درس خارج فقه : ۲۱ اردیبهشت

بسم الله الرحمن الرحیم

فقه ۲۱ اردیبهشت ۹۰

درمسح رجلین به اینجا رسیدیم که اگر روی قدمین مویی روییده باشد، آیا تنها مسح روی پاها کافی است یا باید رطوبت مسح به بشره هم برسد؟ سید می‌فرماید که احوط آن است که بین این دو جمع کند یعنی رطوبت مسح را به بشره هم برساند. حقیقت آن است که داستان شعر هم در صورت مطرح است هم در سر، هم در بازوان و هم در روی پاها. هم در وضو مطرح است و هم در غسل.
شعر صورت که همان ریش است بدون شک و تردید حکمش چنین است که شخص باید ظاهر ریش را بشوید و نمی‌تواند مو را خشک نگه دارد وتنها بشره را بشوید. موی سر هم اگر دارای پیچش زیاد یا بلند نیست و کاملا طبیعی است باز هم مسح ظاهر آن کافی است و رساندن رطوبت به بشره لازم نیست زیرا ممسوح از زمان صدر اسلام به طور متعارف دارای مو بوده است و مسح روی آن کفایت می‌کند. در مورد دست هم توضیح دادیم که موی بازوها بالاتر از دست اضافی و و استخوان و گوشت و انگشت زائد نیست و همانند آنها شستن آن هم واجب است و باید آب به بشره برسد. درباره ریش دلیل خاص داریم که تتبع زیر مو لازم نیست ولی درباره بازوها چنین چیزی ودلیلی نداریم.
حالا بحث درباره موی روی پاهاست. سید در اینجا نتوانسته است بین دو قول به نظر مشخصی برسد و هر دو قول را احتیاطا جمع کرده است. یک قول این است که موهای پا هم عینا مثل موی صورت و دست است و مثل آنها از توابع بوده و شستن ظاهر آن کفایت می‌کند. قول دیگر هم این است که چون اصل اولیه مسح و غسل مربوط به خود بشره است پس به جز مواردی که دلیل خاص بر عدم لزوم شستن بشره داریم باید در بقیه موارد بشره را مسح یا غسل کرد.
اشکال: تبیین نشده که موی پا اگر پرپشت باشد آیا و همانند ریش یا خیر.
جواب: بله محل بحث ما هم همین است. دلیل اینکه سید نتوانسته فتوا دهد فرق موی پا با موی ریش و دست است. چون ریش را اگر رها کنیم معمولا مشکل‌ساز می‌شود. موی سر هم معمولا پرپشت است ولی به طور معمول پا این‌گونه نیست و نمی‌شود با آن دو مورد قیاس کرد. به همین دلیل، تراشیدن ریش دیه دارد و اگر موی سر زن به گونه‌ای تراشیده شود که دیگر رشد نکند دیه کامل دارد.
پس اگر موی پاها سبک باشد طبعا از محل بحث خارج است قطعی است که در این حالت باید بشره را شست ومورد اختلاف نیست. بحث در جایی است که موی پاها به قدری زیاد است که حتی شانه زده می‌شود و اینجا از موارد نادراست به نظر میرسد جای احتیاط نیست و باید به ظاهر آیه وضوء رجوع کرد و مطابق ظاهر آیه باید، آب به بشره برسد چون که این‌گونه مو جزء پا محسوب نمیشود.
البته روایت صحیحه‌ای از زراره در باب ۴۶ ابواب وضو به عنوان حدیث دوم و سوم آمده است که دال بر عدم وجوب مسح بشره و عدم وجوب تفحص است. اطلاق روایت می‌گوید که: «یجری علیه الماء».آب بر آن جاری شود بدون آنکه رسیدن به بشره را لازم بداند ولی قرائنی در صدر و ذیل روایت وجود دارد که آن را مربوط به ریش و موی سر می‌کند و شامل مو پاها نمیشود.
روایت دیگر را حماد بن عیسی از زراره نقل کرده و مضمره است ولی چون زراره از غیر امام نقل نمی‌کند مشکلی ندارد. در این روایت عام آمده که: «کلما احاط به الشعر فلیس للعباد أن یغسلوه  و لا یبحثوا عنه و لکن یجری علیه الماء» این روایت موی پا را هم فرامی‌گیرد. ولی حرف در این است که مورد سؤال در این روایات، محل‌هایی بوده که به طور متعارف،دارای موی زیادی بوده اند در حالی که پا این‌گونه نیست. روایت سوم را هم صدوق از زراره نقل کرده و مشابه روایت حماد از زراره است پاسخ این روایت هم مانند پاسخ روایات قبلی است. پس همان طور که گفتیم این روایات مربوط به محل ها و جاهایی است که معمولا شعر محیط و زیاد وجود داردومنصرف به آن موارد است و در هر صورت، احتیاط سید وجهی ندارد.
به نظر ما از اطلاق آیه فهمیده می‌شود که موی متعارف را اراده کرده و موی زیاد پا برخلاف موی دست و صورت و سر، متعارف نیست. اگر شعر محیط  وزیاد باشد عرفا شستن بازو یا پای مودار مثل شستن پا یا بازوی بدون مو است و فرقی ندارد و واجب است.