دیدار جمعی از مدیران مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام خمینی با آیت الله العظمی بیات زنجانی

در آستانه سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) جمعی از مدیران مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (دفتر قم) با حضرت آیت‌الله العظمی بیات زنجانی دیدار کردند.
حضرت آیت الله العظمی بیات زنجانی بیانات خود را در این دیدار اینگونه آغاز کردند که: مشکل بشر مشکل معرفت است و اگر در طول تاریخ انسان‌هایی در برابر انبیاء ایستادند به خاطر این بود که به خودشان و انبیاء و خداوند معرفت نداشتند. خداوند انسان را آفریده و با تعبیر «ناس» و«الذین آمنو» از او یاد کرده است نه اینکه او را «عبد» خواسته باشد. بلکه او را عاقل و آزاد و با شخصیت خواسته است.
ایشان یادآور شدند: در مجموعه آیات قران مستقیم نفرموده که ای انسان تو مکلّف هستی، بلکه خطاب به او و سخن گفتن درباره او این است که «إنّی جاعل فی الارض خلیفه» و یا فرموده، «ونفخت فیه من روحی»، و حتی از مرگ انسان با لفظ «توفی» تعبیر کرده که به معنای دریافت و گرفتن به نحو کامل است. آغاز انسان «نفخت فیه من روحی» است و انجامش «یتوفّاکم» است. خداوند عالم به انسان به عنوان جانشین خود نگاه می‌کند که صاحب اختیار زمین است. خداوند از یک طرف می‌فرماید: «لله ملک السموات والارض» و از طرف دیگر می‌فرماید: «خلقنالکم ما فی السموات وما فی الارض»؛ یعنی آسمان و زمین و دریا و حتی فرشتگان الهی برای انسان هستند و جبرئیل امین هم واسطه میان خدا و رسول خدا است.

آیت الله العظمی بیات زنجانی افزودند: خداوند عالم به این انسان کرامت داده: «ولَقَد کرّمنا بنی آدم» و در جای دیگر فرموده، «ونفخت فیه من روحی» که اضافه «روحی» اضافه تشرفی است و درباره اکمال آفرینش انسان داریم که، «فتبارک الله احسن الخالقین» و از آفرینش روح او هم می‌فرماید، «ثمّ انشأناه خلقاً آخر». این انسان امانت‌دار خداوند عالم است که از آدم ابوالبشر  آغاز می‌شود تا انبیاء و اولیای الهی تا می‌رسد به خاتم الانبیاء۶ و ائمه هدی(ع) تا حضرت بقیه الله(عج) ارواحنا له الفداء. خداوند رحمن و رحیم که سعه رحمت او مقدّم بر اختصاص رحمت او است، «هو الاوّل والآخر والظاهر والباطن» همان که امام مکرر می‌فرموده «هرچه هست اوست و غیر از او نیست» چون غیر او وجودی از خودش ندارد، «کلّ شیء هالک إلا وجهه».

ایشان گفتند: من درباره امام اعتقادم این است که او دو ـ سه تا حجاب داشت؛ ۱. امام در بعد معرفتی ناشناخته ماند؛ نه شاگردانش او را خوب شناختند و نه متعلقین ایشان. مرحوم آقای آشتیانی از ایشان به خاتم المتأخرین و افضل المتأخرین یاد می‌کند. امام در مباحث توحیدی حتی بالاتر از مصباح الانس حرف زدند و یا در مسأله بدا سخنی هم وزن سخن صدرالمتألهین دارند. ۲. امام شناسی ایشان با امام شناسی بقیه فرق می‌کند. «ولی» مظهر صفت ربّ است و اگر قابلیت مجلی بودن نباشد نمی‌تواند مظهر این صفت باشد و نمی‌تواند صاحب اختیار باشد. یعنی المأذون من قبل الله است؛ و مراد اذن تکوینی است یعنی امر الهی در او ظهور یافته است همان‌طور که در زیارت آل یاسین آمده است: «السلام علیک یا دلیل اراده الله» معرفت ولایتی ایشان فوق العاده بود، که در کتاب مصباح الهدایه ایشان دیده می‌شود و متأسفانه در حوزه و غیر حوزه خوب شناخته نشده است. افراد ثقه مکرراً نقل کردند که ایشان می‌فرمود اختیار فکرم به دست خودم است. یعنی من به جایی رسیده‌ام که اختیار فکرم را در دست دارم؛ همان‌گونه که از پیامبر اکرم(ص) منقول است که من شیطان خودم را مهار کرده‌ام.

این شاگرد امام با تأکید بر اینکه باید آراء اصولی و فقهی امام استخراج و برجسته شود و خوب معرفی شود، افزودند: اگر کتاب شرح اربعین امام کمی تلخیص می‌شد و جزو کتب درسی قرار می‌گرفت بسیار مناسب و نیاز است و یا اگر کتاب مصباح الهدایه ایشان با شرح و تبیین مناسب در اختیار حوزویان قرار گیرد، خوب و لازم است. ما در مجلس سوم وقتی بحث تأسیس مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام مطرح شد، ما هم تأکید داشتیم که مؤسسه باید متولی این کارها باشد.

ایشان تصریح کردند: زنده بودن امام به زنده بودن افکار امام است و زنده بودن افکار ایشان به عرضه کردن روزآمد آن است. درست است که دوستان از شرایط گله‌مند هستند، و یا من ذاتاً آدم ناامید نیستم و لذا معتقدم اگر همه ما از بالا تا پایین صادقانه با مردم حرف بزنیم، امور رو به اصلاح می‌رود. امام با مردم صادق بود و آنها را محرم می‌دانست. اگر ما مردم را محرم ندانیم در روز نیاز مردم را نخواهیم داشت و هر روز به مردم نیاز داریم. همه ما باید با شجاعت و صراحت هر جا از خط و مشی ایشان عدول شده و آراء ایشان کم‌رنگ شده بیان کنیم.

حضرت آیت الله العظمی بیات زنجانی در پایان گفتند: امام، بزرگوار بودند و در عصر غیبت کاری شبیه معجزه انجام دادند و ما وظیفه داریم راه ایشان را ادامه دهیم، اما به شکلی که امام صادق(ع) فرمودند؛ یعنی «علینا إلقاء الاُصول وعلیکم التفریع» ما هم باید این‌گونه راه امام را ادامه دهیم. اگر حوزه مثلاً کتاب‌های اخلاقی امام را کتاب درسی حوزه قرار نمی‌دهد، چرا ما که در جاهایی امکاناتی داریم این کار را نکردیم؟! چرا آن ایستادگی مناسب را نداریم؟! تکیه بر آراء علمی و اخلاق امام لازم و پرثمر است..