مسئلۀ ۳۴۸۶ : قاضی چه منصوب باشد و چه با توافق طرفین انتخاب شده باشد، باید عاقل، بالغ، مؤمن، عادل، مجتهد مطلق، بلکه بنا به احتیاط واجب اعلم از عالمان شهری باشد که قضاوت آنجا را به عهده میگیرد و احتیاط واجب آنست که حلال زاده، مرد و بینایی چشم و حافظه قوی داشته و فراموشکار نباشد، اگرچه برای اشتراط مرد بودن غیر از اجماع، ادلهای که مورد استناد قرار گرفته خالی از اشکال و ضعف سند نیست.
مسئلۀ ۳۴۸۷ : شرایط و صفاتی که در قاضی معتبر است از راه وجدان، شناخت شخصی، شهرت مفیدِ علم و اطمینان یا شهادت دو شاهد عادل تشخیص داده میشود، همان طور که اجتهاد قاضی با شهادت انسان خبره عادل ثابت میشود، کما اینکه اگر خود انسان خبره باشد و بتواند مجتهد را از غیر مجتهد بشناسد، میتواند با تشخیص خودش عمل کند.
مسئلۀ ۳۴۸۸ : کسی که مجتهد نیست نمیتواند با اتکای به فتوای مجتهد دیگر قضاوت کرده و حکم صادر کند اگرچه بهطور نیابت از طرف او باشد، ولی جایز است به صورت اصلاح میان طرفین دعوا بهطور کدخدا منشی دعاوی بین آنان را حل و فصل کند.
مسئلۀ ۳۴۸۹ : کسی که خود را واجد شرایط قضاوت نمیداند، حرام است متصدّی آن شود حتی اگر دیگران او را واجد شرایط بدانند.
مسئلۀ ۳۴۹۰ : کسی که شرایط قضا را ندارد، مراجعه کردن به وی برای قضاوت حرام است، مگر آنکه برای گرفتن حقّ مشروع ناچار باشد، مخصوصاً اگر مراجعه نکند صاحب حق در مشقّت و عسر و حرجی قرار بگیرد که تحمل آن متعارف نیست.
مسئلۀ ۳۴۹۱ : قضاوت برای کسانی که شرایط آنرا دارند واجب کفایی است و در صورت تعین و نبودن قاضی واجد شرایط، واجب عینی خواهد بود.
مسئلۀ ۳۴۹۲ : کسی که قضاوت برای او واجب عینی نیست میتواند از بیت المال حقوق بگیرد، اگر چه در صورت غنی بودن بهتر است نگیرد و اگر قضاوت بر او واجب عینی باشد، اگر محتاج باشد باز هم میتواند حقوق از بیت المال بگیرد و اقوی آنست که اگر محتاج هم نباشد میتواند بگیرد، اگرچه بهتر است در این صورت نگیرد و برای انجام کارهای مقدّماتی، ثبت، ضبط و دیگر کارهای تشریفاتی گرفتن حقوق مانعی ندارد و احوط وجوبی آنست که از متخاصمین یا غیر آنان چیزی نگیرد، اگرچه قضاوت برای او وجوب عینی نباشد. حق آنست که نظام اسلامی قضات را از نظر مالی آنقدر در آسایش و وسعت قرار دهد که آنان بدون کوچکترین دغدغه و چشمداشتی حکم واقعی را صادر کنند.