دین آنلاین: سال ۹۲ و حوزه؛ سال آشتی سیاسی و نشاط علمی

دین آنلاین

به قلم حجت الإسلام و المسلمین علی اشرف فتحی

سال ۹۲ برای حوزه‌های علمیه ایران و حتی عراق، سال مهمی بود. چالش و تنش میان مراجع تقلید و بزرگان حوزه‌های علمیه شیعه با دولت احمدی‌نژاد به اوج خود رسیده بود و حوزوی‌ها به دنبال مفری برای پایان این تنش فرسایشی و پرهزینه بودند. وضعیت به حدی بغرنج بود که حتی رسانه‌های عرب‌زبان از قول آیت‌الله سید محمدرضا سیستانی فرزند ارشد آیت‌الله‌العظمی سید علی سیستانی نوشتند که پیروزی هاشمی رفسنجانی اثر مثبتی در اوضاع منطقه (اعم از سوریه و عراق و خلیج فارس) خواهد گذاشت، چرا که آشنایی گسترده رئیس‌جمهور اسبق ایران به اوضاع جهان می‌تواند در بهبود اوضاع مؤثر بوده و نقش خوبی داشته باشد.

اما نقطه عطف ماجرا از نیمه‌های آخرین شب ثبت‌نام نامزدها آغاز شد. در حالی که تا آن شب، تردید درباره ثبت‌نام هاشمی در انتخابات ادامه داشت، ناگهان سایت‌های خبری حامی هاشمی خبری را منتشر کردند که نشان می‌داد دو تن از مراجع  طراز اول نجف و قم (حضرات آیات عظام سیستانی و وحید خراسانی) که به عنوان زعمای این دو حوزه شناخته می‌شوند، از هاشمی خواسته‌اند که برای سامان دادن به اوضاع کشور در انتخابات شرکت کند. این خبر صبح آخرین روز ثبت‌نام نامزدها تکذیب شد، اما بر فضای روانی روز آخر تأثیر زیادی گذاشت و بعدها نیز مشخص نشد که پشت پرده این خبر چه بوده که برخی منتقدان دولت احمدی‌نژاد را ترغیب به چنین فضاسازی بی‌سابقه‌ای کرد.

مراجع و حوزویان در جریان انتخابات۹۲، هرچند موضع مشخصی نگرفتند، اما از مواضع آنها پس از پیروزی  حسن روحانی می‌شود حدس زد که از پیروزی وی خرسند شدند و کنار رفتن طیف‌های نزدیک به دولت اصولگرا به مذاق آنان خوش آمد. مروری بر رفت‌وآمدهای مکرر مقامات دولتی به قم در هفت ماه گذشته و دیدارهای مداوم آنان با مراجع قم، مشهد و حتی نجف نشان می‌دهد که دوره هشت ساله رکود و قهر در روابط نهاد دولت و نهاد روحانیت به پایان رسیده و دوره مهر و آشتی آغاز شده است؛ همان‌گونه که آیت‌الله‌العظمی شبیری زنجانی در دیدار با وزیر کشور دولت روحانی گفتند: «ایجاد ثبات نسبی در کشور محسوس است و این حاصل اعتمادی است که مردم پیدا کرده اند.»

با این حال به نظر می‌رسد که در ماه‌های پایانی سال، سه نفر از مراجع تقلید صاحب‌نام حوزه (حضرات آیات مکارم شیرازی، سبحانی و نوری همدانی) از عملکردهای فرهنگی دولت روحانی گلایه‌مند شده‌ و به روش‌های مختلفی این گله‌ها را ابراز کرده‌اند. همچنین طیف‌های اصلاح‌طلب قم نیز که از حامیان روحانی در انتخابات بودند، نسبت به بی‌اعتنایی دولتی‌ها به علمای نزدیک به این طیف ابراز ناخرسندی می‌کنند و البته اوج این جدال در زمانی بود که معاون اول دولت با آیت‌الله صانعی دیدار کرد و استاندار قم به عنوان تنها استاندار حوزوی کشور در پاسخ به انتقاد اصولگرایان گفت که این دیدار را به مصلحت نمی‌دانسته و این دیدار را تنها یک دیدار عاطفی بین دو رفیق می‌داند و و هیچ مسأله خاص دیگری مبنی بر دیدار با یک مرجع تقلید اصلا مطرح نبود. این موضع استاندار قم نیز بر خشم اصلاح‌طلبان قمی افزود.

با همه اینها بعید به نظر می‌رسد که تیرگی میان دولت و روحانیت بار دیگر همچون دوره احمدی‌نژاد تکرار شود، هرچند این رابطه بدون چالش و تنش نیز نخواهد بود.

در کنار این مهر و قهرهای سیاسی، همزمان با آغاز به کار دولت روحانی، دو اتفاق در فضای فکری حوزه‌های علمیه رقم خورد و بازتاب‌های خاص خود را داشت؛ نخست انتشار سری جدید مقالات عبدالکریم سروش درباره ماهیت وحی با عنوان «راوی رؤیاهای رسولانه» بود که برخی محققین حوزوی به پاسخگویی به نظریه جدید دکتر سروش پرداختند و البته این جدال علمی در قیاس با موارد پیشین و مشابه آن بسیار کم‌ سر و صدا و محدود بود. اما جدال اصلی که در نخستین روزهای ماه رمضان و همزمان با آغاز به کار دولت جدید، بازتاب‌های گسترده حوزوی و اجتماعی داشت، تغییر فتوای یکی از علمای اصلاح‌طلب قم درباره روزه مضطر در هوای گرم بود که بحث‌های فکری فراوانی میان محافل حوزوی و عمومی برانگیخت و دامنه آن به رسانه‌های عربی و ترکی خارج از کشور نیز کشیده شد.

چند سالی بود که به دلیل همزمان شدن ماه رمضان با فصل گرم تابستان، مباحثی درباره روزه‌داری برای افراد کم‌طاقت و نیز تشنگی در این ماه‌ها بین کاربران اینترنتی و طبقات مختلف اجتماعی رواج داشت، اما با توجه به گرمای شدید هوا در تابستان امسال، این فتوا به سرعت منتشر شده و مخالفان و موافقان را به واکنش و بحث وادار کرد.

آیت‌الله بیات زنجانی در این فتوا (که بی‌سابقه هم نبود و پیش از وی، علمایی همچون آیت‌الله شیخ جعفر سبحانی نیز در رساله توضیح‌المسائل خود به چنین فتوایی قائل شده بودند) درباره فرد تشنه‌ای که طاقت از کف داده و در آستانه هلاکت و مشقت بسیار شدید قرار گرفته است، فتوا داده بود که می‌تواند به اندازه لازم آّب بخورد و به روزه خود ادامه دهد. این فتوا با مخالفت شدید برخی چهره‌ها و شخصیت‌های حوزوی روبه‌رو شد و دامنه مخالفت‌ها به صداوسیما و سایت‌های رسمی نیز کشید.

دیالوگ‌هایی که میان مدافعین و منتقدین این فتوا در رسانه‌ها رد و بدل شد، به حدی گسترده بود که رسانه‌ها و محافل دینی برخی کشورهای اسلامی را نیز به عکس‌العمل واداشت تا اخبار این جدال فکری را پوشش داده و درباره آن موضع‌گیری کنند. این جدال به دلیل ماهیت کاملا عبادی و فقهی آن، ماهیت سیاسی چندانی نیافت و حتی برخی سایت‌ها و رسانه‌های اصولگرا نیز به سود این فتوا موضع‌گیری کردند.

این دو رخداد سیاسی و دینی پربازخورد نشان می‌دهد که حوزه علمیه از پتانسیل و ظرفیت بالایی برای نقش‌آفرینی اجتماعی برخوردار است و هنوز هم به عنوان یکی از تأثیرگذارترین طبقات اجتماع مرجع در جامعه شناخته می‌شود.

 ——————————–

لینک خبر