مسئلۀ ۱۹۳۶ : جهاد ابتدایی از واجبات کفائیه است و زمانی واجب میشود که امکانات عدّهای و عُدّهای، تجهیزات، نیروهای کاردان و آمادگی و اطاعت مردم و دیگر شرایط زیر نظر و قیادت امام معصوم یا نایب خاصّ وی در زمان حضور، یا مجتهد اعلم جامع شرایط و آشنا به زمان، مدیر، مدبّر و وارسته انجام پذیرد و از جانب امام معصوم یا حاکم شرع جامع شرایط به آنان امر و دستور صادر گردد.
مسئلۀ ۱۹۳۷ : شروع جهاد ابتدایی در ماههای حرام- رجب، ذیالقعده، ذیالحجّه و محرّم- حرام است، مگر آنکه دشمن در همان ماههای حرام به مسلمانان هجوم آورد که در این صورت دفاع واجب است.
مسئلۀ ۱۹۳۸ : جهاد ابتدایی با سه گروه جایز است:
1- کفّار حربی و اهل کتاب مانند یهود، نصاری و مجوس که در پناه نظام اسلامی نیستند.
2- کفّاری که زندگی تحت حاکمیت اسلامی و مقرّرات نظام اسلامی را پذیرفتهاند، ولی نقض عهد کرده و شرایط را به هم زدهاند.
3- شورشیان و گروههای مسلّحی که بدون حق و قانون و با انگیزههای شیطانی و باطل در فکر براندازی و تغییر حکومت صالح اسلامی یا در فکر به دست گرفتن قدرت و جابهجایی حکومت هستند و یا به عنوان دفاع از حقوق مردم و اصلاح امور جاری در برابر امام معصوم یا حاکم جامع شرایط و نظام مشروع و قانونی دست به شورش مسلّحانه بزنند- چه به صورت جنگ منظّم کلاسیک یا جنگهای پارتیزانی و یا کودتا- در این موارد اگر دست به کاری زده باشند و حکومت اسلامی نیز در برابر آنان دست به اقدامی بزند، جهاد دفاعی خواهد بود و اگر دست به کاری نزده باشند، ولی نظام اسلامی به خاطر صلاحاندیشی و پیشگیری اقدام به جهاد کند، جهاد ابتدایی خواهد بود. ممکن بلکه اقوی آنست که دسته سوّم بهطور دائم در ردیف جهاد دفاعی حساب شود، چون افراد شورشگر و مسلّح، مادامی که دست به سلاح نبرده و اقدام عملی علیه نظام صالح اسلامی نکرده باشند، مانند دیگران از حقوق مساوی برخوردار خواهند بود.
مسئلۀ ۱۹۳۹ : قراردادهایی که نظام اسلامی با کفّار میبندد، با شرایط زیر منعقد خواهد شد:
1- با توجّه به مجموعه اوضاع و شرایط زمانی و مکانی، نوعی مالیات یا سرانه و یا سالانه و مانند آن پرداخت کنند، البتّه اگر نظام اسلامی صلاح بداند میتواند اصلاً مالیات نگیرد.
2- از کارهایی نظیرتوطئه علیه نظام، کمک رسانی مالی و جانی و اطّلاع رسانی به دشمنان و مخالفان اسلام، اذیت، آزار و شکنجه تک تک مسلمانان، تظاهر و تجاهر به چیزهایی که در اسلام حرام مسلّم است مانند تظاهر به میخوارگی، بیحجابی، بدحجابی و هرزگی و مانند آن، اجتناب و پرهیز کنند.
3- در برابر احکام عمومی قضای اسلامی و مقرّرات عام حکومتی تسلیم و تابع باشند، اگرچه در احوال شخصیه میتوانند مطابق مقرّرات قضایی خودشان عمل کرده و به قضات خودشان مراجعه کنند.
مسئلۀ ۱۹۴۰ : اگر نظام اسلامی و دولت آن مطابق مصالح اسلام و مسلمین با کفّار- اعم از اهل کتاب و مشرکین- پیمان صلح منعقد سازد یا به ایشان امان بدهد، عمل مطابق آن قرارداد و تعهّد و اماننامه، واجب و نقض آن، مادامی که از طرف ایشان نقض نشده باشد، جایز نیست.
مسئلۀ ۱۹۴۱ : کفّاری که در حال جنگ با مسلمانان هستند، اگر نظام اسلامی صلاح بداند میتواند با ایشان قرارداد صلح ببندد، چه در مقابل قرارداد ذکر شده چیزی بگیرد چه نگیرد یا چیزی به کفّار بدهد و یا ندهد و مدّت قرارداد و کیفیت و شرایط دیگری که لازم است، بستگی به مصالح اسلام و مسلمین دارد و تشخیص آن بر عهدۀ حکومت اسلامی است.
مسئلۀ ۱۹۴۲ : نظام اسلامی قبل از شروع جهاد ابتدایی واجب است مخالفان، کافران و مشرکان را دعوت به اسلام کند و زمینه را برای چنین دعوتی فراهم کند تا آنان گرایش به اسلام و عدالت اسلامی پیدا کنند، بدون دعوت و ایجاد زمینه مناسب، جهاد جایز نیست و منظور از دعوت روشن کردن آنان و بیان توحید خداوندی و خواندن ایشان به سوی یگانه پرستی و تبیین زیباییهای اسلام و معرّفی خدای جهان، آن گونه که متناسب شئون حضرت حق است.
مسئلۀ ۱۹۴۳ : کفّاری که در حال جنگ با مسلمانان هستند و با مسلمین قرارداد متارکه جنگ و تعهّدات دیگر ندارند، اگر از قراین و شواهد به دست آید که به اسلام گرایش پیدا کردهاند و این احتمال کاملاً عُقلایی به نظر آید، چه از طرف رهبری یا یکی از مسلمانان امان داده شود، باید ترتیب اثر داده شود و لازم نیست از طرف آنان تقاضای امان نامه شود و در این صورت دیگر جنگ با آنان جایز نیست.
مسئلۀ ۱۹۴۴ : در جهاد با کفّار و مشرکان، زنان و کودکان آنان نباید مورد آسیب قرار گیرند و حتّی جنگجویان کافری که به دست مسلمانان اسیر شدهاند و هیچ خطری از جانب آنها مسلمانان را تهدید نمیکند، نباید مورد تعدّی قرار گیرند و کاملاً از حقوق مشروع و قانونی برخوردار میشوند.
مسئلۀ ۱۹۴۵ : حکومت صالح اسلامی با اسرای جنگی کفّار که به اسارت مسلمین درآمده اند و تحت اسارت زندگی میکنند- با پایان جنگ- با توجّه به مجموعه شرایط و رعایت مصالح اسلامی یکی از سه گزینه را میتواند انجام دهد:
1- آنان را مورد منّت و رأفت اسلامی قرار داده و بلا عوض و یک جانبه آزادشان کند و حتّی در انتخاب نوع زندگی و محیط آن و نیز جای ماندن و شیوه آن، آزاد بگذارد.
2- آزادشان کند، ولی در مقابل آزاد سازی چیزی مطالبه کند و بگیرد.
3- با مراعات حقوق ویژه و احکام خاصی که در اسلام آمده است، برای جذب ایشان به سوی اسلام و هضمشان در جامعه اسلامی، به عنوان برده از آنان استفاده شود.
مسئلۀ ۱۹۴۶ : اسرای آشوبگران مسلّح (بُغاۀ) نه کشته میشوند و نه به بردگی گرفته میشوند، بلکه باید آزاد شوند، مگر اینکه از ناحیه ایشان احساس خطر شود، در این صورت حاکم اسلامی مطابق مصالح تصمیم میگیرد و در صورتی که آشوبگران مسلح مرکزیت فتنه و توطئه را داشته باشند و حاکم اسلامی احتمال بدهد اگر آنان آزاد شوند به مرکزیت ملحق میگردند، میتواند مطابق مصالح با آنان، مانند کسانی که در حال جنگ هستند عمل کند.