دیدار اعضای ستاد ۸۸ قم با حضرت آیت الله العظمی بیات زنجانی

متن کامل بیانات مرجع عالیقدر در دیدار با اعضای ستاد ۸۸ استان قم

کار جمعی کردن همیشه  هزینه و سرمایه می خواهد. وقتی به تاریخ مراجعه کنیم خواهیم دید پدر علم سیاست کلاسیک افلاطون است و او مخالف دموکراسی است؛ بعد از او شاگردش ارسطو هم بهترین سیستم حکومتی را حکومت شاه می داند. بنابراین اگر می بینیم امروز کسانی که در باطن اعتقادی به نظام های دموکراتیک ندارند اما از آن حرف می زنند و سعی می کنند خود را منطبق با آن جلوه دهند،  به خاطر این است که طی قرون متمادی روی دموکراسی کار شده، خون ها ریخته شده وآزادی هایی تبدیل به زندان شده است ودر اثر محرومیت هایی که بشر دیده، کم کم به این نتیجه رسیده که به دیگران آزادی دهد. در واقع مقصود من این است که دموکراسی به عنوان یک کار جمعی، به سادگی بدست نیامده و برای آن خیلی تلاش شده است.

در دموکراسی مهم ترین مسئله این است که افراد یک جامعه به صورت آزادانه تصمیم بگیرند و آینده شان را بسازند واین امر، زحمت و مشکلات بسیار دارد به خصوص در کشوری که تفکر حاکمیت فردی در آن موجود و ریشه دار است. از دوران کهن فقط  این نوع تفکر وجود داشته و یکی از شواهد این نوع فکر را در دوره مشروطه می بینیم که حتی وقتی بزرگان جریان می خواهند  آزادی را مطرح کنند باز هم تحت تاثیر شرایط زمانه می گویند که آزادی سوغات غرب است و حتی تا زمان فعلی که وقتی دفاع از دموکراسی می شود، برخی از دموکراسی تعریف شده ی سلیقه ای حمایت می کنند نه آن دموکراسی و کلمه ای که بار سیاسی خودش را دارد .

ولی آنچیزی که باید ملاک عمل قرار گیرد و مورد توجه خاص حضرت امام(ره) نیز بوده این است که در جمهوری اسلامی باید مردم در اداره ، مشروعیت و قانونیت ، در تقنین واجرا و در مسائل کلان نظام دخیل باشند و اگر قرار شد که دخیل نباشند، دیگر دموکراسی و در واقع جمهوریت، معنا پیدا نمی کند یعنی به قول ما طلبه ها التزام به شی التزام به لوازم خود آن شی هم هست. وقتی جمهوری اسلامی می گوییم، در واقع این کلمه ترکیبی از جمهوریت و اسلامیت است و هر کلمه باید معنای  وپیام خودش را داشته باشد.

بنا بر این ما اکنون در حال تجربه ی دموکراسی واقعی هستیم ممکن است گاهی ترسانده شویم، گاهی لگد بخوریم و گاهی تحت فشار قراربگیریم ولی اگر این مسئله به عنوان یک ایده کلان و یک استراتژی سیاسی مطرح باشد طبیعی است که باید همه و در هر لباسی تحمل کرده و برای آن در طولانی مدت، سرمایه گذاری کنیم.

ما چه بخواهیم چه نخواهیم با مفاهیمی سروکار داریم که تعریفش در جای دیگر و یا معرفش دیگران هستند؛ در واقع می توان گفت: یا تعریفی که شما از دموکراسی دارید را،  آنها ندارند و یا درست متضادش را دارند. اگر آنها از دموکراسی می گویند، آن چیزی را می گویند که فقط به آن ها رای دهد . می گویند اگر من انتخاب شدم جمهوری است٬ اگر من انتخاب شدم اسلامی است. اگر من انتخاب شدم دقیقا جمهوری اسلامی است وانقلاب اسلامی قدرت یافته است.اما اگرکسی دیگر شد، حالا از من قوی تر و بهتر وکاردان تر٬نه ٬چون من نیستم دقیقا اسلام و جمهوری اسلامی ضعیف شده است.اگر ما دموکراسی را به عنوان یک کلمه ی سیاسی و با تعریف کارشناسان سیاسی بدانیم،  بایدآن تعریف علمی را مبنا قرار بدهیم نه آن تعریف سلیقه ای را که مثلا بنده می گویم.

به نظر من بهترین فرمول برای رسیدن به دموکراسی همین حضور جدی در انتخابات و رای دادن است اگر چه در برخی از جاها ممکن است القایی باشد. برای مثال زمانیکه در  قرآن کریم خداوند به پیامبر(ص)می فرماید: که اگر زنان نزد تو آمدند و خواستند که بیعت کنند بیعت آن ها را بپذیر منتها با شروطی، این امر یقینا در جامعه ی آن روز جا افتاده نبود که زنان بیایند و با فرستاده خدا، بیعت کنند ولی این امر تحقق یافت واین مساله در دوره فعلی، معنای همین حضور سیاسی در رای گیری ها و همه پرسی ها را دارد.

ما باید امروز کارها را به اهلش  بسپاریم و تخصص گرایی در اداره امور داشته باشیم .ممکن است کسی فرد بسیار خوبی باشد ولی قانون گذار نباشد و حقوق واصطلاحات آن را نداند و نتیجتا اگر متصدی امر شود نه تنها فایده ای ندارد بلکه ضربه هم می زند. در تجارت، قضاوت و مملکت داری هم همین طور. کسی که حقوق نمی داند، احکام نمی داند، روش کار نمی داند، قدرت اجرا ندارد، شیوه ی برنامه ریزی ومدیریت را نمی داند صلاحیت بر تکیه زدن بر آن مناصب  را هم ندارد.

در کشور شرایط جامعه شرایط قابل دفاع نیست . افرادی که با الفبای مدیریت و برنامه ریزی واقتصاد سر وکار دارند می گویند که در کشور نه مدیریت اجرا می شود ونه تعریف دارد.برنامه ریزی مفهومش را از دست داده است . الان شرایط جامعه طوری است که باید شب بخوابیم و صبح برای روزمان تصمیم بگیریم و دوباره فردا هم همین طور یک تصمیم دیگر .

من قبلا هم این حرف را زده ام که بنا نیست برای اداره ی کشور ایران از بیرون آدم بیاوریم.  برای اداره ی کشور هم بنا نیست از عالم برزخ شهدا را برگردانیم. بنا هم نیست که از عالم ملکوت و جبروت حضرت جبراییل و یا حضرت اسرافیل در اداره ی مملکت به ما کمک کنند.ما باید با همین شما ها و همین مردم مملکت را اداره کنیم. پس این کشور مال خودتان هست و نمی توانید در اداره ی آن بی تفاوت باشید و خدا را شکر این نظام یک بستر انتخابات را برای این منظور که مردم بتوانند بر سرنوشت شان حاکم باشند فراهم کرده و ما هیچ چاره ای جز حضور نداریم  و تنها عاملی که می تواند تغییر در جامعه ایجاد کند و مدیریت جامعه را اصلاح کند، تنها حضور مردم است .بنابر این همه باید تلاش کنیم که حضوری جدی پیدا کنیم.

نکته ی آخر آن است که الان سه نفر از دوستان مطرح هستند. هر سه برای من عزیز هستند با هر سه رفیق هستم هرسه رادوست دارم وباید با قاطعیت بگویم که هر کدام از این سه نفر که بیاید از آن ها دفاع می کنم و با اعتقاد هم دفاع می کنم. اما با یک شرط که یک نفر بیاید فقط یک نفر. البته خدا را شکر دربین نیروهای آزاد اندیش، انسان های متخصص وتئوریسین های بزرگ  و توانمند کم ندارید. شما سیاست مدارانی دارید که تجسم اخلاق و ادب  و فرهنگ وهنرهستند. شما کسانی را دارید که برای رضای خداوند مدت های مدید حاضر نیستند یک کلمه حرف بزنند تا مبادا مورد سو استفاده قرار بگیرد شما انسان هایی را دارید که یک عمر شجاعانه در مقابل این قضایا  و مسائل ایستاده اند.

من معتقدم که صلاحیت اداره ی کشور در عهده ی کسانی است که تفکر اصلاحی دارند. آن ها که تفکر اصلاحی ندارند بستر جامعه را می خواهند آماده کنند تا خراب تر بشود به گمان باطل شان امام زمان زودتر بیاید و این تفکر، تفکر ضد امام و انقلاب است.

شما در این مسیر مشکلات بسیاری دارید و خواهید داشت ولی بدانید که اگر ما می خواهیم مردم به حق شان برسند ودموکراسی به معنای درست کلمه تحقق یابد و انقلاب اسلامی به آن هدفی که مد نظر امام بود، برسد و ما نیز بتوانیم به وظیفه ی انسانی، وجدانی و دینی مان عمل کنیم چاره ای جز تحمل این سختی ها نداریم. من از شما تشکر می کنم و هیچ نگرانی ندارم وامید من به موفقیت شما کم نیست، بلکه نسبت به گذشته، بیشتر هم هست.و امروز اقبال عمومی به شما ها و تفکر اصلاحی خیلی بیشتر از گذشته است.