مسئلۀ ۳۴۷۴ : عهد در کتاب و سنّت مکرر آمده است، در لغت عبارت است از مطلق التزام، تعهّد، نگهداری و پایبندی به چیزی، ولی در لسان فقهای ما، التزام و پایبندی خاصّی است و آن عبارت از این است که با خدا عهد ببندد کاری را برای او انجام دهد، بنابراین عهد فقهی همان عهد لغوی است منتها تفاوت میان آن دو تفاوت میان عام و خاص است.
مسئلۀ ۳۴۷۵ : در عهد همانند نذر، واجب است صیغه خوانده شود، اگرچه عربی بودن آن لازم نیست و باید برای خدا باشد و نام خدا بر زبان جاری شود و صرف نیت کفایت نمیکند و باید به این صورت بگوید: با خدا عهد کردم که فلان کار را انجام دهم و نیز لازم است کاری را که متعهّد میشود انجام دهد، یا فعل آن رجحان داشته باشد و بهتر از ترکش باشد و یا ترکش بهتر از انجام آن نبوده و امری مرجوح نباشد یعنی متعهّد به فعل مرجوح یا ترک امر راجح نباشد بنابراین اگر فعل مباحی را که انجام و ترکش مساوی است، متعهّد میشود انجام دهد، احتیاط آنست که انجام دهد.
مسئلۀ ۳۴۷۶ : اگر انسان به عهد خود عمل نکند واجب است کفّاره بدهد یعنی شصت فقیر را اطعام کند، یا دو ماه متوالی روزه بگیرد و یا یک بنده را آزاد کند.
مسئلۀ ۳۴۷۷ : اگر کسی که نذر یا عهد میکند و یا قسم میخورد، برای تخلّف از آنها خودش کفّارهای معین کند مثلاً بگوید من با خدا عهد کردهام سیگار نکشم و اگر کشیدم صد هزار تومان صدقه بدهم، در صورت تخلّف واجب است همان چیزی که معین کرده را بدهد و کفّاره دیگری ندارد.