانعی ندارد.
مسئلۀ ۳۸۰۳ :    خوردن خاک و گل مطلقاً حرام است، ولی خوردن مقدار کمی از تربت امام حسین در حد و اندازه یک نخود متوسط برای شفا جایز است و نیز خوردن گل ارمنی و گل داغستان، در صورتی که معالجه و درمان منحصر به آنها باشد، اشکال ندارد، ولی به دلیل اینکه قدر متیقن از تربت امام حسین‏ تربت قبر مطهر و شریف است و در این زمان چنین چیزی معلوم نیست و نیز به دلیل اینکه خوردن هر نوع خاک و گل حتی گل ارمنی و داغستان، طبق اصل اولی حرام و ممنوع است و جواز خوردن و استعمال آنها در موارد ضرورت است، احتیاط آنست که حتی تربت منسوب به امام حسین‏ را با آب یا شربت و یا چیزهای دیگر مخلوط کنند و بخورند تا عنوان خوردن خاک و گل بر آنها صدق نکند.
مسئلۀ ۳۸۰۴ :    خوردن و آشامیدن شراب و انواع مشروبات الکلی حرام است و در بعضی روایات اسلامی از بزرگ‏ترین گناهان محسوب شده است و چنانچه کسی ‏بداند که آن در قرآن و سنّت حرام است و خدا و رسولش و بلکه تمام پیامبران الهی آن‎را حرام دانسته‏اند و در عین حال آن‎را حلال بداند و بداند که لازمه آن تکذیب خدا و رسول است، کافر است؛ همچنین از امام صادق‏ روایت شده است که فرمودند: شراب ریشه تمام بدیها و منشأ تمام گناهان است و کسی که شراب می‏خورد، عقل خود را از دست می‏دهد و در آن هنگام خدا را نمی‏شناسد و از ارتکاب هیچ گناهی باک نداشته و هیچ حرمتی را نگاه نمی‏دارد، حقّ نزدیکان را رعایت نکرده و هتک می‏کند و از انجام زشتیهای آشکار روی گردان نیست و روح ایمان از روح و بدن او خارج می‏شود و روح پلیدی و خبیثی که از رحمت خدا دور است، در او می‏ماند و خدا، فرشتگان، رسولان و مؤمنان به او لعنت می‏فرستند، تا چهل روز نماز او پذیرفته نیست و روز قیامت رویش سیاه می‏شود و زبانش از دهانش بیرون می‏آید و آب دهانش به سینه‏اش می‏ریزد و فریاد تشنگی او بلند است  و روایات زیادی در کتابهای دیگر و کتاب مذکور وارد شده که علاقه‎مندان می‏توانند به آنها رجوع کنند.
مسئلۀ ۳۸۰۵ :    کسی که شراب بخورد و تا صبح بخوابد، هر وقت بیدار شد، مستحب است غسلی مانند غسل جنابت بجای آورد و در بعضی روایات آمده است که توبه شارب خمر و کارهای خوب و پسندیده‏ای که از او صادر می‏شود، مورد قبول واقع نمی‏شود مگر آنکه این غسل را انجام دهد و نیت این غسل چنین است: غسل می‏کنم برای توبه از شرب خمری که انجام داده‏ام.
مسئلۀ ۳۸۰۶ :    نشستن سر سفره‏ای که در آن شراب می‏نوشند، طوری که انسان یکی از آنان محسوب شود حرام است و چیز خوردن از آن سفره جایز نیست، اگرچه خود غذا حلال باشد.
مسئلۀ ۳۸۰۷ :    کسی که در اثر گرسنگی یا تشنگی به حد اضطرار رسیده و چیزی حلال به دست نمی‏آورد، جایز است در حدّی که خطر را از خود دفع کند از آن چیز حرام بخورد و بیاشامد و اگر به خاطر اضطرار از مال دیگری چیزی بخورد، گناه نکرده است مشروط بر آنکه از مقدار ضرورت بیشتر نباشد و عوض آن‎را به صاحبش بدهد.
مسئلۀ ۳۸۰۸ :    بر هر مسلمانی واجب است به مسلمان دیگری که در اثر گرسنگی یا تشنگی در حال مرگ است، آب یا غذا بدهد.
مسئلۀ ۳۸۰۹ :    خوردن و استفاده کردن از مال دیگری اگرچه کافری باشد که مالش محترم است مانند اهل کتاب، بدون رضایت او حرام است و در روایات اسلامی وارد شده که اگر کسی از طعامی بخورد که به آن دعوت نشده مانند این است که تکه‏ای از آتش را خورده است.
مسئلۀ ۳۸۱۰ :    خوردن و آشامیدن از منزل یا باغ بستگان نزدیک نسبی انسان مانند پدر، مادر، خواهر، برادر، عمو، عمه، دایی، خاله، فرزند همسر و همچنین دوستان و اصدقائی که منزل و محل کار خود را به انسان واگذار کرده‏اند، در صورتی که انسان اطمینان یا گمان به عدم رضایت آنان نداشته باشد حلال و جایز است اگرچه احتیاط آنست که این حکم به منزل اختصاص پیدا کند.