پیام نو: دیدگاه فقهی آیت‌الله بیات‌زنجانی درباره «شهادت زنان»

پیام نو: در روزهای اخیر بحث هایی پیرامون «شهادت زنان» و نحوه و چگونگی آن در رسانه های مجازی و مکتوب طرح شده است. آیت الله العظمی بیات زنجانی در پاسخ به سدوالی در این زمینه دیدگاه فقهی خود را بیان کرده است.

به گزارش   پیام نو، آیت الله العظمی بیات‌زنجانی در پاسخ به سئوالی درباره جایگاه «شهادت زنان» درفقه شیعی و طریقیت یا موضوعیت داشتن آن، پاسخی ایراد نموده است که متن کامل بدین شرح است:

«محضر فقیه گرانقدر و مرجع عالیقدر جهان تشیع
حضرت آیت الله العظمی بیات زنجانی دامت برکاته
سلام علیکم
احتراماً بدینوسیله مستدعی است دیدگاه فقهی خود را در زمینه ی اعتبار شهادت بانوان در امور قضایی تشریح فرموده و همچنین اعلام فرمایید که نظرات ارائه شده موضوعیت دارد یا طریقیت تا مشخص گردد در صورت وجود نظری مخالف ضروریات دین رد شده است یا خیر؟

بسم الله الرّحمن الرّحیم
با سلام و تحیت؛ در باب شهادت توجه به مطالب زیر ضروری ست:
یک: شهادت یکی از عناصر و ارکان قضای اسلامی ست؛ به همین جهت اگر احقاق حقی متوقف بر شهادت شاهدی باشد و یا حاکم شرع واجد شرایط، از شاهدی برای ادای شهادت دعوت کرده و او را برای این امر مکلف سازد، شهادت دادن واجب می شود.
دو: شهادت مانند بقیۀ تکالیف اسلامی، شروطی دارد که این شروط در کتاب شهادت و قضاء به طور مفصل بیان شده که به شرح زیر است:
الف: بلوغ ب: عقل ج: ایمان د:عدالت م:رعایت مروت و: عدم فراموشکاری که هر کدام از موارد قید شده خصوصیاتی دارد که در جای خود توضیح داده شده است.
سه: مورد شهادت گاهی حق الله، گاهی حق الناس و گاهی مشترک بین این دو است و نیز ممکن است متعلّق شهادت، امر مالی، یا امر اخلاقی بوده و یا اینکه مربوط به دماء و نفوس انسان ها باشد.
چهار: در باب شهادت مواردی وجود دارد که شهادت مردان در مورد آنها قبول نیست و به طور خاص، مربوط به زنان است که تمام مواردی که اختصاص به زنان دارد را شامل می شود و نیز مواردی وجود دارد که شهادت پیرامون آنها، اختصاص به مردان داشته که آنهم به دلیل حفظ شؤون اخلاقی زنان است و جزئیاتی دارد که در محل خود بحث شده است.
پنج: شهادت مطابق تصریح بزرگان فن، طریقیت دارد نه موضوعیت جز در باب ظهار و طلاق که استثنائاً در این دو مورد، شهادت موضوعیت دارد.
شش: نکتۀ مهمی که در باب قضاء و شهادت وجود دارد این است که اگرچه زن و مرد به جهت تکالیف الهی از حیث انسانی فرقی ندارند ولی به دلیل واقعیت های موجود میان زنان و مردان، تکالیف خاصی بر هر دو به صورت جداگانه وارد شده است. برای مثال می توان به حکم جهاد اشاره کرد که در زمان تحقق، برای مردان واجب بوده ولی برای زنان هیچگاه واجب نیست. لازم به توضیح است که بحث دفاع جدای از بحث جهاد است و جزو این مبحث محسوب نمی شود.
از همین روی تمهیداتی نیز در نظر گرفته شده تا زنان به محکمه کشانده نشوند و اگر گفته شده که زنان همراه زن دیگر و یا در مواردی چهار زن باید در محکمه حضور پیدا کنند، نه اینکه از باب تبعیض نبوده که از باب سخت گیری در راستای عدم حضور آنها به آسانی در محکمه است تا در جامعه هتک حرمت زنان باب نشود که این موضوع حاکی از نگاه کرامت آمیز اسلام نسبت به زنان بوده که برای آنها شأن و منزلت خاصی قائل است.
اما اینکه آیا زن در مواردی بدون انضمام شهادت زن دیگر بتواند شهادت بدهد و شهادت او پذیرفته می شود یا نه محل بحث است؛ شیخ مفید و صاحب مراسم – ابی یعلی سلّار– و علامه در تحریر، در مواردی گفته اند که شهادت یک زن هم قبول است اگرچه فقهای دیگر این مطلب را رد کرده اند ولی این تفاوت در فتوا، نشان از این دارد که نیازمند همراه بودن زنان در شهادت به صورت عام، در همۀ موارد از ضروریات نیست.
از سیاق آیۀ مبارکۀ سورۀ بقره نیز بدست می آید که موضوع مربوط به مسائل مالی ست و به همین دلیل سید مرتضی در باب رضاع، شهادت یک زن را حجت می داند.
۱-    جواهر الکلام ج ۴۱ ص ۱۷۶-۱۷۷

—————————

لینک خبر