“به یاد دارم که در دوره سوم مجلس و پس از ارتحال امام هم، من رابط مجلس و رهبری بودم و رابطه بسیار خوبی وجود داشت. برای مثال در آن دوران، رئیسجمهور رومانی به ایران آمد و مورد تجلیل وزارت امور خارجه قرار گرفت و حتی در مرقد امام هم حضور یافت. وضعیت او در رومانی به گونهای بود که پس از بازگشت از ایران، در فرودگاه بازداشت و سپس اعدام شد. مجلس از این مساله بسیار ناراحت شد و به وزارت امور خارجه اعتراضکرد که چرا اینقدر ضعیف هستید و اینچنین فردی را دعوت میکنید و مورد تجلیل قرار میدهید. حدود ۸۰ نماینده از وزیر امور خارجه وقت – آقای علیاکبر ولایتی- سوال کردند. من با رهبری ملاقاتی کردم و به ایشان گفتم که مجلس میخواهد از ایشان (ولایتی) سوال کند. اگر شما مخالف هستید، بفرمایید به مجلس بگویم تا سوالشان را پس بگیرند. ایشان فرمودند که خیر، مجلس به کار قانونی خود برسد.
این مساله رویکرد و رابطه ما با رهبری را به خوبی نشان میدهد. چند روز بعد، براساس انتخاب من، آیاتی از قرآن کریم در مجلس قرائت شد. پس از پایان قرائت قرآن، – یکی از مخالفین آن روز ماها – ایستاد و اعلام کرد که تذکر آییننامهای دارد. سپس گفت: این آیات برای مقابله با سخنان رهبری در چند روز قبل انتخاب شده است. در پاسخ بعد از یک مقدمه، به او گفتم: «انتخاب آیات با من است و تا به حال در تمام ادوار سه گانه سه نفر پیرامون این انتخاب آیات، تذکر دادهاند. تذکر اول از آقای سیدمحمد خامنهای بود که مربوط به مساله مک فارلین بود. تذکر دوم، مربوط به آقای جلالالدین فارسی بود که درباره رد اعتبارنامه نماینده بوئین زهرا بود. تذکر سوم را هم ایشان داده است. ایشان یا بر آییننامه تسلطی ندارد و یا اینکه دستور جلسه را نمیداند.» دستور جلسه را خواندم و او قانع شد. مرحوم حاج احمد آقا خمینی پس از آن با من تماس گرفت و گفت: «تو این مسائل را از کجا آماده کرده بودی؟ ما نگران بودیم ولی شما حلش کردید.» برخی از دوستان، دنبال این بودند که میان ما و رهبری فاصله بیندازند و تمام موضعگیری آنها بر این اساس بود.”
برگرفته از گفتگوی معظم له با روزنامۀ اعتماد ملی پیرامون رد صلاحیت های خبرگان_سال ۶۹