درس اصول : ۱۴ اسفند ۱۳۸۹

خانه درس اصول : ۱۴ اسفند ۱۳۸۹
توسط admin

بسم الله الرحمن الرحیم

خارج اصول – چهاردهم اسفندماه ۱۳۸۹

بررسی تبعات نظریه وجود امر غیری(۱)

بنای ما در این بخش از بحث نوعی مقایسه و حکمیت بین آراء فقها و اصولیون است. خداوند مرحوم فارابی را رحمت کند؛ چرا که ایشان شاید اولین کسی است که در حکمت، حکمیتی بین ارسطو و افلاطون انجام داده است. اسم کتاب ایشان با عنوان محاکمه بین رأیین است. کار دومی را مرحوم استاد ما علامه طباطبائی نیز در فن حکمت انجام داده است که ایشان این کار را بین مرحوم سید کربلایی و مرحوم غروی اصفهانی معروف به کمپانی انجام داده است. که مرحوم سید کربلایی عارف بزرگی است و مرحوم غروی اصفهانی فیلسوف بزرگی است.

یادآوری: ظاهراً مرحوم آقای راشد هم مقایسه‌ای دارد بین نظریه ملاصدرا و انیشتین.

بله. درست است. من آن کتاب را داشتم که تحت عنوان دو فیلسوف شرق و غرب بود. خدا رحمت کند مرحوم استاد ما مرحوم آیت الله مطهری را که ما تلاش‌مان این بود که ایشان دوباره به قم بازگردند. به همین جهت شب‌های جمعه بحثی در حسینیه ارک گذاشتند و جمعیت خوبی هم می‌آمد و جلد سوم اسفار را آنجا مطرح کردند که تحت عنوان حرکت و زمان در سه جلد چاپ شدند. آقای مطهری آن کتاب را از من خواست و من به ایشان دادم اما ایشان شهید شدند و آن کتاب الان دست آقازاده ایشان است. در واقع مرحوم راشد دنبال اثبات این بود که نسبیت انیشتین بدون توجه به مسألۀ حرکت جوهری مرحوم ملاصدرا قابل اثبات نیست. مرحوم راشد خودش فیلسوف قوی و خوبی بود و جالب اینجاست که این هم مربوط به فلسفه و حکمت است.

ما دراینجا می‌خواهیم ملازمات و تبعات آراء بزرگان فن اصول را در مقام مقایسه با هم ارزیابی کنیم و بگوییم نتیجه حرف هر کدام از این آقایان چیست؟ این مقایسه را هم درباره طهارات ثلاث انجام می‌دهیم. اشاره کردیم که در  رابطه با مبنای قوم سه مطلب در رابطه با طهارات ثلاث هست: طبق مبنای آقایان واجبات غیری نه مبعد است و نه مقرب. مطلب اول این است که طهارات ثلاث چگونه می‌تواند مقرب و مبعد باشد؟

دوم: آقایان طهارات ثلاث را عبادت می‌دانند. سؤالی که مطرح است این است که اگر کسی به نیت امر غیری وضو بگیرد آیا مقرب است؟ چون طبق مبنای شما واجب غیری قرب و بعد ایجاد نمی‌کند. وقتی شما می خواهید وضو بگیرید و برای نماز نیت کنید، یعنی به نیت واجب غیری عملی را انجام می دهید.

سوم: آقایان واجبات غیری را توصلی می‌دانند. آیا واجبات توصلی با چه نیتی می‌تواند عبادت باشد؟ امر نفسی که ندارد و امر غیری هم نمی‌تواند مقرب باشد. پس چرا آقایان گفته‌اند واجبات توصلی را می‌توانید با قصد قربت انجام دهید؟

اشکال: این یعنی که نیت نمی‌خواهد.

پاسخ حلی که شما کردید این است که نیت نمی‌خواهد. امور توصلی مانند تمام امور سیاسی که انسان با آنها سر و کار دارد، یک وقتی آقایان می گفتند وقتی می‌خواهید رأی بدهید بگویید رای می دهیم قربه الی الله؛ ما آن‌وقت تذکر دادیم و گفتیم رأی یک امر سیاسی است و امر سیاسی عبادت نیست و ذاتاً قربه الی الله بر نمی‌دارد. این عبادت نیست؛ چون عبادت امر می‌خواهد.

یکی از کسانی که متوجه این ایرادات شده است و به طور جد روی آن حساب باز کرده است آخوند صاحب کفایه است. ایشان به همین جهت که به مسأله توجه فرموده، به فکر حل این مسأله افتاده است.

این مسأله در صفحه ۱۱۱ کفایه چاپ جامعه مدرسین که چاپ خوبی هم هست و پاورقی‌های خوبی هم دارد بیان شده است. ایشان می‎فرمایند که ما همه آن حرف‌های سه گانه را قبول داریم. اوامر غیری توصلی است؛ قرب آور و بعد آور نیست و امور توصلی بما هو توصلی را نمی‌شود عبادت تلقی کرد ولی می‌شود ثواب به آن داد. ایشان تمرکز خودشان را روی بحث طهارات ثلاث می‌برند و می‌گویند که مدار ثواب و عقاب امر نفسی است. امر غیری نمی‌تواند محور ثواب و عقاب باشد. اینها امر نفسی دارند. یعنی خودشان عبادتند و جزء مستحبات نفسیه هستند. پس اگر کسی بخواهد وضو را بگیرد، باید نیت خودش را بکند و بگوید من وضو می‌گیرم قربه الی الله.

پس کسی‌که طهارات ثلاث را عبادت می‌داند با توجه به مستحب نفسی بودن آنها است و امر نفسی مستحبی دارند. شما اگر در بعضی شروح عروه هم نگاه کنید کسانی‌که با مبانی اصول آشنایی دارند، این‌گونه می‌گویند که لاشک که طهارات ثلاث مستحبات نفسیه‌اند و هیچ‌وقت واجب ولو به صورت غیری نمی‌شوند. حتی در مورد نذر هم این نذر است که واجب است نه وضو.

عبارتی از ایشان آورده‌ام که برای آقایان می خوانم: «فقصد القربه انما هو لأجل کونها فی نفسها امورا عبادیه و مستحبات نفسیه، لا لکونها مطلوبات غیریه» یعنی حتی اگر کسی مطلق وضوء را با امر غیری هم نیت کند مقرب نخواهد بود. یعنی با این ملاک حتی به نیت نماز هم اگر انجام دهد، توجیه ندارد! این هم از چیزهایی است که هیچ‌کدام از فقها اینگونه نگفته‌اند و باید حل شود. انصاف قضیه این است که وقتی کسی وضو می‌گیرد نماز را می‌بیند و اگر بپرسید چرا وضو می‌گیرید می‌گوید برای نماز. در صورتی‌که با این مبنای آخوند دیگر این وضو اگر با این قصد تحقق پیدا نکند، مفید نیست.

این اشکالات و تناقضاتی که به وجود می‌آید، به نوعی مؤید مبنای ما است که ملاک در عبادت صلاحیت العمل است و اگر کسی این ملاک را رعایت کند حتی اگر توجه به امر هم نداشته باشد مستحق ثواب است.

شیخ سه جواب برای این اشکال دارد. شیخ می‌فرماید: مقدمه بودن طهارات سه گانه، صرف شستن به شکل خاص نیست. در غسل هم صرف شستن اطلاق غسل را صحت نمی‌بخشد. بلکه این طهارات نیاز به یک عنوان دارند. یعنی باید به آن گفته شود که غُسل یا وضو است. این عنوان را ما از مجموعه آیات و روایات می‌فهمیم. اکثریت قریب به اتفاق مردم نه تفصیلا و نه اجمالا توجهی به این مسأله ندارند. اما حتی اگر از عوام سؤال شود که آیا شستن بدن با غسل فرق می‌کند یا نه؟ می‌گویند بلی. مرحوم آقای بروجردی این عنوان را طهارت می‌داند و این عنوان اجمالا کافی است نه تفصیلا. لذا وقتی می‌گویند قربه الی الله، یعنی به همان کاری که مرا به خدا نزدیک می‌کند.

حرف شیخ این است که «و هذا القصد الاجمالی و ان کان مترتبا علی قصد الأمر الغیری» اما آنچه متعلق قصد است، امر غیری نیست. امر غیری یعنی وضو می‌گیرد برای آن عنوان، که آن عنوان جواز ورود در نماز است. یعنی شیخ می‌خواهد بگوید که امر غیری اگر مستقلا مورد قصد قرار بگیرد مقرب نیست ولی اگر عنوان مشیر قرار بگیرد مقرب است. این حرف دقیقی است و مشکلات نظر آخوند را تا حدودی حل می‌کند؛ اگر چه شیخ به لحاظ زمانی پیش از آخوند بوده و حتی آخوند گهگاه در درس ایشان شرکت می‌کرده است. ولی این نظر ایشان حاکی از دقت نظرشان است.

مرحوم استاد ما علامه طباطبایی عبارت شیخ را این‌گونه تفسیر کرده است: «فالوجه فی عبادیه طهارات الثلاث، هو ذلک العنوان المقصود اجمالا بقصد امر الغیری و لیس الوجه فی عبادیه ألامر الغیری»

پس بیان اولیه ایشان این بود که در واقع امر غیری ما را به یک عنوان مشیر می‌کشاند که آن عنوان محبوبیت دارد.

مهم‌ترین اشکال این حرف این است که کار ایشان مشابه کسانی است که اکل از قفا می‌کنند. چرا ایشان نمی‌فرماید که وضو خودش مطلوب است؟ طولانی کردن راه که قضیه را حل نمی‌کند.

جواب دوم شیخ عبارت از این است که ایشان می‌فرمایند طهارت مطلوب است نه بما هی هی بل بماهی مقدمه للصلوه. یعنی داعی و محرک من برای وضو نماز است. وضو چرا عبادت است؟ چون غایتش عبادت ذاتی است. مرحوم امام هم در حاشیه عروه همین نکته را متذکر می‌شوند.

مرحوم استاد ما علامه یک ایراد جدی بر ایشان دارد: ایشان که می‌فرماید امر نفسی روی نماز رفته، پس در واقع وقتی من وضو می‌گیرم باید نیت کنم که نماز خواهم خواند. اگر شما وضو را برای نماز بگیرید این امر غیری است که می‌گویید مقرب نیست.

انصاف این است که این دو جواب شیخ اگر چه ادق از جواب آخوند است اما در عین حال هیچ‌کدام مسأله را حل نمی‌‎کند.

جواب سوم شیخ این است که ما در اصل دو امر داریم. یک امر روی ذات صلوه رفته است و امر دیگر به این خورده این نماز را با وضو انجام دهید. که این نظر و جواب و نظریات دیگران را در جلسلات بعدی بررسی خواهیم کرد.

و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین

دفتر مرجع عالیقدر آقای بیات زنجانی

آخرین اخبار

عضویت در خبرنامه