- احکام کلی روزه
-
مقدمه
روزه یکی از مهمترین عبادات اسلامی و از برترین دستورات انبیاء و اولیای الهی و ادیان توحیدی است و یکی از استوانههای پنجگانهای است که اسلام بر آنها بنا شده است که اگر با آداب دینی و شرایط لازم انجام شود تأثیر فراوان در تطهیر جسم و جان و تهذیب نفوس بشری و تقویت اراده و سلامت فرد و جامعه و توجه انسان به معنویات و همنوعانش خواهد داشت.
رسول گرامی اسلام فرمودند: «روزه، انسان روزهدار را به اندازۀ فاصلۀ میان مشرق و مغرب، از شیطان دور میسازد» به ویژه کسی که یک ماه تمام به صورت مستمر و پیدرپی با همۀ گرفتاریها و مشکلات زندگی امروزی فرصت و موقعیتی برای خود فراهم میکند که بتواند خود را از قیود و وابستگیها و زنجیرهای زندگی مادّی، آزاد سازد و با کسب معنویات، افاضات و اشراقات ربوبی خود را تشدید کند و صاحب ورع و تقوای الهی گردد. انسان روزهدار با کسب این ارزشها وارد زندگی اجتماعی شود و برای زندگی طیب و طاهر در طول سال و بلکه سالیان دراز خود را آماده میسازد. روزه برای فرد روزهدار این موقعیت را فراهم میسازد که رنج فقرا و مستمندان را لمس کرده و آنها را فراموش نکند و مسئولیت سنگینی را که به سبب وجود ایشان متوجّه وی است، با تمام وجود درک کند و در میدان عمل از ایشان حمایت کند. این احساس که در گروه زیادی از افراد یک جامعۀ مسلمان بهوجود آمد خودبهخود تمام جامعه به همدلی، همدردی، تعاون و همکاری رغبت پیدا میکنند و از برکات روزه و روزهداری بهرهمند خواهد شد و به فرمودۀ حضرت علیابنموسیالرضا با لمس فقر و نیاز دنیوی به یاد فقر و نیازهای روز قیامت بیفتد و برای رفع خطر آن روز در فکر بندگان محروم خدا باشد و آنان را فراموش نکند.
مسئلۀ ۱۶۹۵ : روزه آنست که انسان برای انجام فرمان خداوند متعال، از اذان صبح صادق تا غروب شرعی از چیزهایی که شرح آنها بعداً خواهد آمد خودداری کند.
مسئلۀ ۱۶۹۶ : روزه مانند دیگر عبادات اسلامی باید همراه با نیت باشد، ولی در تحقّق نیت لازم نیست انسان آنرا از قلب خود بگذراند یا بر زبان جاری سازد، بلکه همین مقدار که با توجّه و برای امتثال و فرمانبری امر خدای متعال تصمیم داشته باشد که از اذان صبح تا غروب آفتاب شرعی، از چیزهایی که روزه را باطل میکند دوری گزیند، کافی است و برای اینکه یقین پیدا کند تمام این مدّت را روزه بوده، باید مقداری قبل از اذان صبح و مقداری هم بعد از مغرب، کاری که روزه را باطل میکند، انجام ندهد.
مسئلۀ ۱۶۹۷ : انسان واجب است در هر شب از ماه رمضان برای روزۀ فردای آن نیت کند، ولی بهتر است که شب اول ماه نیز نیت روزۀ همۀ ماه را بکند.
مسئلۀ ۱۶۹۸ : نیت روزه یکی از این سه حالت را دارد:
۱- چنانچه روزۀ او واجب و معین باشد، مثل روزۀ ماه رمضان، باید قبل از اذان صبح برای فردا نیت کند و از اول شب تا اذان صبح- ماه رمضان- هر وقت روزۀ فردا را نیت کند اشکال ندارد، به شرط اینکه به نیت خود باقی باشد و برنگردد.
۲- چنانچه روزۀ او واجب غیر معین باشد مثل روزۀ قضا یا کفّارۀ واجب، وقت آن تا ظهر ادامه دارد، بلکه اگر پیش از ظهر تصمیم نداشته باشد روزه بگیرد یا تردید داشته باشد، چنانچه کاری که روزه را باطل میکند انجام ندهد و پیش از ظهر شدن نیت کند، روزۀ او صحیح است، ولی بعدازظهر نمیتواند نیت کند.
۳- چنانچه روزۀ او مستحبی باشد وقت نیت آن از اول شب تا چند دقیقه به اذان مغرب روز بعد است، به این معنا که اگر کسی به هر دلیل، بدون نیت روزه از اذان صبح تا چند دقیقه به اذان مغرب کاری که روزه را باطل میکند انجام نداده باشد و قبل از مغرب نیت روزۀ مستحبّی کند، روزۀ او صحیح است.
مسئلۀ ۱۶۹۹ : برای کسی که بدون نیت روزۀ قبل از اذان صبح خوابیده و بعد از گذشتن مقداری از وقت نیت روزه بیدار شده است دو حالت وجود دارد:
۱- چنانچه قبل از ظهر بیدار و متوجّه شود و قصد روزه کند، روزهاش صحیح است- واجب باشد یا مستحب- ولی در روزۀ واجب معین، مثل روزۀ ماه رمضان یا نذر معین، روزه را بگیرد و بنا بر احتیاط مستحب قضای آنرا هم بجای آورد.
۲- چنانچه بعد از ظهر از خواب بیدار شود، روزۀ واجب از او صحیح نیست، ولی در ماه رمضان بنا بر احتیاط به قصد ما فی الذّمّه، امساک کند، یعنی از کاری که روزه را باطل میکند بپرهیزد و بعد از ماه مبارک هم قضای آنرا بجای آورد.
مسئلۀ ۱۷۰۰ : اگر کسی قبل از اذان صبح برای روزۀ فردا نیت کند و بخوابد و بعد از مغرب بیدار شود، روزۀ آن روزش صحیح است.
مسئلۀ ۱۷۰۱ : اگر بخواهد غیر از روزۀ رمضان و روزههایی که در ایام خاصی قرار داده شده، مثل اول ماه یا ایامالبیض، روزۀ دیگری بگیرد، اگر متعدد باشد- مثلاً هم روزۀ قضا داشته باشد هم روزۀ نذر- باید آنرا معین کند، مثلاً نیت کند که روزۀ قضا یا روزۀ نذر میگیرم، ولی اگر متعدد نباشد، ظاهر آنست که اگر روزه بگیرد و نیت مافیالذمّه کند کافی است و در ماه رمضان لازم نیست نیت کند که روزۀ ماه رمضان میگیرم، بلکه نیت روزۀ فردا کافی است و اگر نداند ماه رمضان است یا فراموش کند و روزۀ دیگری نیت کند، روزۀ ماه رمضان حساب میشود، همچنین است حکم روزههایی که در روزهای خاص قرار داده شده است مانند ایامالبیض، در صورتی که انسان بخواهد با همان خصوصیت آن روز، روزه بگیرد باید معین کند، ولی اگر به آن خصوصیت توجه نداشته باشد و به صورت مطلق روزه بگیرد، اگرچه روزهاش صحیح است، ولی آن خصوصیت محقق نمیشود.
مسئلۀ ۱۷۰۲ : اگر انسان بداند که ماه رمضان است و عمداً نیت روزۀ غیر رمضان کند، نه روزۀ رمضان حساب میشود و نه روزهای که قصد کرده است.
مسئلۀ ۱۷۰۳ : اگر انسان به عنوان یکی از روزهای ماه رمضان نیت روزه کند، مثلاً به نیت روز اول ماه رمضان نیت کند و بعد معلوم شود روز دوم، سوم یا چهارم بوده روزهاش صحیح است.
مسئلۀ ۱۷۰۴ : اگر در ماه رمضان قبل از اذان صبح بیهوش شد و در بین روز به هوش آمد سه حالت برایش متصوّر است:
۱- چنانچه پیش از اذان صبح نیت روزه کرده و بیهوش شده است و پیش از ظهر به هوش آمده است، باید روزه بگیرد و اگر نگرفت قضای آنرا بجای آورد و اگر بعداز ظهر به هوش آید بنا بر احتیاط باید روزۀ آن روز را تمام کند و اگر تمام نکرد قضای آن روز را بجای آورد.
۲- چنانچه پیش از اذان صبح نیت نکرده و بعد از ظهر به هوش آید، علیالظاهر آن روز روزه بر او واجب نیست و قضا هم ندارد.
۳- چنانچه قبل از اذان صبح نیت نکرده باشد و پیش از ظهر به هوش آید، بنا بر احتیاط واجب نیت روزه کرده و روزۀ آن روز را تمام کند و اگر تمام نکرد قضای آنرا بجای آورد.
مسئلۀ ۱۷۰۵ : اگر کسی قبل از اذان صبح نیت روزۀ فردا کند و بعداً مست شود و در بین روز به هوش آید- قبل از ظهر به هوش بیاید یا بعد از ظهر- بنا بر احتیاط واجب روزۀ آن روز را تمام کند و اگر تمام نکرد قضای آنرا بجای آورد.
مسئلۀ ۱۷۰۶ : اگر نداند یا فراموش کند که ماه رمضان است و قبل از ظهر متوجّه شود، چنانچه کاری که روزه را باطل میکند انجام نداده باشد باید نیت کند و روزۀ او صحیح است و چنانچه کاری که روزه را باطل میکند انجام داده است یا بعد از ظهر متوجّه شود ماه رمضان است روزهدار محسوب نمیشود، ولی باید تا مغرب کاری که روزه را باطل میکند انجام ندهد و بعد از ماه رمضان هم آن روزه را قضا کند.
مسئلۀ ۱۷۰۷ : کسی که در ماه رمضان بالغ شود چهار حالت دارد:
۱- اگر قبل از اذان صبح بالغ شود باید روزه آن روز را بگیرد.
۲- اگر قبل از اذان ظهر بالغ شود و کاری که روزه را باطل میکند انجام نداده باشد، بنا بر احتیاط واجب باید روزۀ آن روز را بگیرد، مخصوصاً اگر از اذان صبح نیت روزه ولو مستحبی کرده باشد، ولی اگر از اذان صبح نیت روزه نکرده، اقوی آنست روزۀ آن روز واجب نیست، ولی بهتر است اگر کاری که روزه را باطل میکند انجام نداده باشد، روزۀ آن روز را بگیرد.
۳- اگر بعدازظهر بالغ شود و قصد روزۀ آن روز را داشته باشد و کاری هم که روزه را باطل میکند انجام نداده باشد، میتواند روزۀ آن روز را بگیرد، ولی واجب نیست.
۴- اگر بعدازظهر بالغ شود و قصد روزۀ آن روز را نداشته باشد، چه کاری که روزه را باطل میکند انجام داده و چه نداده باشد، روزۀ آن روز بر او واجب نیست و اگر روزه هم بگیرد صحیح نیست.
مسئلۀ ۱۷۰۸ : همان طورکه در باب نماز گذشت، روزه و دیگر عبادات بچّه نابالغ که قدرت تشخیص خوب و بد را دارد صحیح است.
مسئلۀ ۱۷۰۹ : اگر کافر پیش از ظهر مسلمان شود و کاری هم که روزه را باطل میکند انجام نداده باشد، بنا بر احتیاط آن روز را روزه بگیرد، همچنین اگر دیوانهای عاقل گردد، یا بیهوشی به هوش آید و کاری که روزه را باطل میکند انجام نداده باشد، بنا بر احتیاط واجب روزۀ آن روز را بگیرد.
مسئلۀ ۱۷۱۰ : کسی که روزۀ قضای رمضان دارد نمیتواند روزۀ مستحبّی بگیرد، همچنین است اگر روزۀ واجب دیگری داشته باشد و چنانچه فراموش کند و روزۀ مستحبّی بگیرد، در صورتی که قبل از ظهر یادش بیاید، روزۀ مستحبی او به هم میخورد و میتواند نیت خود را به واجب برگرداند و اگر بعدازظهر متوجّه شود روزۀ او باطل است بلکه اگر بعد از غروب هم یادش بیاید صحّت روزۀ او خالی از اشکال نیست.
مسئلۀ ۱۷۱۱ : کسی که برای بجای آوردن روزۀ میتی اجیر شده است، در صورتی که روزۀ مستحبی بگیرد و مانع گرفتن روزۀ استیجاری نگردد اشکال ندارد، هر چند بهتر است آنرا ترک کند.
مسئلۀ ۱۷۱۲ : کسی که روزۀ قضا دارد، در صورتی که وقت آن وسعت داشته باشد میتواند روزۀ استیجاری بگیرد.
مسئلۀ ۱۷۱۳ : کسی که غیر از روزۀ رمضان، روزۀ واجب معین دیگری دارد، مثلاً نذر کرده که در روز معینی روزه بگیرد، اگر عمداً و یا اختیاراً تا نماز صبح نیت نکند، روزهاش باطل است و اگر نداند روزۀ آن روز بر او واجب است یا میدانسته، ولی فراموش کرده باشد، در صورتی که قبل از ظهر یادش بیاید و کاری که روزه را باطل میکند نکرده باشد، باید فوراً نیت کند و روزهاش صحیح است و اگر غیر از این کند روزهاش باطل است.
مسئلۀ ۱۷۱۴ : اگر مریض در ماه رمضان در میانه روز بهبود یابد اظهر آنست که چه قبل از ظهر خوب شود و چه بعدازظهر، روزۀ آن روز بر او واجب نیست و قضای آنرا باید بگیرد، اگرچه بهتر است در صورتی که پیش از ظهر خوب شود و کاری که روزه را باطل میکند انجام نداده باشد نیت روزه کند و آن روز را روزه بگیرد و قضای آنرا نیز بجای آورد.
مسئلۀ ۱۷۱۵ : روزی را که انسان شک دارد آخر شعبان است یا اول رمضان واجب نیست روزه بگیرد و اگر بخواهد روزه بگیرد نمیتواند نیت روزۀ رمضان کند بلکه باید نیت روزۀ قضا یا مستحبی کند و اگر به قصد غیر رمضان روزه بگیرد و بعد معلوم شود آن روز جزء ماه رمضان بوده، روزهای که گرفته برای رمضان حساب میشود.
مسئلۀ ۱۷۱۶ : اگر روزی را که شک دارد آخر شعبان است یا اول رمضان به نیت روزۀ قضا یا روزۀ مستحبّی و مانند آن روزه بگیرد و در بین روز بفهمد که ماه رمضان است، باید نیت روزۀ رمضان کند.
مسئلۀ ۱۷۱۷ : اگر در روزۀ واجب معینی مانند روزۀ رمضان از نیت روزه گرفتن برگردد یا مردّد شود، روزهاش باطل میشود، حتی اگر قصد کند یکی از کارهایی که روزه را باطل میکند انجام دهد، هر چند انجام ندهد اظهر آنست که روزهاش باطل است؛ در هر دو صورت باید از چیزهایی که روزه را باطل میکند اجتناب کند و قضای آنرا نیز بگیرد.
مسئلۀ ۱۷۱۸ : در روزۀ واجبی که وقت آن معین نیست، مانند روزۀ قضا یا کفّاره، اگر قصد کند کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد یا مردّد شود، چنانچه انجام ندهد و تا قبل از ظهر دوباره نیت روزه کند روزهاش صحیح است و در روزۀ مستحب اگر قبل از غروب هم نیت کند صحیح است.
مسئلۀ ۱۷۱۹ : در روزۀ واجبی که وقت آن معین نیست و وسعت دارد، روزهدار میتواند قبل از اذان ظهر روزۀ خود را باطل کند، ولی اگر بعد از اذان ظهر بخواهد باطل کند جایز نیست و چنانچه روزۀ او مستحبّی باشد هر وقت بخواهد میتواند آنرا باطل کند. - مبطلات روزه
-
مسئلۀ ۱۷۲۰ : چند چیز است که روزه را باطل میکند و به آنها مبطلات روزه میگویند:
۱- خوردن، ۲- آشامیدن، ۳- جماع، ۴- استمناء، ۵- دروغ بستن به خدا یا پیامبر یا امامان معصوم و بنا بر احتیاط واجب دروغ بستن بر حضرت زهرا و سایر پیامبران و جانشینان ایشان، ۶- بنا بر احتیاط واجب رساندن غبار غلیظ به حلق، ۷- فرو بردن تمام سر در آب ۸- باقی ماندن بر جنابت، حیض و نفاس تا اذان صبح، ۹- تنقیه کردن با چیزهای مایع و روان، ۱۰- عمداً قی کردن؛ و احکام این موارد در مسائل آینده بیان میشود. - مبطلات روزه: خوردن و آشامیدن
-
مسئلۀ ۱۷۲۱ : اگر انسان روزهدار عمداً چیزی بخورد یا بیاشامد، چه خوردن یا آشامیدن آن، معمول باشد مانند نان و آب یا معمول نباشد مانند خاک و شیره درخت و امثال آن، کم باشد یا زیاد، روزهاش باطل میشود، حتّی اگر مسواکی را که رطوبت دارد از دهان بیرون آورد و دوباره به دهان ببرد و رطوبت آنرا فرو دهد روزۀ او باطل میشود، مگر آنکه رطوبت به قدری کم باشد که آب دهان بر آن غالب شود.
مسئلۀ ۱۷۲۲ : اگر روزهدار سهواً چیزی بخورد یا بیاشامد، چه روزۀ او واجب باشد یا مستحب، روزهاش باطل نمیشود.
مسئلۀ ۱۷۲۳ : اگر انسان موقعی که در حال خوردن سحری است متوجّه شود صبح شده، واجب است از فرو بردن غذا خودداری کند و چنانچه عمداً غذا را فرو برد، روزهاش باطل میشود و در روزۀ ماه رمضان بنا به دستوری که بعداً گفته خواهد شد کفّاره نیز بر او واجب میشود.
مسئلۀ ۱۷۲۴ : اگر شک کند که صبح شده یا نه، میتواند کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد، ولی بنا بر احتیاط قبل از تحقیق چنین کاری انجام ندهد.
مسئلۀ ۱۷۲۵ : احتیاط واجب آنست که شخص روزهدار از زدن آمپولهای تقویتی و دارویی و انواع سرمها اجتناب کند، ولی آمپولهایی که برای بیحس کردن عضو یا تسکین درد تزریق میشود، اشکال ندارد، بنابراین اگر روزهدار مریضی باشد که روزه برای او ضرر ندارد، ولی به آمپول دارویی نیاز دارد و ناچار است در روز آمپول بزند، پس از زدن آمپول، روزۀ آن روز را بگیرد و بنا بر احتیاط واجب قضای آنرا هم بجای آورد.
مسئلۀ ۱۷۲۶ : اگر روزهدار چیزی را که در بین دندان مانده است عمداً فرو برد، روزهاش باطل میشود.
مسئلۀ ۱۷۲۷ : شستن و خلال کردن دهان و دندان قبل از اذان صبح لازم نیست هر چند احتمال دهد غذای لای دندان در روز فرو میرود، ولی اگر بداند غذایی که لای دندان مانده در روز فرو میرود و خلال نکند، بنا بر احتیاط روزۀ او باطل میشود , در صورت فرو رفتن غذا، کفّاره هم لازم است و اگر فرو نرود احتیاط واجب آنست آن روز را امساک کند و قضای آنرا هم بجای آورد.
مسئلۀ ۱۷۲۸ : فرو بردن اخلاط سر و سینه تا وقتی که به فضای دهان نرسیده اشکال ندارد، ولی اگر به فضای دهان رسیده باشد بنا بر احتیاط واجب آنرا فرو نبرد.
مسئلۀ ۱۷۲۹ : فرو بردن آب دهان هرچند به خاطر تصوّر ترشی و مانند آن در دهان جمع شده باشد، اشکال ندارد و روزه را باطل نمیکند.
مسئلۀ ۱۷۳۰ : اگر روزهدار به اندازهای تشنه شود که بترسد از تشنگی هلاک شود یا ضرر و زیان غیر قابل تحمّلی به او متوجّه میشود، واجب است به مقداری که از هلاکت و مردن یا از ضرر و زیان رهایی یابد، آب بنوشد، گرچه روزهاش باطل میشود و اگر ماه رمضان باشد باید در بقیۀ روز از کاری که روزه را باطل میکند خودداریکند و بنا بر احتیاط واجب قضای آنرا هم بگیرد.
مسئلۀ ۱۷۳۱ : انسان نمیتواند به خاطر ضعف و ناتوانی جسمی روزۀ خود را بخورد، ولی اگر ضعف او به قدری زیاد است که بهطور عادّی قابل تحمّل نیست، خوردن روزه اشکال ندارد، ولی بعد از آنکه حالش بهتر شد، قضای آنرا باید بگیرد.
مسئلۀ ۱۷۳۲ : اگر روزه برای انسان ضرر داشته باشد نباید روزه بگیرد و اگر با وجود ضرر روزه گرفت، روزهاش باطل است و باید قضای آنرا بگیرد، همچنین است اگر احتمال دهد روزه برایش ضرر دارد و احتمال او در نظر مردم عقلایی و بجا باشد.
مسئلۀ ۱۷۳۳ : جویدن غذا برای بچه یا پرنده و چشیدن غذا و مانند اینها که به سبب آن معمولاً غذا به حلق نمیرسد، اگرچه اتفاقاً به حلق برسد، روزه را باطل نمیکند، ولی اگر انسان از ابتدا بداند که به حلق میرسد، چنانچه فرو رود روزهاش باطل میشود و باید قضای آنرا بگیرد و کفّاره هم بر او واجب میشود، بلکه در این صورت اگر فرو نرود نیز آن روز را روزه بگیرد و بنا بر احتیاط قضای آنرا هم بجای آورد. - مبطلات روزه : جماع
-
مسئلۀ ۱۷۳۴ : جماع و نزدیکی کردن روزه را باطل میکند، گرچه فقط به اندازه ختنهگاه داخل شود و منی هم بیرون نیاید. فرقی نمیکند که با زن باشد یا- خدای ناکرده- با مرد یا با حیوانی باشد و این عمل موجب باطل شدن روزۀ فاعل و مفعول میشود، در صورتی که هر دو روزهدار باشند.
مسئلۀ ۱۷۳۵ : در صورتی که انسان روزهدار تصمیم بگیرد که جماع کند و توجه داشته باشد که روزهاش باطل میشود، هر چند جماع انجام نگیرد یا به اندازه ختنهگاه داخل نشود و منی بیرون نیاید، صحت روزۀ او محل اشکال است، پس روزۀ آن روز را تمام کند و قضای آنرا نیز بجای آورد.
مسئلۀ ۱۷۳۶ : اگر روزهدار فراموش کند که روزه است و جماع کند یا او را به جماع و نزدیکی کردن مجبور کنند بهطوری که عمل جماع بدون اراده و اختیار او واقع شود، روزۀ او باطل نمیشود، ولی چنانچه در بین جماع یادش بیاید یا دیگر مجبور نباشد، باید فوراً از حال جماع خارج شود، وگرنه روزهاش باطل میشود.
مسئلۀ ۱۷۳۷ : در مواردی که روزهدار شک کند که آلت تناسلی داخل شده است یا نه، یا اینکه به اندازه ختنهگاه داخل شده یا نه، روزهاش باطل نمیشود. - مبطلات روزه : استمناء
-
مسئلۀ ۱۷۳۸ : استمناء آنست که انسان با خود کاری کند که منی از او خارج شود و این کار حرام است و روزه را باطل میکند، ولی اگر بدون آنکه کاری انجام دهد یا فکری کند بیاختیار از او منی بیرون آید روزهاش باطل نمیشود.
مسئلۀ ۱۷۳۹ : اگر کاری کند که به سبب آن منی از او خارج میشود ولو اینکه منی هم بیرون نیاید روزهاش باطل میشود و باید تا غروب شرعی امساک کند و بعداً نیز قضای آن روز را بجای آورد.
مسئلۀ ۱۷۴۰ : اگر کاری کند که بیاختیار منی از او بیرون آید چند حالت ممکن دارد:
۱- عادت داشته است که هرگاه از این کارها انجام میداده منی از او خارج میشده است و اتفاقاً خارج هم شده، هم روزه باطل است و هم کفّاره واجب است.
۲- بعضی از این کارها را بدون قصد خارج شدن منی انجام داده است و عادتی هم نداشته که بعد از این نوع کارها منی از او خارج شود و بهطور اتّفاقی منی از وی بیرون بیاید در این صورت اگر عادت بر عدم انزال منی داشته و کارها هم از قبیل بوسه و بازی و لمس زن خویش نبوده است، ظاهر آنست که روزهاش باطل نیست.
۳- در صورتی که این کارها را بدون قصد انزال منی انجام داده و عادت بر عدم انزال منی هم نداشته است و کارها از قبیل بوسه و بازی و لمس زن خود بوده که معمولاً تحریک کننده است و اتفاقاً منی هم خارج شده، بنا بر احتیاط واجب روزهاش باطل است و باید آن روز را امساک کند و قضای آنرا نیز بجای آورد.
۴- در صورتی که کارهای انجام شده از قبیل لمس و بوسه و بازی نبوده بلکه در حدّ نگاه یا صحبت بوده است و با قصد بیرون آمدن منی نیز این کارها را انجام نداده و عادت او هم بر انزال منی بعد از این کارها نبوده است و در عین حال بدون اختیار منی خارج شده است، ظاهر آنست که روزهاش باطل نیست، اگرچه احتیاط آنست که آن روز را امساک کند و قضای آنرا هم بجای آورد.
مسئلۀ ۱۷۴۱ : اگر روزهدار در حال بیرون آمدن منی از خواب بیدار شود، واجب نیست از بیرون آمدن آن جلوگیری کند.
مسئلۀ ۱۷۴۲ : اگر روزهدار بداند که اگر در روز بخوابد، در حالت خواب از او منی خارج میشود، میتواند بخوابد و در صورتی که بخوابد و محتلم هم شود روزهاش صحیح است، گر چه احتیاط مستحب آنست که اگر مشقّت نداشته باشد نخوابد و اگر خوابید و محتلم شد قضای آن روز را بگیرد.
مسئلۀ ۱۷۴۳ : روزهداری که محتلم شده، میتواند ادرار و استبراء کند و اگر بداند یا احتمال دهد منی در مجرا مانده است و در صورتی که پیش از غسل ادرار و استبراء نکند و بعد از غسل منی از او بیرون آید، دوباره جنب میشود، پس بنا بر احتیاط واجب باید پیش از غسل ادرار و استبراء کند، ولی اگر غسل کرده باشد و بداند به سبب ادرار و استبراء باقی مانده منی بیرون میآید و دوباره جنب میشود، نمیتواند استبراء کند، مگر آنکه بول نکردن او موجب عُسر و حرج شود. - مبطلات روزه : دروغ بستن عمدی به خدا یا پیامبر و یا امامان معصوم
-
مسئلۀ ۱۷۴۴ : اگر روزهدار عمداً با گفتن، نوشتن یا اشاره و مانند آن به خدا یا پیامبر یا امامان معصوم نسبت دروغ بدهد، گرچه بلافاصله بگوید دروغ گفتم یا توبه کند، روزۀ او باطل میشود و بنا بر احتیاط این حکم در مورد حضرت زهرا و سایر پیامبران و جانشینان آنان نیز جریان دارد.
مسئلۀ ۱۷۴۵ : اگر روزهدار خبری را که نمیداند راست است یا دروغ نقل کند، بنا بر احتیاط باید از قول کسی که آن خبر را گفته یا از کتابی که آن خبر در آن بوده نقل کند یا بهطور اجمال بگوید خبری به این مضمون وارد شده است و نباید بهطور جدّی از قول خدا یا پیامبر یا امامان معصوم خبر دهد.
مسئلۀ ۱۷۴۶ : اگر روزهدار با اعتقاد به اینکه خبری صحیح است، از قول خدا یا پیامبر یا امامان خبری را نقل کند و بعد معلوم شود دروغ بوده، روزه اش باطل نمیشود.
مسئلۀ ۱۷۴۷ : نسبت دروغ عمداً به خدا و رسول خدا و دیگر امامان معصوم روزه را باطل میکند، چه خودش آن دروغ را بسازد یا دیگری آنرا پرداخته باشد، ولی اگر آن دروغ را که دیگری ساخته از او نقل کند، روزهاش باطل نمیشود.
مسئلۀ ۱۷۴۸ : اگر از روزهداری سؤال شود که آیا خداوند متعال یا رسولش یا یکی از امامان معصوم چنین مطلبی را فرمودهاند و او عمداً خلاف واقع را بیان کند روزهاش باطل میشود.
مسئلۀ ۱۷۴۹ : اگر در شب دروغی را نسبت دهد و روز بعد که روزه است بگوید: حرفی که شب قبل گفتم درست بود یا حرف راستی را در شب نسبت دهد و در روز بگوید که شب گذشته دروغ گفتم، روزۀ او باطل است.
مسئلۀ ۱۷۵۰ : نسبت دروغ به خدا و پیامبر و امامان به صورت شوخی، هر چند بیادبی است - مبطلات روزه : رساندن غبار غلیظ به حلق
-
مسئلۀ ۱۷۵۱ : رساندن غبار غلیظ به حلق عمداً، بنا بر احتیاط واجب روزه را باطل میکند، چه غبار چیزی باشد که خوردن آن حلال است مثل آرد یا چیزی باشد که خوردن آن حرام است مثل خاک، ولی رسیدن غبار رقیق که عرفاً جزء هوا محسوب میشود به روزه ضرر نمیرساند.
مسئلۀ ۱۷۵۲ : اگر به سبب باد یا جارو کردن، غبار غلیظی پیدا شود و انسان با اینکه متوجّه است مواظبت نکند و آن به حلق برسد، بنا بر احتیاط واجب روزهاش باطل میشود.
مسئلۀ ۱۷۵۳ : ظاهر آنست که بخار و غبار غلیظ خصوصیت ندارد، بنابراین احتیاط واجب آنست که روزهدار بخار غلیظ و دود سیگار و دیگر دخانیات را هم به حلق نرساند.
مسئلۀ ۱۷۵۴ : اگر روزهدار مواظبت نکند و غبار یا بخار و یا دود و مانند اینها داخل حلق شود، چنانچه اطمینان یا گمان داشته باشد که به حلق نمیرسد روزهاش صحیح است.
مسئلۀ ۱۷۵۵ : اشخاصی که به سبب بیماری تنگی نفس به دستور پزشک از وسیلهای استفاده میکنند که به وسیلۀ آن از راه دهان یا بینی استنشاق میکنند و قهراً به ریه آنها میرسد، چنانچه بدون آن نمیتوانند روزه بگیرند، اشکال ندارد.
مسئلۀ ۱۷۵۶ : اگر فراموش کند که روزه است و مواظبت نکند یا بیاختیار غبار و مانند آن به حلق او برسد، روزهاش باطل نمیشود. - مبطلات روزه : فرو بردن تمام سر در آب
-
مسئلۀ ۱۷۵۷ : اگر عمداً و با اختیار، تمام سر خود را به تدریج یا یک دفعه زیر آب ببرد، گرچه بدن او از آب بیرون باشد، بنا بر احتیاط واجب باید قضای آن روزه را بگیرد، ولی اگر تمام بدن را آب بگیرد و تمام سر یا مقداری از آن بیرون باشد، روزه باطل نمیشود.
مسئلۀ ۱۷۵۸ : اگر نیمی از سر را یک بار و نیمی را بار دیگر در آب فرو برد بهطوری که تمام سر در یک لحظه زیر آب نباشد روزهاش باطل نیست.
مسئلۀ ۱۷۵۹ : ملاک ابطال روزه فرو بردن تمام سر در آب است، بنابراین اگر سر را زیر آب ببرد و فقط مقداری از موها بیرون بماند، بنا بر احتیاط واجب باید قضای آنرا بگیرد.
مسئلۀ ۱۷۶۰ : اگر روزهدار شک کند که تمام سر زیر آب رفته یا نه، به شک خود اعتنا نکند و روزهاش صحیح است.
مسئلۀ ۱۷۶۱ : احتیاط واجب آنست که در ماه رمضان انسان روزهدار از فرو بردن سر در گلاب و آبهای مضاف دیگر، اجتناب کند، ولی فرو بردن سر در چیزهای دیگری که روان است، مانند شیر و روغن مایع، اشکال ندارد.
مسئلۀ ۱۷۶۲ : اگر شخص روزهدار با استفاده از کلاه غواصی و مانند آنکه سرش را در محفظه قرار میدهد به زیر آب فرو رود، روزهاش صحیح است.
مسئلۀ ۱۷۶۳ : اگر شخص روزهدار بدون اختیار در آب بیفتد یا کسی او را در آب بیندازد و تمام سرش زیر آب فرو رود یا فراموش کند که روزه است و سر خود را زیر آب کند، روزهاش باطل نمیشود، ولی هر وقت یادش آمد و قدرت بیرون آمدن از آب را پیدا کرد، واجب است فوراً سرش را از زیر آب بیرون بیاورد و اگر بیرون نیاورد روزهاش باطل است، اما باید تا مغرب از همۀ چیزهایی که روزه را باطل میکند اجتناب کرده و قضای آن روز را هم بگیرد.
مسئلۀ ۱۷۶۴ : اگر شخص روزهدار سهواً به نیت غسل سرش را زیر آب فرو ببرد و بعد از بیرون آوردن متوجّه بشود، هم روزهاش صحیح است و هم غسلی که انجام داده بیاشکال است.
مسئلۀ ۱۷۶۵ : اگر روزهدار بداند که روزه است و عمداً به نیت غسل سر خود را زیر آب فرو ببرد دو صورت دارد:
۱- چنانچه روزۀ او واجب و معین باشد، مانند روزۀ ماه رمضان، بنا بر احتیاط واجب باید روزه را قضا کند و غسل را دوباره به صورت ترتیبی انجام دهد هر چند در روزۀ واجب معین غیر رمضان، اگر در حال سکون زیر آب یا در حال خارج شدن از آن نیت غسل کند بعید نیست که غسل او صحیح باشد، ولی روزهاش باطل است.
۲- چنانچه روزۀ او روزۀ مستحب یا روزۀ واجبی باشد که وقت آن وسعت دارد طوری که اتمام امساک و روزۀ واجب نباشد، غسل باطل نمیشود، ولی بنا بر احتیاط واجب روزه باطل است.
مسئلۀ ۱۷۶۶ : روزهداری که برای نجات غریق ناگزیر از فرو بردن سر خود به زیر آب است، گرچه نجات غریق واجب باشد بنا بر احتیاط واجب روزۀ او صحیح نیست، پس اگر روزۀ او واجب معین است، تا غروب شرعی امساک کند و قضای آنرا هم بگیرد و اگر واجب غیر معین بوده و قبل از ظهر باشد لازم نیست روزۀ آن روز را تمام کند و تنها باید عوض آنرا بجای آورد و اگر روزۀ او مستحبّی باشد، لازم نیست آنرا تمام کند و قضا نیز ندارد، در تمام مواردی که واجب است برای نجات غریق و مانند آن روزهدار سرش را در آب فرو برد، اگر مخالفت کرده و ارتماس نکند، بنا بر اظهر باز هم روزهاش باطل است، چون لازمه وجوب ارتماس ممنوع و منهی بودن امساک است.
مسئلۀ ۱۷۶۷ : ریختن آب روی سر اشکالی ندارد، ولی اگر مثل آب لولههای بزرگ یا آبشار است که به یک باره تمام سر را میپوشاند، اشکال دارد.
مسئلۀ ۱۷۶۸ : بنا بر احتیاط واجب غسل ارتماسی اگر عمداً باشد روزه را باطل میکند چه روزهدار مبطل بودن آنرا بداند یا نداند. - مبطلات روزه : باقی ماندن بر جنابت یا حیض یا نَفسا تا اذان صبح
-
مسئلۀ ۱۷۶۹ : اگر روزهدار در ماه رمضان و قضای آن، جُنُب، حائض یا نفاس شود و عمداً تا نماز صبح غسل نکند، یا اگر وظیفۀ او تیمّم است تیمّم نکند، روزۀ او باطل میشود.
مسئلۀ ۱۷۷۰ : اگر روزهدار در ماه رمضان یا روزۀ واجبی که مثل روزۀ رمضان وقت معین دارد، تا اذان صبح سهواً و یا به خاطر عذر غسل نکند یا اگر وظیفهاش تیمّم است، تیمّم نکند، مثلاً نداند که جنب شده یا دیگری نگذارد که غسل یا تیمّم کند، روزهاش صحیح است.
مسئلۀ ۱۷۷۱ : کسی که جنب است و میخواهد در غیر رمضان روزهای بگیرد که وقت معین دارد، اگر عمداً تا تنگی وقت غسل نکند، میتواند با تیمّم روزه بگیرد و روزهاش صحیح است، ولی به خاطر تأخیر عمدی غسل معصیتکار است.
مسئلۀ ۱۷۷۲ : اگر جنب در ماه رمضان غسل را فراموش کند و پس از یک روز یادش بیاید، قضای همان روز را بگیرد و اگر بعد از چند روز یادش بیاید قضای هر چند روز را که میداند جنب بوده است بگیرد و اگر میداند چند روز جنب بوده، ولی نداند مثلاً سه روز بوده است یا چهار روز، در صورتی که منشأ شک کوتاهی خودش نباشد و از قبیل دوران امر بین اقلّ و اکثر باشد و قضای اقل را بجای آورد کافی است.
مسئلۀ ۱۷۷۳ : کسی که در شب ماه رمضان نه برای غسل وقت دارد و نه برای تیمّم، نباید خود را جنب کند و اگر خود را عمداً جنب کند روزهاش باطل است و باید هم قضای روزه را بگیرد و هم کفّاره بدهد، ولی اگر تنها برای تیمّم وقت داشته باشد در صورتی که عمداّ خود را جنب کرده و تیمّم کند، روزهاش صحیح، ولی گناه کرده است.
مسئلۀ ۱۷۷۴ : اگر انسان در شب ماه رمضان اطمینان یا گمان داشته باشد که اگر جنب شود به اندازه غسل جنابت وقت خواهد داشت و خود را جنب کند و بعداً معلوم شود که به اندازه غسل وقت نداشته و تیمّم بدل از غسل کند روزهاش صحیح است و همچنین است بنا بر اظهر اگر گمان داشته باشد که وقت به اندازه غسل خواهد داشت و خود را جنب کند و بعد معلوم شود وقت نداشته و تیمّم بدل از غسل کند روزهاش صحیح است.
مسئلۀ ۱۷۷۵ : کسی که در ماه رمضان واجب است برای روزه تیمّم کند، واجب نیست بعد از تیمّم تا اذان صبح بیدار بماند، گرچه بهتر است تا صبح نخوابد و از او حدث دیگری هم سر نزند.
مسئلۀ ۱۷۷۶ : کسی که در شب ماه رمضان جنب شده است اگر بخواهد بخوابد، چهار حالت برایش وجود دارد:
۱- در صورتی که بداند تا اذان صبح بیدار نمیشود یا عادت به بیدار شدن ندارد، بنا بر احتیاط واجب نباید بخوابد ودر صورتی که بخوابد و تا اذان صبح بیدار نشود، روزهاش باطل و قضا وکفّاره بر او واجب میشود.
۲- اگر میداند یا گمان و یا عادت دارد پیش از اذان صبح بیدار شود، یکی از این دو حالت را دارد:
الف- چنانچه با این تصمیم که پس از بیدار شدن غسل کند بخوابد، ولی تا اذان بیدار نشود، روزهاش صحیح است.
ب- اگر از خواب اوّل بیدار شود و با این تصمیم بخوابد و بیدار نشود، حکم بند الف را دارد و ظاهراً بین خواب اول و دوم و سوم فرقی نیست، اگرچه احتیاط آنست اگر از خواب اول بیدار شد دوباره به خواب نرود و این احتیاط در خواب سوّم مؤکدتر است.
۳- اگر میداند یا احتمال میدهد برای اذان صبح بیدار میشود، ولی تصمیم بر غسل بعد از بیدار شدن نداشته یا تردید داشته باشد که غسل کند یا نه، در صورتی که بخوابد و تا اذان صبح بیدار نشود، روزهاش باطل است و قضا و کفّاره نیز بر او واجب میشود برای اینکه از موارد بقای عمدی بر جنابت است.
۴- اگر میداند یا احتمال میدهد که اگر بخوابد برای اذان صبح بیدار میشود و بعد بهطور کلّی از جنابت و غسل غفلت داشته باشد و تا اذان صبح در خواب بماند، روزهاش صحیح است چون تعمّد بر بقای بر جنابت صدق نمیکند.
مسئلۀ ۱۷۷۷ : اگر روزهدار در روز محتلم شود، لازم نیست فوراً غسل کند.
مسئلۀ ۱۷۷۸ : مواردی که میان خواب اول و خوابهای بعدی از نظر حکم فرق وجود دارد خواب اول، خوابی است که بعد از جنابت واقع میشود، بنابراین خوابی را که انسان در آن محتلم شده است نباید خواب اول به حساب آورد و همچنین اگر بین خوابهای اول، دوم و سوم از حیث بطلان روزه و وجوب کفّاره فرقی وجود داشته باشد، میان خوابهای سوم، چهارم و بالاتر فرقی وجود ندارد و حکم خواب چهارم یا بیشتر همان حکم خواب سوم است، گرچه اظهر آنست که میان آنها تفاوتی وجود ندارد.
مسئلۀ ۱۷۷۹ : اگر در ماه رمضان بعد از اذان صبح بیدار شده و متوجّه شود که محتلم شده، روزهاش صحیح است، اگرچه بداند که قبل از اذان محتلم شده است.
مسئلۀ ۱۷۸۰ : کسی که میخواهد قضای روزۀ رمضان را بگیرد اگر تا اذان صبح، هر چند عمدی نباشد، جُنب بماند، چنانچه وقت قضا وسعت دارد، روزۀ او باطل است و اگر وقت وسعت ندارد، بنا بر احتیاط آن روز را امساک کند و بعد از رمضان آنرا قضا کند.
مسئلۀ ۱۷۸۱ : اگر در روزۀ واجبی غیر از رمضان و قضای آن، تا اذان صبح جنب بماند، ظاهر آنست که اگر عمداً هم جنب بماند، روزهاش صحیح است چه واجب معین باشد و چه غیر معین، ولی احتیاطاً در صورتی که عمدی بوده تیمّم کند و با تیمّم روزه را بگیرد و بعد از رمضان قضا کند و این احتیاط در واجب غیر معین مؤکدتر است.
مسئلۀ ۱۷۸۲ : اگر زن قبل از اذان صبح از حیض یا نفاس پاک شود و عمداً غسل نکند و در تنگی وقت هم تیمّم نکند، روزۀ او در ماه رمضان باطل است و بنا بر احتیاط واجب قضای رمضان هم همین حکم را دارد.
مسئلۀ ۱۷۸۳ : اگر زن قبل از اذان صبح از حیض یا نفاس پاک شود و وقت برای غسل نداشته باشد، تیمّم کند و لازم نیست تا اذان صبح بیدار بماند، روزهاش صحیح است و در این جهت میان روزۀ رمضان و قضای آن و روزههای واجب غیر معین و مستحبی فرقی نیست، اگرچه بهتر آنست که در روزههای واجب غیر معین و مستحب با تیمّم روزه نگیرد.
مسئلۀ ۱۷۸۴ : اگر زن نزدیک اذان صبح از حیض یا نفاس پاک شود و برای هیچ کدام از غسل و تیمّم وقت نداشته باشد، یا بعد از اذان بفهمد که پیش از اذان پاک شده، روزهاش صحیح است، چه واجب و چه مستحب و چه واجب معین باشد و چه غیر معین، اگرچه در قضای رمضان در صورت وسعت وقت صحت روزه خالی از اشکال نیست و در روزۀ مستحب یا روزههای واجب غیر معین مانند کفّاره که وقت آن معین نیست، بهتر آنست که با تیمّم روزه نگیرند.
مسئلۀ ۱۷۸۵ : اگر زن بعد از اذان صبح از خون حیض یا نفاس پاک شود یا در وسط روز خون حیض یا نفاس ببیند، اگرچه نزدیک غروب باشد، روزۀ او باطل است.
مسئلۀ ۱۷۸۶ : اگر زن غسل حیض یا نفاس خود را فراموش کند و بعد از یک یا چند روز یادش بیاید، ظاهر آنست که روزههایی که گرفته صحیح است، گرچه بهتر آنست که قضای آنها را هم بجای آورد.
مسئلۀ ۱۷۸۷ : زنی که در حال استحاضه است اگر غسلهای خود را به ترتیبی که در احکام استحاضه گفته شد انجام دهد، روزۀ او صحیح است.
مسئلۀ ۱۷۸۸ : کسی که مس میت کرده است، میتواند بدون غسل مس میت روزه بگیرد و اگر در حال روزه هم میت را لمس کند روزهاش باطل نمیشود.
مسئلۀ ۱۷۸۹ : کسی که به اصطلاح فاقد طهورین است، یعنی نه آب برای وضو و غسل دارد و نه چیزهایی که تیمّم به آنها صحیح است، میتواند بدون غسل و تیمّم روزه بگیرد و در این مسئله تفاوتی بین جنابت و حیض و نفاس وجود ندارد. - مبطلات روزه : تنقیه کردن با چیزهای روان
-
مسئلۀ ۱۷۹۰ : تنقیه کردن با چیزهای روان، اگرچه به خاطر ضرورت و یا معالجه باشد روزه را باطل میکند.
مسئلۀ ۱۷۹۱ : در صورتی که انسان روزهدار اشیای جامد را استعمال کند یا شیافهایی را که برای معالجه و درمان به کار میبرند مورد استفاده قرار دهد، اشکال ندارد، گرچه بهتر است حتی از استعمال اشیای غیر مایع هم خودداری کند.
مسئلۀ ۱۷۹۲ : احتیاط واجب آنست که از استعمال شیافهای تریاک و تمام شیافهایی که اثر غذایی یا دارویی دارند خودداری شود.
مسئلۀ ۱۷۹۳ : تنقیه کردن با مایع عمداً، روزه را باطل میکند، چه از راه و مجرای طبیعی صورت گیرد یا از غیر آن، مشروط بر اینکه عرفاً تنقیه صدق کند.
مسئلۀ ۱۷۹۴ : تنقیه کردن با چیزهای روان و مایع روزه را باطل میکند، ولی تنقیه کردن با بخار یا هوا که در اعصار جدید رواج پیدا کرده است روزه را باطل نمیکند، ولیاحتیاط واجب آنست که از شستوشو دادن معده به وسیلۀ دستگاه که در زمان ما متداول است خودداری کنند، گرچه عنوان تنقیه بر آن صدق نکند.
مسئلۀ ۱۷۹۵ : اگر به وسیلۀ دستگاهی که از طریق دهان وارد معده میشود، معده را شستوشو دهند و سپس وسایل شستوشو را از همان طریق بیرون آورند، روزه باطل نمیشود. - مبطلات روزه : قِی کردن
-
مسئلۀ ۱۷۹۶ : اگر روزهدار عمداً قی کند، گرچه به خاطر بیماری و یا ناچاری باشد، روزهاش باطل میشود، ولی اگر اشتباهاً یا بیاختیار قی کند، اشکال ندارد.
مسئلۀ ۱۷۹۷ : اگر روزهدار بتواند از قی کردن خودداری کند، چنانچه برای او ضرر و مشقّت نداشته باشد در روزۀ واجب معین باید خودداری کند.
مسئلۀ ۱۷۹۸ : اگر روزهدار بداند خوراکی را که قصد دارد در شب بخورد موجب میشود در روز ناخواسته قی کند، چنانچه بخورد و قی کند، بنا بر احتیاط واجب باید آن روزه را قضا کند، حتی در این فرض اگر قی نکند نیز بنا بر احتیاط قضای آن روزه را بگیرد.
مسئلۀ ۱۷۹۹ : اگر روزهدار بداند با آروغ زدن چیزی از گلو خارج میشود، طوریکه میگویند قی کرده است، نباید عمداً آروغ بزند، ولی اگر یقین نداشته باشد، اشکال ندارد.
مسئلۀ ۱۸۰۰ : اگر آروغ بزند و بیاختیار چیزی در گلو یا دهانش بیاید، باید آنرا بیرون بریزد، ولی اگر بیاختیار فرو رود روزهاش صحیح است.
مسئلۀ ۱۸۰۱ : اگر اشتباهاً چیزی را فرو برد و قبل از رسیدن به گلو یادش بیاید، واجب است بیرون بریزد و روزهاش صحیح است و نیز اگر قبل از رسیدن به معده یادش بیاید، چنانچه به معده نرسیده باشد و بیرون آوردن آن ممکن باشد و قی هم به آن صدق نکند، باید آنرا بیرون آورد و روزۀ او صحیح است و اگر بیرون آوردن آن ممکن باشد، ولی عنوان قی کردن عمدی بر آن صدق کند در این صورت بیرون آوردن مصداق قی عمدی است و پایین بردن عنوان اکل و شرب، ظاهراً بیرون آوردن آن جایز نیست اگرچه اقوی آنست چیزی را که سهواً فرو برده و بعد از رسیدن به حلق یادش آمده، گرچه به معده نرسیده باشد، خوردن و آشامیدن بر آن صدق نمیکند و اگر فرو بردن، خوردن عمدی حساب شود و بالا آوردن هم قی نباشد بیرون آوردن آن واجب است، ولی اگر بعد از رسیدن به حلق یادش بیاید در این صورت اگر بیرون آورد قی صدق میکند، چون اصل فرو بردن سهوی بوده و حرمت نداشته است، بر فرو بردن آن عنوان اکل و شرب صدق نمیکند، بنابراین بیرون آوردن جایز نیست و در هر صورت بنا بر احتیاط واجب تا غروب امساک کرده و قضای آنرا نیز بجای آورد.
مسئلۀ ۱۸۰۲ : برای کسی که روزۀ واجب معینی مانند رمضان گرفته و مشغول نماز واجب نیز شده است و در عین حال چیزی به گلویش رفته و بیرون آوردن آن ممکن نیست مگر آنکه نماز را باطل کند، چند حالت وجود دارد:
۱- نگهداری آن تا اتمام نماز ممکن باشد بهطوری که فرو نبرد تا روزه باطل شود، در این حال واجب است تا اتمام نماز آنرا نگهداری کند و پس از اتمام آنرا بیرون بیندازد.
۲- حفظ و نگهداری آن ممکن نباشد، بهطوری که یا باید آنرا فرو برد و بخورد که روزهاش باطل میشود یا به هر طریق ممکن بیرون بیاورد و نماز را باطل کند ولو با تکلم به کلمۀ اَخ و اگر آن چیز به حدی فرو نرفته که عرفاً عنوان خوردن به آن صدق کند، در صورت وسعت وقت واجب است آنرا بیرون آورد، ولو اینکه باعث بطلان نماز شود. در این حکم میان چیزهایی که خوردن آنها ذاتاً حرام است یا چیزهایی که خوردن آنها ذاتاً حرام نیست، فرقی وجود ندارد، اگرچه وجوب بیرون آوردن در قسم اول مؤکدتر است.
۳- با همۀ فروض بند پیشین، وقت نماز هم ضیق باشد بهطوری که اگر نماز را باطل کند به مقدار یک رکعت نیز از وقت نماز را درک نمیکند اظهر آنست که در این فرض، اگر فرو بردن آن طوری است که عرفاً خوردن محسوب نمیشود لازم است فرو برد و نماز را تمام کند، نمازش صحیح و روزهاش باطل نیست و اگر فرو بردن طوری است که عنوان خوردن بر آن صدق میکند، اگر شیئ از چیزهایی نیست که خوردنش حرام است واجب است آنرا فرو ببرد و روزه را باطل کند تا نماز را عمداً باطل نکند و بعد قضای روزه را میگیرد و همچنین اگر از چیزهایی باشد که ذاتاً خوردن آنها حرام است مانند غذای نجس و خون، ظاهر آنست که ابطال نماز جایز نیست و اهمیت آن بالاتر از چیزهای دیگر است.
۴- در صورتی که حفظ و نگهداری آن ممکن نباشد، ولی بتواند آنرا بیرون بیاورد و روزهاش هم باطل نشود و نماز را هم متناسب با حالت اضطرار بخواند، واجب است آنرا بیرون بیاورد و نماز را به صورت اضطرار بجای آورد و هم روزه و هم نمازش صحیح است.
مسئلۀ ۱۸۰۳ : ظاهر آنست که شخص روزهدار میتواند انگشت خود را به گلو فروبرد و بیرون بیاورد و نیز جایز است چیزی را که وارد گلو شده با انگشت خود بیرون آورد و روزهاش هم باطل نمیشود. - احکام مبطلات روزه
-
مسئلۀ ۱۸۰۴ : اگر روزهدار عمداً و با اختیار یکی از کارهایی که روزه را باطل میکند انجام دهد، روزهاش باطل میشود و چنانچه عمدی نباشد روزهاش صحیح است، ولی اگر جنب بخوابد و به تفصیلی که در مسئلۀ ۱۷۷۶ گفته شد تا اذان صبح غسل نکند روزۀ او باطل است.
مسئلۀ ۱۸۰۵ : اگر روزهدار سهواً یکی از کارهایی را که روزه را باطل میکند انجام دهد و به خیال اینکه روزهاش باطل شده است دوباره عمداً یکی از آنها را انجام دهد روزهاش باطل است.
مسئلۀ ۱۸۰۶ : اگر به سبب ندانستن مسئله یکی از کارهایی که روزه را باطل میکند انجام دهد، چنانچه در دانستن مسئله کوتاهی کرده باشد روزهاش باطل است، ولی اگر کوتاهی نکرده یا حکم مسئله را اشتباه فهمیده باشد، باطل بودن روزۀ او معلوم نیست، هر چند احتیاط مستحب مؤکد آنست که دوباره آنرا بجای آورد.
مسئلۀ ۱۸۰۷ : اگر چیزی را به زور در گلوی انسان روزهدار بریزند یا سر او را با زور در آب فرو ببرند، روزهاش باطل نمیشود، امّا اگر مجبورش کنند که روزۀ خود را باطل کند، مثلاً به او بگویند که اگر غذا نخوری ضرر مالی یا جانی به تو میزنیم و خودش برای جلوگیری از ضرر چیزی بخورد روزهاش باطل میشود و چنانچه در ماه رمضان باشد، بقیۀ روز را امساک کند و قضای آنرا هم بجای آورد.
مسئلۀ ۱۸۰۸ : روزهدار نباید جایی برود که میداند یا اطمینان دارد که چیزی در گلویش میریزند یا مجبورش میکنند که خودش روزهاش را باطل کند و اگر فقط قصد رفتن به آنجا را کرده و نرود یا برود و چیزی به خوردش ندهند، اظهر آنست روزهاش باطل نمیشود و اگر بعد از رفتن مجبورش کنند روزهاش را بخورد، بنا بر احتیاط روزهاش باطل است، ولی اگر چیزی در گلویش بریزند معلوم نیست روزهاش باطل شود، اگرچه بهتر است در همۀ فروض مذکور قضای آنرا بجای آورد.
مسئلۀ ۱۸۰۹ : اگر تشنگی و عطش به روزهدار طوری غلبه کند که اگر آب نخورد عملا ادامه روزه برایش میسر نبوده و بترسد که هلاک شود، میتواند به اندازه رفع ضرورت و سدّ رمق آب بخورد و روزهاش باطل نمیشود، و بنابر احتیاط مستحب بعد از ماه رمضان قضا کند. - کفّارة روزه
-
مسئلۀ ۱۸۱۰ : اگر کسی عمداً و بدون داشتن عذر شرعی در ماه رمضان افطار کند و روزهاش را باطل کند، علاوه بر قضای آن، کفّاره نیز بر او واجب میشود و کفّاره روزۀ ماه رمضان سه چیز است که انسان مخیر است بهطور معمول یکی از آنها را انجام دهد:
۱- گرفتن دو ماه روزه بهطوری که سی و یک روز آن پیدرپی باشد و اگر بقیۀ آن پیدرپی نباشد اشکال ندارد.
۲- دادن شصت مُد و چارک طعام (هر چارکی ده سیر است) به شصت فقیر یا سیر کردن آنها.
۳- آزاد کردن یک بنده در راه خدا (که فعلاً موضوعیتی ندارد).
مسئلۀ ۱۸۱۱ : کسی که میخواهد دو ماه روزۀ رمضان را بگیرد واجب است طوری شروع کند که پیش از گرفتن سی و یک روز به روزی که روزه در آن حرام است، مثلاً عید قربان برخورد نکند، همچنین نباید به روزی برخورد کند که روزۀ آن واجب معین باشد، مانند نذر معین، ولی اگر عذرهایی مانند حیض و نفاس یا سفری که در رفتن آن مجبور بوده و از اختیار او بیرون است فاصله شود، اشکال ندارد و باید بعد از برطرف شدن عذر بقیه را انجام دهد.
مسئلۀ ۱۸۱۲ : کسی که باید دو ماه پیدرپی روزه بگیرد، اگر در طول سی و یک روز، بدون عذر یک روز را روزه نگیرد یا وقتی شروع کند که در بین آن به روزی برسد که روزۀ آن واجب معین است، باید روزهها را از سر بگیرد.
مسئلۀ ۱۸۱۳ : کسی که میخواهد شصت فقیر را سیر کند، میتواند آنها را به یک باره یا در چند نوبت دعوت کند و نیز میتواند به هر کدام یک مُد طعام گندم، جو، خرما، برنج، ذرت و مانند اینها معادل تقریبی۷۵۰ گرم مواد خوراکی بدهد و در یک کفّاره جایز نیست به یک فقیر بیش از یک طعام داده شود و اگر توان پرداخت آن مقدار را هم نداشته باشد، هر چند فقیر را که میتواند سیر کند یا هر مقدار مواد خوراکی که میتواند بدهد و اگر به هیچ وجه توان ندارد استغفار کند و پس از آن هر وقت توانست بهتر است کفّاره را بدهد.
مسئلۀ ۱۸۱۴ : کسی که برای کفّاره یک روز باید شصت فقیر را سیر کند، اگر به شصت فقیر دسترسی ندارد، نمیتواند به یک فقیر بیش از یک مُد طعام بدهد یا یک فقیر را بیش از یک مرتبه سیر کند، ولی چنانچه اطمینان داشته باشد که فقیر آنها را به زن و فرزند خود میدهد یا آنان را سیر میکند، میتواند برای هر یک از نانخورهای فقیر اگرچه صغیر باشند، یک مُد طعام بدهد.
مسئلۀ ۱۸۱۵ : در مواردی که به علّت عذری چند روز روزه نگرفته است و باید برای هر روز یک مُد طعام به فقیر بدهد، میتواند کفّاره چند روز را به یک فقیر بدهد.
مسئلۀ ۱۸۱۶ : کسی که عمداً روزهاش را باطل کرده، پس از آن، چه بعدازظهر مسافرت کند و یا قبل از ظهر برای فرار از روزه سفر کند، کفّاره از او ساقط نمیشود، حتی اگر قبل از ظهر مسافرت برای او پیش آید، کفّاره از او ساقط نمیشود.
مسئلۀ ۱۸۱۷ : اگر کسی عمداً روزۀ خود را باطل کند و بعد از آن عذری مانند حیض، نفاس یا مرضی که برای روزهدار ضرر دارد پیش آید، بنا بر احتیاط واجب کفّاره از او ساقط نمیشود.
مسئلۀ ۱۸۱۸ : اگر انسان یقین داشته باشد که اوّل ماه رمضان است و عمداً روزهاش را باطل کند و بعداً معلوم شود که آخر ماه شعبان بوده، کفّاره ندارد، گرچه بهتر است کفّاره بدهد.
مسئلۀ ۱۸۱۹ : اگر کسی شک کند که آخر ماه رمضان است یا اول ماه شوّال و عمداً روزۀ خود را باطل کند و بعداً معلوم شود اول شوّال بوده، کفّاره بر او واجب نیست، گرچه بهتر است کفّاره بدهد.
مسئلۀ ۱۸۲۰ : اگر مرد روزهدار در ماه رمضان همسر روزهدار خود را وادار به جماع کند، واجب است هم کفّاره خودش را بدهد و هم کفّاره همسرش را، ولی اگر زن به جماع راضی باشد یا زن شوهرش را وادار به جماع کند و یا کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد، کفّاره هر کس بر خودش واجب است.
مسئلۀ ۱۸۲۱ : اگر مرد همسر روزهدار خود را در ماه رمضان وادار به جماع کند و زن در اثنای جماع راضی گردد، دو کفّاره بر مرد و یک کفّاره بر زن واجب میشود، امّا اگر مرد روزهدار همسر روزهدار خودش را در ماه رمضان به کارهای دیگری که روزه را باطل میکند- غیر از جماع – وادار سازد کفّاره روزۀ زن بر هیچ کدام واجب نیست.
مسئلۀ ۱۸۲۲ : اگر مرد روزهدار در ماه رمضان با همسر روزهدار خود که خواب است جماع کند فقط یک کفّاره بر خودش واجب میشود، ولی روزۀ زن صحیح است و کفّاره نیز ندارد.
مسئلۀ ۱۸۲۳ : هیچ کس به علّت اینکه مسافر یا بیمار است و روزه نیست، حق ندارد همسر روزهدار خود را وادار به جماع سازد و اگر وادارکند، روزۀ زن صحیح است و کفّاره زن بنا بر احتیاط بر مرد واجب است، ولی بر خود مرد کفّاره واجب نیست.
مسئلۀ ۱۸۲۴ : جایز نیست انسانی که کفّاره بر عهدۀ اوست در بجای آوردن آن کوتاهی کند، گرچه فوراً نیز لازم نیست انجام دهد، ولی اگر کوتاهی کرد و چندین سال به تأخیر افتاد، چیزی بر آن افزوده نمیشود.
مسئلۀ ۱۸۲۵ : کسی که قضای روزۀ رمضان گرفته است اگر تا اذان ظهر آنرا باطل نکند، دیگر نمیتواند باطل کند و اگر بعدازظهر آنرا عمداً باطل کند باید به ده فقیر هر کدام یک مُد طعام یعنی حدود ۷۵۰ گرم گندم، جو، خرما، برنج یا ذرّت و مانند اینها بدهد و اگر نمیتواند باید بنا بر احتیاط واجب سه روز پیدرپی روزه بگیرد و خوب است به جای ده فقیر، شصت فقیر را اطعام کند.
مسئلۀ ۱۸۲۶ : کسی که نذر کرده روز معین را روزه بگیرد، واجب است مطابق نذر خود عمل کند و اگر عمداً افطار کند علیالظاهر کفّاره او مانند کفّاره رمضان است.
مسئلۀ ۱۸۲۷ : کسی که روزۀ اعتکاف گرفته است نمیتواند روزهاش را با جماع باطل کند و اگر عمداً با جماع باطل کند، کفّاره او مانند کفّاره ماه رمضان است و بنا بر احتیاط لازم، ترتیب را باید رعایت کند، ابتدا بنده را آزاد کند- چون اکنون مصداق ندارد، موضوعاً منتفی است- سپس دو ماه پیدرپی روزه بگیرد و در مرتبه سوم شصت فقیر را سیر کند یا به شصت فقیر، هر کدام ۷۵۰ گرم طعام دهد و اگر معتکف روزه را با مبطلات دیگری غیر از جماع باطل کند کفّاره ندارد، به جز استمناء که بهتر است کفّاره داده شود. - مواردی که فقط قضای روزه واجب است
-
مسئلۀ ۱۸۲۸ : در موارد زیر فقط قضای روزه واجب است:
۱- هرگاه روزهدار بدون آنکه کار مُبطِل روزه انجام دهد، قصد کند که روزۀ خود را به هم بزند و آنرا باطل کند یا قصد ریا کند یا از نیت روزه عدول کند و نیت روزه نکند.
۲- هرگاه در ماه رمضان غسل جنابت را فراموش کند و با حالت جنابت یک یا چند روز، روزه بگیرد.
۳- هرگاه در ماه رمضان بدون اینکه تحقیق کند صبح شده یا نه کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد و بعد معلوم شود صبح بوده است، حتی در صورتی که بعد از تحقیق گمان کند که صبح شده یا هنوز شب باقی است یا تردید داشته باشد که صبح شده یا نه، در صورتی که کاری که روزه را باطل میکند انجام داده باشد، فقط قضای روزه لازم است، ولیاگر پس از تحقیق یقین پیدا کند صبح نشده است و چیزی بخورد و بعداً معلوم شود صبح بوده، قضای روزه واجب نیست.
۴- هرگاه به گفته کسی که میگوید صبح نشده کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد و بعد معلوم شود صبح بوده است، خواه گفته آن فرد برای او حجّت باشد یا نباشد. اگر از گفته او یقین کندکه صبح نشده و بعداً معلوم شود صبح شده است، در این صورت نه کفّاره دارد و نه قضا.
۵- هرگاه به گفته کسی که میگوید صبح شده، یقین نکند یا خیال کند شوخی کرده است و کاری که مبطل روزه است، انجام دهد و بعد معلوم شود صبح بوده است.
۶- هرگاه نابینا و مانند آن به گفته کسی که میگوید غروب شده اطمینان کرده و افطار کند و بعد معلوم شود غروب نبوده است.
۷- بنا بر احتیاط هرگاه در هوای صاف به علّت تاریک شدن هوا، یقین کند غروب شده و افطار کند و بعداً معلوم شود غروب نبوده است، ولی اگر در هوای ابری با اطمینان به اینکه غروب شده افطار کند و بعداً معلوم شود غروب نبوده است، قضا لازم نیست و اگر در هوای صاف شک کند که غروب شده و یا ظن داشته باشد که غروب شده است، اگر افطار کند اقوی آنست که کفّاره هم بدهد.
۸- به گفته دو عادل روزۀ خود را افطار کند یا به گفته کسی اطمینان پیدا کند که غروب شده و افطار کند، ولی بعد معلوم شود غروب نبوده است و چنانچه خبر دهندگان عادل نباشند یا از گفته فردی اطمینان حاصل نکند، بنا بر اظهر کفّاره هم واجب است.
۹- هرگاه بیجهت یا برای خنک شدن مضمضه کند، یعنی آب را در دهان بگرداند، ولی بیاختیار فرو دهد. اگر فراموش کند روزه است یا برای وضوی نماز واجب مضمضه کند و بیاختیار فرو رود، قضا بر او واجب نیست. اگر غیر از آب چیز دیگری را در دهان قرار دهد و بدون اختیار فرو رود یا آب را به عنوان استنشاق وارد بینیکند و بدون اختیار فرو رود، باز هم قضا واجب نیست.
۱۰- بنا بر احتیاط هرگاه با همسرش ملاعبه و بازی کند و بدون اینکه قصد یا عادت داشته باشد، بیاختیار منی از او خارج شود، اقوی آنست که قضا ندارد، اگرچه بنا به احتیاط مستحب قضای آنرا بجای آورد.
مسئلۀ ۱۸۲۹ : در صورتی که بداند اگر مضمضه کند، آب فرو خواهد داد یا فراموش کرده و آب را فرو خواهد برد، مضمضه کردن آب جایز نیست.
مسئلۀ ۱۸۳۰ : مضمضه زیاد برای روزهدار مکروه است و اگر بعد از مضمضه بخواهد آب دهان را فرو ببرد بهتر است قبل از آن سه مرتبه آب را در دهان بگرداند و بیرون بریزد. - مواردی که قضا و کفّاره، هر دو واجب است
-
مسئلۀ ۱۸۳۱ : در موارد زیر علاوه بر قضای روزه کفّاره نیز بر انسان واجب میشود:
۱- اگر با علم، آگاهی و عمد یکی از مبطلات روزه را انجام دهد و همچنین بنا بر احتیاط واجب اگر عمداً سر را زیر آب ببرد یا نسبت دروغ به خداوند متعال و پیامبر اسلام وامامان معصوم بدهد یا تنقیه کند، احتیاط واجب آنست که کفّاره هم بدهد؛ در قی کردن، اقوی آنست که کفّاره واجب نیست، ولی اگر کفّاره بدهد بهتر است.
۲- بنا بر احتیاط واجب اگر در یاد گرفتن مسئله کوتاهی کرده و به دلیل ندانستن مسئله روزۀ خود را باطل کرده باشد.
۳- چنانچه بر اثر آروغ زدن چیزی را که در دهانش مانده عمداً فرو برد.
۴- اگر شک کند یا گمان کند غروب شده است و با این حال عمداً افطار کند.
۵- اگر با اینکه توان تشخیص وقت را دارد به گفته شخصی که در شرع اعتبار ندارد، روزۀ خود را افطار کند و معلوم شود غروب نشده است.
۶- اگر غیر از جماع و استمناء کاری که حلال است، ولی روزه را باطل میکند انجام دهد و بعد با کار حرامی به جز جماع و استمناء روزۀ خود را باطل کند؛ البته در این صورت بنا بر احتیاط مستحب کفّارۀ جمع هم بدهد.
۷- احتیاطاً مسافری که قبل از رسیدن به حدّ ترخّص، عمداً روزۀ خود را باطل کند.
مسئلۀ ۱۸۳۲ : اگر روزۀ معینی را که به خاطر نذر بر خود واجب کرده است را عمداً باطل کند علاوه بر قضای آن بنا بر احتیاط شصت فقیر را غذا دهد تا سیر شوند. - کفّارة جمع
-
مسئلۀ ۱۸۳۳ : در موارد زیر بنا بر احتیاط واجب کفّاره جمع واجب میشود، یعنی هم باید دو ماه روزه بگیرد و هم شصت فقیر سیر کند و هم یک بنده را در صورت امکان آزاد کند و چون آزاد کردن بنده در زمان ما موضوعیت ندارد، باید دو صورت دیگر را انجام دهد:
۱- هرگاه روزهدار با چیز حرام روزۀ خود را باطل کند، چه آن چیز ذاتاً حرام باشد مثل شراب و زنا، یا به سببی حرام شده باشد مثل نزدیکی با همسر در حال حیض، یا خوردن و آشامیدن چیزی که برای او ضرر فوقالعاده دارد.
۲- هرگاه روزهدار دروغی را به خدا یا پیامبر یا یکی از امامان معصوم و بنا بر احتیاط واجب حضرت زهرا یا سایر پیامبران و جانشینان آنان نسبت دهد.
۳- در صورتی که روزهدار آروغ بزند و چیزی که از صورت و شکل غذا بودن خارج شده و خوردنش حرام است به دهانش بیاید و عمداً فرو ببرد.
مسئلۀ ۱۸۳۴ : کسی که کفّاره جمع بر او واجب شده است اگر نتواند سه موردی را که در مسئلۀ قبل گفته شد، انجام دهد، هر یک را که میتواند بجای آورد. - مواردی که کفّاره مضاعف میشود
-
مسئلۀ ۱۸۳۵ : بنا بر احتیاط واجب در موارد زیر کفّاره روزۀ رمضان تکرار میشود:
۱- اگر عمداً در یک روز ماه رمضان چند بار جماع یا استمناء کند، بنا بر احتیاط واجب باید به تعداد جماع یا استمناء کفّاره بدهد، ولی اگر چند مرتبه کار دیگری که روزه را باطل میکند انجام دهد، مثلاً چند مرتبه غذا بخورد، یک کفّاره کافی است، گرچه کفایت یک کفّاره در صورت تکرار جماع یا استمناء، خالی از قوت نیست.
۲- اگر غیر از جماع و استمناء کار دیگری که روزه را باطل میکند انجام دهد و بعد با همسر خود جماع کند، بنا بر احتیاط برای هر کدام یک کفّاره واجب میشود.
۳- هرگاه از راه حرام جماع کند و بعد با همسر خود جماع کند، بنا بر اقوی یک کفّاره جمع کافی است، ولی احتیاط مستحب آنست که یک کفّاره غیر جمع نیز بدهد.
مسئلۀ ۱۸۳۶ : اگر روزهدار جماع و استمناء را که به سبب آن کفّاره جمع واجب میشود چند بار انجام دهد، اقوی آنست که یک کفّاره جمع کفایت میکند، ولی بنا بر احتیاط مستحب به تعداد آنها کفّاره جمع را تکرار کند. - احکام روزۀ قضا
-
مسئلۀ ۱۸۳۷ : اگر دیوانه عاقل شود، یا کافری مسلمان گردد، قضای روزهای دیوانگی یا کفر بر ایشان واجب نیست، امّا اگر مسلمان مرتد و دوباره مسلمان شود، قضای روزههای دوران ارتداد و کفر بر او واجب است.
مسئلۀ ۱۸۳۸ : روزهای که از انسان به سبب مستی ترک شده باید قضا شود، هر چند چیزی را که به وسیلۀ آن مست شده برای معالجه خورده باشد، بلکه اگر نیت روزه کرده و مست شده است، بنا بر احتیاط واجب باید آن روزه را تمام کند و قضای آنرا نیز بجای آورد.
مسئلۀ ۱۸۳۹ : کسی که با عذر یا بدون عذر چند روز، روزه نگرفته است و در تعداد آن شک دارد، مانند کسی که قبل از ماه رمضان مسافرت رفته و نمیداند که پنجم ماه رمضان از سفر برگشته یا ششم، میتواند به حدّاقل اکتفا کند و پنج روز روزه بگیرد؛ نیز کسی که نمیداند عذری که برایش به وجود آمده چه وقت پیدا شده است، میتواند مقدار کمتر را قضا کند، مثل کسی که در روزهای آخر ماه رمضان مسافرت کند و بعد از رمضان نداند ابتدای سفر او بیست و پنجم بوده یا بیست و ششم، چنین شخصیمیتواند روز بیست و ششم را روز شروع مسافرت خود حساب کند و پنج روز روزۀ قضا بگیرد، مگر اینکه عدد روزهایی را که روزه نگرفته میدانسته و بعد فراموش کرده باشد که در این صورت بنا بر احتیاط مقدار بیشتر را که احتمال میدهد قضا کند.
مسئلۀ ۱۸۴۰ : زنی که به سبب حیض یا نفاس روزههایش را خورده است، واجب است بعد از پاک شدن قضای آنها را بگیرد، امّا زنی که خون استحاضه دیده اگر به وظائف استحاضه عمل کرده باشد، روزههای او قضا ندارد.
مسئلۀ ۱۸۴۱ : اگر انسان از چند ماه رمضان روزۀ قضا داشته باشد، قضای هر کدام را که بگیرد و آنرا نیت کند اشکال ندارد و اگر وقت قضای روزۀ رمضان آخر تنگ باشد، احتیاط آنست که اول قضای روزۀ رمضان آخر را بگیرد.
مسئلۀ ۱۸۴۲ : اگر قضای روزۀ چند ماه رمضان بر کسی واجب باشد و در بجای آوردن آن نیت معین نکند، ظاهر آنست که قضای سال اول به حساب میآید، گرچه ترتیب بین آنها شرط نیست.
مسئلۀ ۱۸۴۳ : اگر کسی هم روزۀ قضا و هم روزۀ دیگری که واجب است مانند روزۀ کفّاره و نذر و مانند اینها به عهدهاش باشد، در انجام آنها ترتیب لازم نیست و هر یک از آنها را جلوتر بگیرد مانعی ندارد، ولی کسی که روزۀ واجب دارد نمیتواند روزۀ مستحبی بگیرد.
مسئلۀ ۱۸۴۴ : اگر در ماه رمضان به سبب عذری که پیش آمده، مریضی یا عذر دیگر، روزه نگیرد و بعد از ماه رمضان عذر او برطرف شود، احتیاط واجب آنست که تا رمضان سال آینده قضای آنرا بگیرد و در صورتی که عمداً تا رمضان آینده قضای آن روزه را نگیرد، واجب است علاوه بر قضای آن، برای هر روز یک مُد طعام که ده سیر است و ۷۵۰ گرم گندم و جو و غیره به فقیر بدهد.
مسئلۀ ۱۸۴۵ : کسی که قضای روزۀ رمضان بر عهده دارد اگر در انجام آن تا رمضان سال آینده کوتاهی کند یا وقت تنگ شود و بهطور اتفاقی در تنگی وقت عذری پیدا شود و نتواند قضا را انجام دهد، واجب است هم قضای روزهها را بگیرد و هم برای هر روز یک مُد طعام به فقیر دهد.
مسئلۀ ۱۸۴۶ : کسی که به هر طریق عذری دارد و برای داشتن عذر روزهاش را افطار میکند، اگر تصمیم داشته باشد هر موقع عذرش برطرف شد روزههایش را قضا کند و عذرش برطرف شود و نتواند قضای آنرا بگیرد یا وقت تنگ شود و در تنگی وقت عذر دیگری پیدا شود، واجب است هم قضای روزهها را بگیرد و هم احتیاطاً برای هر روز یک مُد طعام به فقیر دهد.
مسئلۀ ۱۸۴۷ : اگر بیماری شخص طول بکشد و تا رمضان آینده خوب نشود، قضای روزهایی که خورده واجب نیست، ولی برای هر روز یک مُد طعام به فقیر بدهد و اگر بعد از بهبودی تا رمضان آینده به اندازه قضا وقت داشته باشد، باید قضای آنها را بگیرد. اگر مرض او چند سال ادامه پیدا کند و تا رمضان آینده به اندازه قضای یکی از رمضانها وقت داشته باشد، فقط قضای ماه رمضان آخری را بگیرد و برای هر روز از سالهای پیش یک مُد طعام به فقیر بدهد و قضای آنها واجب نیست.
مسئلۀ ۱۸۴۸ : کسی که باید کفّاره برای هر روز به مقدار یک مُد طعام، گندم، جو، خرما و مانند آن، به فقیر بدهد، میتواند کفّاره چند روز را به یک فقیر بدهد.
مسئلۀ ۱۸۴۹ : اگر قضای روزۀ رمضان را چند سال به تأخیر بیندازد واجب است قضایش را بگیرد و برای هر روز یک مُد طعام به فقیر بدهد و با استمرار سالهای تأخیر چیزی به کفّاره اضافه نمیشود.
مسئلۀ ۱۸۵۰ : کسی که به نیت قضای روزۀ رمضان روزه گرفته است، اگر وقت قضای روزۀ او تنگ نباشد، میتواند قبل از ظهر روزۀ خود را باطل کند و در غیر این صورت جایز نیست آنرا باطل کند بلکه کفّاره هم دارد.
مسئلۀ ۱۸۵۱ : اگر کسی عمداً و اختیاراً روزۀ رمضان را نگیرد، واجب است هم قضای آنرا بجای آورد و هم برای هر روز، دو ماه روزۀ کفّاره بگیرد یا به شصت فقیر طعام دهد و اگر تا رمضان آینده قضای آنرا بجا نیاورد برای هر روز یک مُد طعام باید به فقیر بدهد.
مسئلۀ ۱۸۵۲ : اگر قضای روزۀ میتی را رایگان یا استیجاری گرفته باشد بنا براحتیاط واجب بعدازظهر آنرا باطل نکند.
مسئلۀ ۱۸۵۳ : اگر کسی به علّت بیماری یا حیض و نفاس، روزۀ رمضان را نگیرد و قبل از تمام شدن ماه رمضان بمیرد، لازم نیست روزههای او را قضا کنند، ولی اگر به علّت مسافرت نگیرد و قبل از تمام شدن رمضان بمیرد، این روزهها را باید برای او قضا کنند.
مسئلۀ ۱۸۵۴ : بعد از مرگ پدر و بنا بر احتیاط واجب پس از مرگ مادر، بزرگترین وارث، مطابق طبقات ارث، واجب است قضای نماز و روزۀ آنها را بجای آورد و همچنین است اگر پدر و مادر به جز روزۀ رمضان روزۀ واجب دیگری مانند روزۀ نذر داشته باشند، در این موارد اگر پدر میت زنده است بنا بر احتیاط با کمک پسر بزرگتر میت این کار را انجام دهند.
مسئلۀ ۱۸۵۵ : بعد از مرگ پدر و بنا بر احتیاط مادر، وقتی قضای روزۀ آنها بر ولی واجب میشود که اگر خود میت زنده میماند بر او واجب بود، بنابراین اگر مثلاً میت بعد از یک بیماری طولانی از دنیا برود بهطوری که بعد از هیچ ماه رمضانی تا وقت مرگ، وقت برای قضای آنها پیدا نکند، چون برای او قضای آنها واجب نبوده، پس برای ولی میت هم که بزرگترین وارث مرد است، واجب نیست. - احکام روزۀ مسافر
-
مسئلۀ ۱۸۵۶ : مسافری که واجب است نمازهای چهار رکعتی را دو رکعتی بخواند، نباید روزه بگیرد، ولی مسافری که نمازش تمام است، مانند کسی که شغلش مسافرت است، باید روزۀ خود را هم بگیرد.
مسئلۀ ۱۸۵۷ : مسافرت در ماه رمضان اشکال ندارد، هرچند برای فرار از روزه باشد، ولی مسافرت پیش از بیست و چهارم رمضان مکروه است، مگر اینکه برای حج، عمره یا کار ضروری دیگری انجام گرفته باشد.
مسئلۀ ۱۸۵۸ : اگر کسی نذر کند روز معینی سفر نرود و روزه بگیرد نمیتواند آن روز مسافرت کند و باید آن روز را روزه بگیرد و اگر در سفر باشد باید قصد کند ده روز در آنجا بماند و آن روز را روزه بگیرد، ولی اگر نذر کرده باشد روز معینی را روزه بگیرد، بنا بر اقوی میتواند در آن روز مسافرت کند و در سفر روزه نگیرد و بنا بر احتیاط واجب قضای آنرا بجای آورد، ولی اگر کسی روزۀ قضا داشته باشد و وقت آن بر اثر مضیق شدن، معین شده باشد، اقوی آنست که میتواند مسافرت کند، ولی در همۀ صور مذکور بهتر است مسافرت نکند و روزهاش را بگیرد.
مسئلۀ ۱۸۵۹ : اگر نذر کند روزه بگیرد و روز آنرا معین نکند، نمیتواند آنرا در سفر بجای آورد، ولی چنانچه نذر کند که روز معینی را در سفر روزه بگیرد، باید آنرا در سفر بجای آورد، همچنین اگر نذر کند که روز معینی را- مسافر باشد یا نباشد- روزه بگیرد باید آن روز را اگرچه مسافر باشد روزه بگیرد.
مسئلۀ ۱۸۶۰ : گرفتن روزۀ مستحبی در سفر جایز نیست، ولی مسافر میتواند برای برآورده شدن حاجت سه روز در مدینه منوره، روزۀ مستحبی بگیرد، به شرط آنکه روزۀ قضا نداشته باشد و احوط آنست که روزهای چهارشنبه، پنجشنبه و جمعه باشد.
مسئلۀ ۱۸۶۱ : کسی که نمیداند روزۀ مسافر باطل است، اگر در سفر روزه بگیرد و بین روز به مسئله آگاه شود روزهاش باطل میشود، اگر تا غروب نفهمد، روزهاش صحیح است، ولی اگر مسئله را میدانسته و فراموش کرده است یا متوجّه نیست که مسافر است، روزهاش باطل است.
مسئلۀ ۱۸۶۲ : کسی که روزه است و قصد مسافرت دارد یکی از چند حالت زیر برایش متصوّر است:
۱- اگر بعد از اذان ظهر مسافرت کند روزهاش صحیح است و باید آنرا تمام کند.
۲- اگر قبل از ظهر از وطن خارج شود و فقط کمتر از هشت فرسخ داشته باشد یا بخواهد کمتر از چهار فرسخ برود و برگردد، روزهاش صحیح است و باید آنرا به پایان ببرد.
۳- اگر قبل از ظهر از وطن خارج شود و قصد حداقل هشت فرسخ رفت یا چهار فرسخ رفت و برگشت را داشته باشد، بعد از رسیدن به حدّ ترخّص روزۀ او صحیح نیست و قضای آن واجب میشود، هر چند از شب قبل قصد مسافرت نداشته باشد و چنانچه مسافر قبل از رسیدن به حدّ ترخّص روزۀ خود را باطل کند، کفاره نیز بر او واجب میشود.
مسئلۀ ۱۸۶۳ : اگر مسافر قبل از ظهر به وطن خود یا به جایی که میخواهد ده روز در آنجا اقامت کند برسد، چنانچه کاری که روزه را باطل میکند انجام نداده باشد باید آن روز را روزه بگیرد و اگر انجام داده است، روزۀ آن روز بر او واجب نیست، بلکه صحیح هم نیست.
مسئلۀ ۱۸۶۴ : اگر مسافر بعدازظهر به وطن خود یا به جایی که میخواهد ده روز در آنجا بماند برسد، گرچه کاری که روزه را باطل میکند انجام نداده باشد، روزۀ آن روز صحیح نیست.
مسئلۀ ۱۸۶۵ : کسی که مسافر است و ده روز در جایی قصد اقامت کند، اگر روزه بگیرد و بعد از ظهر همان روز از قصد اقامت منصرف شود، دو صورت دارد:
۱- چنانچه یک نماز چهار رکعتی ادا خوانده باشد، روزهاش صحیح است و تا وقتی آنجاست باید نمازهایش را تمام بخواند و روزههایش را نیز بگیرد.
۲- چنانچه یک نماز چهار رکعتی ادا نخوانده باشد، روزۀ آن روزش صحیح است، ولی نمازهایش را باید شکسته بخواند و در روزهای بعد هم نمیتواند روزه بگیرد.
مسئلۀ ۱۸۶۶ : مسافر و کسی که از روزه گرفتن معذور است، مکروه است در روز ماه رمضان جماع کند یا در خوردن و آشامیدن خود را کاملاً سیر کند. - کسانی که روزه بر آنها واجب نیست
-
مسئلۀ ۱۸۶۷ : کسانی که روزه بر آنها واجب نیست عبارتند از:
۱- کسی که به علّت پیری توانایی روزه گرفتن ندارد یا روزه گرفتن برای او مشقّت دارد، ولی در صورت دوّم و نیز بنا بر احتیاط واجب در صورت تعذّر و عدم توانایی، برای هر روز، ده سیر طعام به عنوان کفّاره به فقیر بدهد و بهتر است که دو مُد طعام یعنی بیست سیر طعام به فقیر بدهد و اینگونه افراد اگر بعد از ماه رمضان بدون مشقّت بتوانند روزههایی که افطار کردهاند را بگیرند، بهتر است قضا کنند.
۲- کسی که دچار مرضی است که زیاد تشنه میشود یا توان تحمّل تشنگی را ندارد یا برای او مشقّت دارد و در صورت مشقّت و بنا بر احتیاط واجب در صورت نداشتن قدرت، باید برای هر روز یک مُد طعام که ده سیر طعام است، به فقیر بدهد و احتیاط مستحب آنست که دو مُد یعنی بیست سیر طعام به فقیر بدهد و احتیاط مؤکد آنست، در صورتی که بعد از ماه رمضان بتواند بدون مشقّت روزه بگیرد، قضای روزههایی را که افطار کرده بجای آورد و نیز احتیاط لازم و واجب آنست که بیشتر از مقدار ضرورت آب ننوشد؛ در صورتی که افراد پیر و کسانی که مرض عطش دارند توان دادن ده سیر طعام به فقیر را ندارند، چیزی بر آنان لازم نیست.
۳- زنی که وضع حمل او نزدیک است و روزه برای بچه یا خود او زیان دارد، در صورت اول و نیز بنا بر احتیاط واجب در صورت دوم باید برای هر روز یک مُد طعام به فقیر بدهد و در هر دو صورت باید روزههایی را که نگرفته قضا کند.
۴- زنی که بچه شیر میدهد و شیر او کم است- چه مادر بچه باشد یا دایه او، چه با اجرت شیر دهد یا بیاجرت- و روزه برای بچهای که شیر میخورد یا برای خود او ضرر دارد، در صورت اول و بنا بر احتیاط واجب در صورت دوم باید برای هر روز یک مُد طعام به فقیر بدهد و در هر دو صورت باید روزههایی را که نگرفته قضا کند و اگر کسی پیدا شود که بدون اجرت یا با گرفتن اجرت از پدر یا مادر بچّه یا فرد دیگر، بچه را شیر دهد، بنا بر احتیاط واجب بچّه را به او دهد و خود روزه بگیرد.
مسئلۀ ۱۸۶۸ : به خاطر ضعف و مانند آن نمیتوان روزه را افطار کرد، ولی اگر گرفتن روزه آنقدر سخت باشد که به حدّ عُسر و حرج برسد، جایز است روزه نگیرد و بعد از رمضان قضای آنرا بجای آورد و بنا بر احتیاط لازم باید به مقدار ضرورت آب بیاشامد و غذا بخورد.
مسئلۀ ۱۸۶۹ : دختری که به سن بلوغ شرعی رسیده است، ولی از جهات جسمی آنقدر ضعیف است که روزه گرفتن برای او عادتاً مقدور نیست یا عُسر و حرج دارد و یا باعث ضرر و زیان او میشود، فعلاً تکلیف از او ساقط است و هنگامی که قدرت پیدا کرد قضای روزه را باید بگیرد. - اقسام روزه
-
روزه اقسامی دارد: واجب، مستحب، مکروه و حرام.
- روزه های واجب
-
مسئلۀ ۱۸۷۰ : روزههای واجب عبارت اند از: روزۀ ماه رمضان، روزۀ کفّاره، روزۀ قضا، روزهای که به جای «هَدْی» و قربانی شتر در حجّ تمتع انجام میشود، روزۀ نذر، عهد، قسم و روزهای که در اثر التزام به شرط واجب میشود و نیز روزهای که با اجیر شدن به عهده میآید و روزۀ روز سوم اعتکاف.
- روزههای حرام
-
مسئلۀ ۱۸۷۱ : روزههای حرام عبارتند از:
۱- روزۀ روز عید فطر.
۲- روزۀ روز عید قربان.
۳- در روزی که نمیداند آخر شعبان است یا اوّل رمضان، اگر به نیت اوّل رمضان روزه گیرد.
۴- بنا بر احتیاط واجب روزۀ مستحبی زن اگر باعث پایمال شدن حقوق شوهر شود.
۵- بنا بر احتیاط واجب روزۀ مستحبی زنی که شوهرش او را از روزۀ مستحبی نهی کرده باشد، هر چند حقّ شوهر هم از بین نرود.
۶- روزۀ مستحبی فرزند اگر باعث آزار پدر یا مادر شود و نیز بنا بر احتیاط واجب در صورتی که آنان او را از گرفتن روزۀ مستحبی نهی کرده باشند؛ بنا بر احتیاط جدّ پدری نیز همین حکم را دارد.
۷- روزهای که برای روزهدار ضرر و زیان داشته باشد.
۸- روزۀ شخص مسافر مگر در مواردی که استثناء شده است.
۹- روزهای که برای ارتکاب حرام و یا ترک واجب نذر شود.
۱۰- روزۀ صُمت، یعنی کسی نیت کند در تمام روزی که روزه گرفته یا مقداری از آنرا سکوت کند به گونهای که سکوت را قید روزه قرار دهد.
۱۱- روزۀ وصال، یعنی روز را روزه بگیرد و شب هم تا سحر غذا نخورد یا اینکه دو روز را روزه بگیرد و در وسط آن افطار نکند، ولی اگر افطار را تا سحر یا شب بعد به تأخیر بیندازد مانعی ندارد، ولی بهتر آنست که انجام ندهد و اینکه در اسلام در میان روزههای حرام، صوم دهر نیز اعلام شده است، به اعتبار شمول آن به عیدین است و إلاّ خود صوم دهر مستقلّاً حرمت ندارد.
مسئلۀ ۱۸۷۲ : اگر فرزند بدون اجازۀ پدر و مادر روزۀ مستحبی بگیرد و در بین روز او را منع کنند، احتیاطاً واجب است روزه خود را افطار کند.
مسئلۀ ۱۸۷۳ : کسی که یقین دارد روزه برایش ضرر ندارد حتّی اگر پزشک بگوید ضرر دارد، واجب است روزه بگیرد، به شرط آنکه در واقع نیز ضرر نداشته باشد و اگر بعداً معلوم شود ضرر داشته، بنا بر احتیاط واجب قضای آنرا بجای آورد و اگر کسی یقین یا ظن و گمان دارد یا احتمال موجهی میدهد که روزه برای او ضرر دارد، گرچه پزشک بگوید ضرر ندارد نباید روزه بگیرد و اگر روزه بگیرد صحیح نیست، مگر آنکه قصد قربت از او محقّق شود و معلوم شود ضرر نداشته است.
مسئلۀ ۱۸۷۴ : اگر انسان شک داشته باشد که روزه برای او ضرر دارد و پزشک متخصّص و حاذق که گفته او وثوق آور باشد، نظر دهد، نظر پزشک حجّت است.
مسئلۀ ۱۸۷۵ : کسی که عقیده دارد روزه برای او ضرر ندارد چنانچه روزه بگیرد و پس از مغرب معلوم شود روزه برای او ضرر داشته، باید قضایش را بجای آورد. - روزههای مکروه
-
مسئلۀ ۱۸۷۶ : روزههای مکروه- به معنای کم بودن ثواب عمل- عبارتند از:
۱- روزۀ روز عاشورا.
۲- روزۀ روز عرفه برای کسی که روزه او را از دعاهای آن روز باز میدارد.
۳- روزۀ روزی که شک دارد عرفه است یا عید قربان.
۴- روزۀ مستحبی فرزند بدون احراز رضایت پدر و مادر.
۵- روزۀ مهمان بدون اجازۀ میزبان و در صورتی که میزبان مهمان را نهی کرده باشد، کراهت آن شدیدتر است و اگر روزۀ مهمان موجب اذیت و آزار صاحبخانه شود به عنوان انطباق عنوان دومی، ممکن است روزۀ حرام باشد. - روزۀ مستحبی
-
مسئلۀ ۱۸۷۷ : روزۀ تمام روزهای سال به جز روزههای حرام و مکروه که گفته شد، روزۀ مستحبی به حساب میآیند و برای بعضی روزها سفارش بیشتری شده است، از جمله:
۱ – پنجشنبه اول و آخر هر ماه و چهارشنبه اولی که بعد از روز دهم ماه است و اگر ترک شود مستحب است قضای آن بجای آورده شود و در صورت عدم امکان برای هر روز یک مُد طعام به فقیر داده شود.
۲- سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم هر ماه، ایام البیض.
۳- تمام ماه رجب و شعبان و هر چه از آنها ممکن باشد حتّی یک روز.
۴- روز اوّل تا نهم ذیالحجه (روز عرفه).
۵- روز بیست و پنجم- دحو الارض- و بیست و نهم ذیقعده (انزال کعبه).
۶- روز اول و سوم محرم.
۷- روز عید مبعث پیامبر بزرگ اسلام (بیست و هفتم رجب).
۸- روز ولادت با سعادت پیامبر اسلام (هفدهم ربیع الاول).
۹- روز عید سعید غدیر (هجدهم ذیالحجّه).
۱۰- روز عید نوروز.
۱۱- روزۀ روزهای پنجشنبه و جمعه هر ماه.
مسئلۀ ۱۸۷۸ : اگر در دهه اول هر ماه دو روز پنجشنبه جمع شود، پنجشنبه اول مؤکدتر است و همچنین اگر در دهه آخر هر ماه دو پنجشنبه جمع شود، پنج شنبه آخر مؤکدتر است.
مسئلۀ ۱۸۷۹ : کسی که روزۀ مستحبی گرفته است واجب نیست آنرا به آخر برساند، بنابراین اگر فرد مؤمنی او را دعوت به خوردن غذا بکند، مستحب است دعوت او را قبول و در بین روز افطار کند.
مسئلۀ ۱۸۸۰ : اگر هر کدام از ایامی که روزۀ مستحبی به خصوصی دارد، مصادف باشد با ایام دیگری که یا روزهاش واجب است مانند ماه رمضان و یا روزۀ آن روز به سبب عنوان دیگری مستحب است، مثلاً پنجشنبهای است که مصادف با روز میلاد پیامبر است، اگر به نیت هر دو عنوان روزه بگیرد، ثواب هر دو را خواهد داشت.
مسئلۀ ۱۸۸۱ : اظهر آنست که اگر در هر ماه به هر ترتیب که بخواهد به اندازه سه روز یا بیشتر روزه بگیرد، پیدرپی بگیرد یا پراکنده کافی است، اگرچه بهتر آنست با همان ترتیبی که در بند یک مسئلۀ ۱۸۷۷ گفته شد عمل کند. - خودداری از مبطلات روزه برای غیر روزهدار
-
مسئلۀ ۱۸۸۲ : برای چند گروه مستحب است در ماه رمضان اگرچه روزهدار نباشند، برای رعایت حرمت ماه مبارک از کارهای مُبطِل روزه اجتناب کنند:
۱- مسافری که در سفر کاری که روزه را باطل میکند انجام داده باشد و قبل از ظهر به وطنش یا جایی که ده روز در آنجا میخواهد بماند برسد.
۲ – مسافری که بعدازظهر به وطن یا جایی که ده روز میخواهد در آنجا بماند برسد.
۳ – بیماری که پیش از ظهر خوب شود و کاری که روزه را باطل میکند انجام داده باشد.
۴- بیماری که بعدازظهر خوب شود.
۵- زنی که در بین روز از خون حیض و نفاس پاک شود.
۶- کافری که وسط روز ماه مبارک رمضان مسلمان شود.
۷- طفلی که در وسط روز به بلوغ برسد، گرچه در طفل احتیاط لازم آنست که اگر قبل از زوال به بلوغ برسد و کاری نیز که روزه را باطل میکند انجام نداده باشد، نیت کند و روزه بگیرد و روزهاش صحیح است و اگر روزه نگیرد بعداً قضا کند.
مسئلۀ ۱۸۸۳ : مستحب است روزهدار نماز مغرب و عشا را پیش از افطار کردن، بخواند، ولی اگر کسی منتظر اوست یا میل زیادی به غذا دارد که نمیتواند با حضور قلب نماز بخواند، بهتر است ابتدا افطار کند، ولی هر قدر که ممکن است نماز را در اول وقت آن بجای آورد. - آنچه برای روزه دار مکروه است
-
مسئلۀ ۱۸۸۴ : چند چیز برای روزهدار مکروه است:
۱- لمس، بوسیدن، شوخی و بازی کردن با همسر به خصوص برای جوانها و نیز برای کسانی که با این نوع اعمال شهوت آنها تحریک میشود، البتّه این کراهت در صورتی است که قصد بیرون آمدن منی نداشته و چنین حالت و عادتی هم نداشته باشد و اگر به قصد بیرون آمدن منی باشد و منی هم خارج شود، در صورتی که در واجب معین مانند رمضان و قضای آن و بعد از زوال باشد، هم کار حرامی مرتکب شده و هم روزهاش باطل است.
۲- دوا ریختن به چشم و سرمه کشیدن و مانند اینها.
۳- هر کاری که موجب ضعف انسان شود، مانند حمام رفتن و حجامت کردن و مانند آن.
۴- انفیه کشیدن در صورتی که نداند به گلویش میرسد و الاّ جایز نیست.
۵- بو کردن گیاهان معطّر؛ این کراهت در مورد گل نرگس شدیدتر است.
۶- خیس کردن لباسی که بر تن دارد.
۷- هر کاری که موجب بیرون آمدن خون از دهان شود، مثل کشیدن دندان.
۸- شیاف کردن با غیر مایعات.
۹- مضمضه برای غیر وضو.
۱۰- نشستن زن در آب.
۱۱- مسواک زدن دندانها با مسواک مرطوب در صورتی که رطوبت آن زیاد نباشد که بر آن آب خارجی صدق کند، وگرنه جایز نیست مگر آنکه در آب دهان مستهلک شود.
۱۲- مجادله کردن.
۱۳- شتاب کردن بر قسم به خداوند تعالی در صورتی که به حق باشد و الّا جایز نیست.
۱۴- اشتغال به اشعاری که انسان را به دنیا ترغیب و تشویق میکند و یا مشتمل بر تعریف و تمجید از صاحبان قدرت و ثروت و زیورهای ظاهری دنیاست که روزهدار را به خود مشغول کند. - راه ثابت شدن اوّل و آخر هر ماه
-
مسئلۀ ۱۸۸۵ : اول و آخر ماه با یکی از پنج طریق زیر ثابت میشود:
۱- خود انسان ماه را ببیند، اگرچه با چشم مسلح باشد.
۲- دو مرد عادل خبر دهند که در شب ماه را دیدهاند، به شرط آنکه خبر و شهادت هر یک دربارۀ صفات ماه خلاف دیگری یا خلاف واقع نباشد، امّا اگر فقط در تشخیص بعضی خصوصیات اختلاف داشه باشند، با گفته آنان ماه ثابت میشود.
۳- عدّهای که از گفته ایشان اطمینان پیدا میشود، بگویند ماه را دیدهایم همچنین است هر چیزی که به واسطۀ آن اطمینان پیدا میشود.
۴- سی روز از آغاز ماه شعبان بگذرد که به سبب آن اول ماه رمضان ثابت میشود و سی روز از اول ماه رمضان بگذرد که به سبب آن اول ماه شوال، عید فطر، ثابت میشود.
۵- حاکم شرع جامع شرایط حکم کند که اوّل ماه است.
مسئلۀ ۱۸۸۶ : اگر حاکم شرع جامع شرایط حکم کند که اوّل ماه است، کسی که از او تقلید نمیکند نیز باید به حکم او عمل کند، ولی کسی که میداند حاکم شرع اشتباه کرده است یا او را جامع شرایط نمیداند، نمیتواند به حکم او عمل کند.
مسئلۀ ۱۸۸۷ : با اخبار و پیشگویی منجّمین و امثال آن، اوّل ماه ثابت نمیشود، مگر آنکه از گفته ایشان یقین و اطمینان حاصل شود، در این صورت لازم است مطابق اطمینان به دست آمده عمل کند.
مسئلۀ ۱۸۸۸ : بلند بودن ماه یا دیر غروب کردن آن دلیل بر اینکه شب قبل اوّل ماه بوده، نیست.
مسئلۀ ۱۸۸۹ : اگر مطابق راههایی که گفته شد اوّل ماه رمضان بر کسی ثابت نشود و روزه نگیرد، در صورتی که دو مرد عادل خبر دهند یا از راه دیگری معلوم شود شب قبل ماه دیده شده است، واجب است قضای آنرا بگیرد و اگر همان روز ثابت شود که شب قبل ماه دیده شده است، اگر قبل از زوال باشد و کارهایی که روزه را باطل میکند انجام نداده باشد، واجب است نیت روزه کند و روزه بگیرد و اگر کارهایی که روزه را باطل میکند انجام داده باشد و یا بعدازظهر آن روز معلوم شود، واجب است هم بقیۀ آن روز از کارهایی که روزه را باطل میکند پرهیز کند و هم قضای آنرا بجای آورد.
مسئلۀ ۱۸۹۰ : روزی را که نمیداند آخر ماه رمضان است یا اول ماه شوال، واجب است به نیت رمضان روزه بگیرد و اگر قبل از ظهر معلوم شود یا دو مرد عادل شهادت دهند اول شوّال است، واجب است افطار کند.
مسئلۀ ۱۸۹۱ : شهادت و گواهی دو مرد عادل باید به سبب رؤیت باشد، بنابراین اگر به خاطر حدس یا قواعد علمی گواهی دهند، به عنوان شهادت دو مرد عادل اعتبار ندارد.
مسئلۀ ۱۸۹۲ : اوّل و آخر هر ماه از راه تلگراف و مانند آن ثابت نمیشود، مگر اینکه انسان علم پیدا کند که تلگراف به سبب شهادت و گواهی دو مرد عادل یا راههای دیگری که شرعاً اعتبار دارد، بوده است که در این صورت معتبر خواهد بود.
مسئلۀ ۱۸۹۳ : اگر در شهری اوّل ماه ثابت شود، برای مردم جاها و شهرهای دیگر هم اوّل ماه است، مگر آنکه تفاوت افق آنقدر زیاد و خارج از حدّ متعارف باشد که مثلاً در یکی روز و در دیگری شب باشد. در این صورت میزان در وحدت افق، اشتراک آنها در شب است، ولو اینکه در یکی اول شب و در دیگری آخر شب باشد؛ چون اختلاف و زیاده و نقیصه در تمامی ماههای قمری از جمله رمضان به اندازۀ یک روز امری معقول و متعارف و حتی منصوص است.
مسئلۀ ۱۸۹۴ : اسیر و زندانی در مواردی که نمیتواند علم پیدا کند که ماه رمضان است یا نه، واجب است مطابق گمانش عمل کند و اگر ظنّ و گمان هم ممکن نباشد هر ماهی را که روزه بگیرد صحیح است و واجب است بعد از گذشت یازده ماه که روزه گرفته است، دوباره یک ماه دیگر روزه بگیرد و اگر گمان پیدا کرد که ماه رمضان است، واجب است مطابق ظنّ و گمان خود عمل کند، شایان ذکر است امروزه با توجّه به رشد ارتباطات و رسانهها و به ویژه ارتباط جهانی و دستگاه عظیم اطلاع رسانی اینترنت، فرض چنین وضعیتی تقریباً غیرممکن است. - اعتکاف و احکام آن
-
اعتکاف در نظر فقهای اسلام عبارت است از اینکه انسان به قصد تقرّب به خداوند متعال و به منظور عبادت او با شرایط خاصی که در مسائل آینده بیان خواهد شد، در مسجد بماند.
اعتکاف در لغت از مادّه «عکوف» گرفته شده و عکوف به معنای ملازم شدن، حبس کردن، متلبّس گردیدن، مواظبت کردن و مانند اینهاست که در تمامی آنها نوعی قرار و مستقر شدن و ثبات ملاحظه شده و با توجه بهمعنای لغوی، اعتکاف از عکوف اشتقاق پیدا کرده است و ظاهراً اعتکاف به همان معنای عرفی و لغوی در شرع گرفته شده است، منتها شارع مقدّس آنرا با قیود و شرایطی، محدود و مقید فرموده، بنابراین اعتکاف از معانی صرف تعبّدی نیست و در هر موردی قید و حدّ شرعی وارد شده باشد به آن قید اخذ میشود و در هر جا که قید و حدّی وارد نشده باشد و یا مورد شک و تردید قرار گرفته باشد به همان معنای عرفی و لغوی ارجاع داده خواهد شد.اعتکاف در روایات اسلامی
اخبار و روایات زیادی بهطور متواتر از طریق شیعه و سنّی از پیامبر عظیم الشأن اسلام در مورد اعتکاف وارد شده و روایات و سخنانی نیز به همین مضمون از زبان امامان معصوم نقل گردیده است؛ در روایتی نقل شده که پیامبر عظیم الشّأن اسلام فرمودهاند: «ده روز اعتکاف در ماه رمضان ثوابش معادل دو حج و دو عمره است» و نیز نقل شده که دهه آخر رمضان پیامبر بزرگوار اسلام در مسجد معتکف میشدند و بستر خواب ایشان در این دهه کاملاً جمع میشد.
مسئلۀ ۱۸۹۵ : در تمام ایام سال غیر از روزهایی که روزه گرفتن در آنها حرام است، اعتکاف صحیح است و افضل آنها ماه رمضان به ویژه دهه آخر آنست.
مسئلۀ ۱۸۹۶ : اعتکاف عملی مستحبّی است، ولی به سبب نذر، قسم، عهد و مانند اینها بر انسان واجب میشود.
مسئلۀ ۱۸۹۷ : مستحب است کسی که معتکف میشود، نمازها و دعاهایی را که دربارۀ اعتکاف وارد شده است، در حدّ توان انجام دهد. - شرایط اعتکاف
-
شرایط اعتکاف
مسئلۀ ۱۸۹۸ : اعتکاف صحیح شرایط زیر را دارد:
۱- اسلام، بنابراین اعتکاف غیر مسلمان صحیح نیست.
۲- ایمان، شرط قبولی همۀ اعمال است، ولی شرط صحّت آنها نیست.
۳- عقل.
۴- قصد تقرّب الهی، مانند همۀ عبادات دیگر.
۵- روزه داشتن، کسی که به هر دلیلی روزه نمیگیرد، اعتکافش صحیح نیست.
۶- حدّاقل سه روز در مسجد بماند، بنابراین اگر کسی کمتر از سه روز در مسجد بماند و یا قصد کند کمتر از سه روز بماند، اعتکافش صحیح نیست و برای حداکثر اعتکاف حدّ شرعی وجود ندارد.
مسئلۀ ۱۸۹۹ : اعتکاف در غیر مسجد و مسجدی که جامع نیست و نماز جمعه صحیح و جامع شرایط در آن خوانده نشده، مثل مسجد بازار و مسجد قبیله جایز نیست و در مواردی که در یک شهر و روستا دو مسجد جامع وجود داشته باشد، اعتکاف کننده مخیر است در هر کدام از این دو مسجد که بخواهد اعتکاف کند.
مسئلۀ ۱۹۰۰ : اعتکاف در غیر مسجد جامع صحیح نیست، ولی افضل آنست که در مسجد الحرام، مسجد النّبی، مسجد کوفه یا مسجد بصره انجام شود.
مسئلۀ ۱۹۰۱ : کسی که اعتکاف میکند واجب است سه روز متوالی در مسجد جامع بماند و نباید در حال اختیار از مسجد خارج شود، مگر اینکه خارج شدن از مسجد ضرورت داشته باشد، مثلاً برای قضای حاجت و غسل جنابت خارج شود، که در این صورت اشکال ندارد.
مسئلۀ ۱۹۰۲ : اگر در بین اعتکاف محتلم شود، واجب است فوراً برای انجام غسل جنابت از مسجد خارج شود و پس از غسل بلافاصله به مسجد بازگردد و برای غسل نیز به اندازه ضرورت و انجام واجبات اکتفا کند.
مسئلۀ ۱۹۰۳ : اعتکاف همسر نسبت به دو روز اوّل در صورتی که با حقّ شوهر منافات داشته باشد، باید با اجازۀ شوهر باشد و همچنین اعتکاف فرزند در دو روز اول در صورتی که موجب اذیت و آزار پدر و مادر شود، باید با اجازۀ آنها انجام شود امّا هنگامی که شوهر به همسرش اجازه داد و نیز هنگامی که پدر و مادر به فرزندشان اجازه دادند، اجازۀ آنها برای روز سوم شرط نیست بلکه نهی آنان نیز تأثیر ندارد و ماندن روز سوم در مسجد برای اعتکاف کننده واجب است.
مسئلۀ ۱۹۰۴ : اعتکاف را در روز اول میتوان به هم زد، ولی اگر دو روز اول تمام شود، روز سوّم واجب خواهد بود. اما اعتکافی که به سبب نذر، عهد، قسم و مانند اینها واجب شده، اگر معین باشد، به هم زدن آن جایز نیست و اگر نذر مطلق باشد، حکم آن مانند اعتکاف مستحبّی است.
مسئلۀ ۱۹۰۵ : با توجّه به اینکه عبادات طفل ممیز، یعنی بچّهای که خوب و بد را تشخیص میدهد، مشروع و جایز است، اعتکافش هم با اجازۀ ولی شرعی او جایز است.
مسئلۀ ۱۹۰۶ : کسی که اعتکاف میکند با توجّه به اینکه باید روزه بگیرد، در روز باید از انجام تمام چیزهایی که روزه را باطل میکند- مبطلات صوم- خودداری کند و نیز واجب است از کارهای زیر- درشب یا روز- اجتناب کند و در صورت عدم پرهیز، اعتکافش باطل میشود:
۱- نزدیکی با زن و بلکه بنا بر احتیاط واجب لمس کردن و بوسیدن وی از روی شهوت.
۲- بنا بر احتیاط واجب استمناء چه به صورت حلال مثلاً با نگاه یا لمس همسر منی از او خارج شود یا به صورت حرام.
۳- بوییدن عطر خوش.
۴- خرید، فروش و تجارت، بنا بر احتیاط واجب.
۵- مجادله و بحث در امور دنیوی یا دینی برای اظهار وجود و خودنمایی.
مسئلۀ ۱۹۰۷ : اگر معتکف یکی از کارهایی که روزه را باطل میکند سهواً انجام دهد، ظاهر آنست که اعتکاف او باطل نمیشود، امّا اگر اعتکاف کننده سهواً جماع کند، در صورتی که اعتکاف او واجب باشد، احتیاط آنست که یا دوباره از اوّل شروع کند و یا اعتکاف کنونی را به اتمام برساند و بعد قضای آنرا بجای آورد، اما اگر اعتکاف او مستحب باشد احتیاط آنست که آنرا به اتمام برساند.
مسئلۀ ۱۹۰۸ : اگر اعتکاف با یکی از چیزهایی که آنرا باطل میکند باطل شود، چند فرض قابل تصوّر است:
۱- اگر اعتکاف او واجب و معین باشد قضای آن لازم است.
۲- اگر واجب غیرمعین باشد، واجب است آنرا دوباره شروع کند و بهتر آنست که اعتکاف فعلی را تمام کند و دوباره از سر بگیرد.
۳- اگر اعتکاف مستحب باشد، در صورتی که آن اعمال در دو روز اوّل واقع شود، اشکال ندارد، ولی اگر در روزهای پس از روز دوّم باشد، واجب است آنرا قضا کند.
مسئلۀ ۱۹۰۹ : اگر اعتکاف واجب را با جماع باطل کند، در صورتی که شب جماع کرده باشد، علاوه بر قضا کفّاره هم باید بدهد و کفّاره آن هم مانند کفّاره باطل کردن عمدی روزۀ ماه رمضان است و احوط آنست که ترتیب را رعایت کند، ولی اگر جماع را در روز انجام داده باشد، علاوه بر قضا، دو کفّاره باید بدهد، امّا اگر با غیر جماع اعتکاف را باطل کند، قضای آن واجب است، ولی کفّاره ندارد، گرچه دادن کفّاره بهتر است.
مسئلۀ ۱۹۱۰ : در تمام مواردی که قضای اعتکاف واجب است، لازم نیست آنرا فوراً بجای آورد، ولی در انجام آن نباید مسامحه و سستی به خرج دهد.