۱ سال ۱۳۴۹٫ رحلت آیتاللهالعظمی حکیم. کسی که پس از فوت آیتالله بروجردی مرجع جهان تشیع شناخته میشد. خبر که منتشر شد همه میخواستند بدانند مرجع بعدی شیعه کیست. ما شاگردان امام خمینی نظرمان بر مرجعیت ایشان بود. شاه پس از فوت آیتالله بروجردی در سال ۱۳۴۰ تصمیم خطرناکی گرفته بود: انتقام از روحانیت. راهحلش هم چیزی نبود جز اینکه …
بیشتر بخوانید »خاطرات
معالأسف این انتخابات نیست، این انتصابات است!
سخنرانی تاریخی حضرت آیت الله العظمی بیات زنجانی(مدظله العالی) در واکنش به رد صلاحیت تعداد زیادی از کاندیداهای خبرگان نطق پیش از دستور در صحن علنی مجلس شورای اسلامی- جلسه دویست و هفتاد و هفت – ۱۳۶۹/۰۷/۱۰ بسماللهالرحمنالرحیم من بنای بر صحبت نداشتم و اگر جناب آقای امامی کاشانی در خطبه نماز جمعه صحبتهایشان با اصول و معیارهای فقهی و …
بیشتر بخوانید »من سه ماه دیگر برای انتخابات مجلس ردصلاحیت هستم! ولی الآن با نشستن و برخواستن من، قانون تصویب و یا رد می شود.
بحث خبرگان و کاندیدا شدن مطرح شد و شورای نگهبان تصمیم گرفتند از کاندیداها امتحان بگیرند. یکی از آقایانی که برای امتحان دعوت کردند، جناب آقای مروجی، نماینده بروجرد بود که فردی ملا و مجتهد بود و در امتحان شرکت کرد و نمره بسیاری خوبی آورد، ولی ردش کردند. یکی از فقهای شورای نگهبان پس از آن اعلام کرد: ایشان …
بیشتر بخوانید »تذکر آئین نامه ای نسبت به انتخاب آیاتی از قرآن که برای قرائت در آغاز جلسۀ علنی مجلس انتخاب شده بود!
“به یاد دارم که در دوره سوم مجلس و پس از ارتحال امام هم، من رابط مجلس و رهبری بودم و رابطه بسیار خوبی وجود داشت. برای مثال در آن دوران، رئیسجمهور رومانی به ایران آمد و مورد تجلیل وزارت امور خارجه قرار گرفت و حتی در مرقد امام هم حضور یافت. وضعیت او در رومانی به گونهای بود که …
بیشتر بخوانید »مرحوم مطهری به من میگفت که من حاج سید ابوالفضل را در تفسیر نه تنها از علامه طباطبایی پایینتر نمیبینم بلکه در برخی جهات، بالاتر میدانم.
حاج سید ابوالفضل شاگرد آقا ضیاء عراقی و میرزای نائینی بود. من از ایشان پرسیدم شما نجف را چطور دیدید؟ ایشان گفتند که من مدتی در درس آقا ضیاء شرکت کردم و بعد دیدم دیگر برایم قابل استفاده نیست و برای همین در درس آقای کمپانی و آقای نائینی ممحض شدم. بعد از مدتی آقا ضیاء مرا دید و گفت …
بیشتر بخوانید »توسل به حضرت زهرا(س) برای ورود به حوزۀ علمیه
«مرحوم پدرم به خاطر مشکلات مالی عدیده ای که داشتند، با رفتن من به قم مخالف بودند. با این وجود یک روز که از بازار به منزل آمدند، با ابرام و پافشاری تمایلم به مهاجرت به قم را در محضرشان طرح کردم. میدانستم مخالفت خواهند کرد و چنین هم شد. من هم پس از نا امیدی از این امر، به …
بیشتر بخوانید »چگونگی آشنائی با مرحوم استاد امام خمینی(ره) و مرحوم استاد علامۀ طباطبائی(ره)
“در ایّامی که تازه به قم آمده بودم، مجلس روضهای در بیت حضرت آیت الله حاج سید احمد شبیری زنجانی(ره)، ابوی گرامی حضرت آیت الله العظمی آقا موسی شبیری (حفظه الله) برقرار بود. ما هم که طلبۀ جوانی بودیم، به شوق بهرهمندی از فیوضات این مجالس در آنها شرکت میکردیم. امام خمینی(ره) که در آن موقع به حاج آقا روحالله …
بیشتر بخوانید »