تولیت و نظارت بر وقف و احکام آن

مسئلۀ ۲۸۷۵ :    اگر واقف برای چیزی که وقف کرده متولی تعیین کند، واجب است مطابق قرارداد واقف رفتار بشود، ولی اگر متولی تعیین نکند، در صورتی که برای افراد خاصی وقف کرده باشد، مثلاً برای سادات فلان محله، در این صورت چون واقف متولی تعیین نکرده، نسبت به تأمین مصالح خود وقف و مصالح طبقات بعد موقوف علیهم و هر اقدامی که در حفظ و نفع بیشتر داشتن وقف و طبقات دخالت داشته باشد، اختیار با حاکم شرع جامع شرایط است. نسبت به مصالح و منافع طبقه موجود، اگر آنها بالغ باشند اختیار با خودشان است و اگر بالغ و عاقل نباشند، اختیار با ولیّ‎ آنهاست و در استفاده طبقه موجود از وقف، احتیاجی به اجازۀ حاکم شرع نیست.
مسئلۀ ۲۸۷۶ :    اگر ملکی را برای افراد مخصوصی، مثلاً برای اولاد خودش وقف کند تا هر طبقه پس از طبقه اول از آن استفاده کنند و در صورتی که متولی با رعایت مصالح وقف یا مصالح طبقه بعد، آن‎را اجاره داده باشد و پس از اجاره دادن بمیرد، اجاره باطل نمی‏شود؛ ولی اگر متولّی نداشته باشد و طبقه موجود از کسانی که برای آنان وقف شده، ملک را اجاره داده باشند و در بین مدّت اجاره بمیرند، اگر طبقه بعد اجازه دهند، اجاره درست و مال الاجاره در مدّت موجود به طبقه بعد داده خواهد شد، وگرنه اجاره باطل می‏شود. در این صورت اگر مستأجر مال الاجاره تمام مدّت را داده باشد، مقدار اضافه از همین طبقه که اجاره نداده‏اند، گرفته خواهد شد. در صورتی‏که متولّی‏در اجاره دادن، مصالح وقف یا مصالح طبقات بعد را رعایت نکرده باشد، حاکم شرع جامع‏الشرایط، با تعیین ناظر امین و در صورت نبودن، با تعویض متولّی، مصالح وقف و طبقات را تأمین خواهد کرد.
مسئلۀ ۲۸۷۷ :    اگر واقف ملکی را بر فقرا، سادات یا علما و اساتید حوزه علمیه منطقه‏ای وقف کند یا ملکی را وقف کند که عواید آن به مصرف خیرات برسد یا باغی را وقف کند که منافع آن در تأمین ایتام شیعه مصرف شود، اگر برای آن ملک خودش یا فرد دیگری را متولّی قرار داده که اختیار آن با متولّی است و اگر متولی تعیین نکرده باشد، اختیار آن با حاکم شرع جامع شرایط و مجتهد اعلم است.
مسئلۀ ۲۸۷۸ :    اگر واقف، کسی را متولّی یا ناظر بر وقف قرار دهد تا وقتی که متولّی یا ناظر به وظایف خودشان عمل می‏کنند و خیانتی در وقف از ایشان مشاهده نشده است، نمی‏تواند آنها را برکنار کند و اگر متولّی یا ناظر یکی از شرایطی را که واقف شرط کرده از دست بدهد، خود به خود منعزل گردیده و از تولیت و نظارت برکنار می‏شوند.
مسئلۀ ۲۸۷۹ :    اگر واقف وظیفه و شغل متولّی را معین کرده باشد، مطابق آن باید عمل کند و اگر معین نکرده باشد و به صورت مطلق قرار داده باشد، حمل می‏شود به چیزهایی که به‌طور متعارف اگر کسی متولّی شود انجام می‏دهد مانند نگهداری وقف، تعمیر آن و تحصیل منافع و درآمدها و تقسیم آن بین موقوف علیهم و مانند آن.
مسئلۀ ۲۸۸۰ :    اگر متولّی تعیین شده به وظایف مقرر در وقف عمل نکند، یا در آنها خیانت کند، چنانچه با تعیین ناظر امین جلوی خیانتها گرفته شود، باید حاکم شرع جامع شرایط فردی را به عنوان ناظر بگمارد و اگر نشود حاکم شرع باید به جای متولّی قبلی، یک متولّی امین انتخاب کند.
مسئلۀ ۲۸۸۱ :    نظارت ناظر بر کارهای متولّی گاهی صرفاً در حد اطلاع پیدا کردن، خبر دادن و اطمینان از صحت جریان کارهاست، در این فرض متولّی مستقل است و در صحت اعمال متولّی، اجازۀ ناظر شرط نیست و وظیفۀ متولّی آنست که ناظر را مطلع سازد و در جریان امور قرار دهد. گاهی نظارت ناظر محدود به این امور نمی‏شود، بلکه منظور واقف این است که نظر ناظر را متولّی، مدّنظر قرار داده و متولّی با تصویب ناظر وظایف خود را انجام دهد، در باب وقف هر دو امکان پذیر است، اگر از روی ‏قراین هر کدام از این دو صورت معلوم شود، مطابق آن باید عمل شود و اگر معلوم نشد احوط آنست که متولّی، هم ناظر را مطلع کند و هم از او اجازه بگیرد.
مسئلۀ ۲۸۸۲ :    ملکی که مقداری از آن به‌طور مشاع وقف و مقداری وقف نیست، اگر تقسیم نشده باشد، متولّی وقف یا حاکم شرع جامع شرایط می‏تواند با نظر کارشناس، سهم وقف را از غیر وقف جدا کند.
مسئلۀ ۲۸۸۳ :    اگر واقف برای متولّی سهمی از منافع وقف تعیین کرده باشد، همان را می‏تواند بگیرد و حق ندارد چیز دیگری بردارد و اگر کمتر از مقدار اجرتِ کاری همانند آن کار باشد یا چیزی معین نکرده باشد، متولّی می‏تواند مزد متعارف آن نوع کارها را از منافع بردارد.
مسئلۀ ۲۸۸۴ :    متولّی حق ندارد مسئولیت تولیت وقف را به کس دیگری واگذار کند، اگرچه از انجام کارهای موظف ناتوان باشد، مگر اینکه خود واقف چنین اختیاری به او داده باشد. ولی متولّی می‏تواند در انجام بعضی کارها که شرط مباشرت خود متولّی در آنها نشده، وکیل بگیرد.