درس خارج فقه : ۲۴ بهمن ماه

بسم الله الرحمن الرحیم
فقه ۲۴ بهمن ماه

سید در شستن صورت می فرماید که «و یجب الإبتداء بالأعلی و الغَسل من الأعلی الی الأسفل عرفا» یعنی بحث بر سر کیفیت شستن است و ایشان اولا شروع از بالا باشد. دوم اینکه ادامه آن را هم باید از طرف بالا بشوید و معروف بین متقدمین و متأخرین از اصحاب و فقهای ما این است که فقط ابتدا از بالا باشد، سید مرتضی اولین مخالف این قضیه است. شهید اول هم نظر سید را تأیید کرده است. شهید آدم بزرگی بوده و مرحوم استاد ما علامه طباطبایی می فرماید شهید از نوابغ فقهای شیعه است. ابن ادریس، صاحب معالم و شیخ بهایی هم این نظر را دارند. مرحوم آقای خویی هم ادله مشهور را بر لزوم ابتدا کافی نمی‌داند، تنها به یک دلیل اشاره کرده و به آن نکته می کند که اگر آن نباشد ادله دیگر را کافی نمی داند.
پس ادعا این است که آیا در شستن صورت هم شروع از بالا واجب است یا خیر؟ سه دلیل برای نظر مشهور ذکر شده و یک دلیل چهارم هم وجود دارد که عرض می کنم. دلیل اول قاعده اشتغال است. این قاعده در مواردی است که اصل تکلیف معلوم و محرز است ولی شک در برائت ذمه وجود دارد، شک در مکلف به است و در ما نحن فیه یقینا ذمه ما مشغول به تحصیل طهارت است. اشتغال یقینی، برائت یقینی دارد و این در صورت ابتداء از بالا است. این بیان اولا متوقف است بر اینکه ما دلیل اطلاقی اجتهادی در دست نداشته باشیم و اگر اطلاقی داشته باشیم که به ما بگوید هر نوع شستن کافی است، نوبت به قاعده اشتغال نمی رسد، اما آیه شریفه را هم در مقام بیان کیفیت وضو نمی باشد. ثانیا متوقف است بر اینکه ما در طهارات ثلاثه وضوء غسل و تیمم نتوانیم به اصل برائت تمسک کنیم و چون بحث تحصیل غرض است باید احتیاط کرد.
انصاف این است که این دو مقدمه تمام نیستند.اما مقدمه اول تمام نیست چون ما دلیل اجتهادی داریم. آیه «فاغسلوا وجوهکم» اطلاق دارد و مطلق غسل را کافی می داند. شما از کجا می گویید که ابتدای غسل باید از بالا باشد؟ چرا می گویید آیه در صدد بیان نیست؟ مقدمه دوم تمام نیست زیرا که وضو همان غسلتان و مسحتان بوده و خودش نفس طهارت است و «للطهاره» نیست. پس از قبیل شک در اقل و اکثر است و در هر دو نوع آن استقلالی باشد و یا ارتباطی باید برائت را در اکثر جاری کرد. پس دلیل اول کافی نیست.
دلیل دوم مشهور روایات و به تعبیر آقایان یا «الوضوئات البیانیه» است که معصوم برای مکلفین نحوه وضو را بیان کرده و نشان داده است. به این دلیل هم پاسخ داده اند که وضوئات بیانیه لفظ نیست بلکه عمل است و عمل هم نه اطلاق دارد و نه بیان. عمل فقط اصل جواز و مفاد آنها چنین است که شروع از بالا شده است را نشان می دهد. از وضوئات بیانیه نمی توان برای وجوب ابتدا از اعلی استدلال کرد. دلیل بر وجوب تأسی به این وضوئات نداریم.
دلیل سوم روایت ابی جریر رقاشی قرب الإسناد است که از امام کاظم (ع) نقل می کند: «لا تعمق فی الوضوء و لا تلطم وجهک بالماء لطما و لکن إغسله من أعلی وجهک إلی أسفله» که این عبارت پایانی مهم است. دو ایراد بر این روایت گرفته شده است. یکی ایراد سندی است. تا دوران علامه، و ابن داود کلمه مجهول در کتب رجال نشانه ضعف بود. ولی در عرف متأخرین اعم مهمل گرفته شده است و ابی جریر را مهمل می دانند. زیرا عنوان رقاشی را بر حسین بن منذر و محمد بن دریاب اطلاق کرده اند که هیچ کدام کنیه ابی جریر نداشته اند. ابی جریر هم کنیه چند نفر است که عنوان «رقاشی» نداشته اند. ابی جریر رقاشی هم کثیر الروایه نیست و کثیر الروایه بودن دلیل بر جبران ضعف نمی شود. ذکر روایت در قرب الاسناد هم دلیل بر قوت روایت نیست. زیرا این کتاب که از کافی مهم تر نیست. علاوه بر این مشکل سندی، دلالت روایت هم مشکل دارد. عبارت «لا تعمق» در روایات امامان ما رواج ندارد و دلالت آن بیشتر بر افراد وسواسی و مبتلا صدق می کند. ظاهرا نهی این روایت تنزیهی است نه مولوی.
البته اگر سند این روایت محکم بود از حیث دلالت مشکلی نداشت و عبارت پایانی برای دلالت به مطلب مشهور کافی بود.
اشکال: یکی از طلاب اشکالی را مطرح کرد و آن اینکه این روایت مطابق مشهور است و شهرت می‌تواند ضعف این روایت را جبران کند.

پاسخ استاد به اشکال: اینکه آیا این روایت دارای شهرت قدمایی است بحث مبنایی علی حده دارد. مرحوم آقای منتظری مطابق نظر استاد آقای بروجردی این مبنا را قبول داشت و به نظر ما سخن قابل توجهی است، مشروط بر آنکه معلوم شود فتوایشان صرفاً مستند به آن روایت بوده و مستند دیگری در اختیارشان نبوده است؛ وگرنه صرف مطابقت مشهور کفایت نمی‌کند. می گفت که در نجف از مرحوم آقای خویی می‌پرسند که چرا شهرت قدمایی را قبول ندارد. نظر آقای منتظری این بوده که قدما دقت در نقل روایات داشتند و بدون دلیل قائل به شهرت نمی شده اند. ولی ظاهرا آقای خویی زیر بار نرفته بوده و قانع نشده بودند. به هر حال اگر نظر کسی این بودکه این روایت چون بین قدما شهرت داشته پس سندش مشکل ندارد باید آنگاه دلالت روایت را بررسی کند.
وصلی الله عل سیدنا محمد و آله (ع)