مسئلۀ ۳۷۴۷ : تلقیح عبارت از این است که منی مرد را در رحم زن تزریق کنند یا به عبارت دیگر، نطفه مرد را به وسیلۀ ابزار و آلات خاص وارد رحم زن کنند و از این طریق زن را باردار سازند. این عمل در مواردی حلال و در مواردی حرام است که در مسائل آتی بیان میشود.
مسئلۀ ۳۷۴۸ : اگر شوهر منی خود را به وسیلۀ سرنگ یا هر وسیله دیگری در رحم همسر خود وارد کند جایز است به شرط اینکه زن و شوهر از مقدّمات حرام پرهیز کنند. لذا اگر با رضایت زن بوده و منی را به شکل حلال بهدست آورد، مثلاً از راه تماس حرام به وجود نیاورده و در رحم زن وارد کند، جایز است و نوزاد او حلال زاده و وابسته به همان زن و مرد است و با آنان محرم بوده و از ایشان ارث میبرد.
مسئلۀ ۳۷۴۹ : اگر منی مرد را به هر وسیله وارد رحم زن کنند ولی فرضاً مقدّمات آن حرام باشد اگرچه به خاطر ارتکاب مقدّمات حرام گناهکارند، ولی بچّهای که از این راه متولّد میشود بدون شک متعلّق به آن زن و مرد بوده و همۀ احکام و آثار فرزند حلال زاده را دارد، هم محرم میشود و هم ارث میبرد.
مسئلۀ ۳۷۵۰ : وارد کردن منی مرد اجنبی در رحم زن اجنبی حرام است، خواه زن اجازه بدهد یا ندهد، شوهر داشته باشد یا نداشته باشد. در صورت شوهر داشتن خواه شوهرش اجازه بدهد یا ندهد هم حرام است.
مسئلۀ ۳۷۵۱ : در صورتی که منی مرد اجنبی را در رحم زن اجنبی وارد کنند، اگر به اشتباه باشد مثلاً مرد خیال میکرده این زن همسر خودش است و زن هم به خیال اینکه منی شوهر خودش است رضایت داده و بعداً معلوم شود این گونه نبوده، در این صورت شرعاً بچّه از مرد صاحب منی و آن زن است. پدر بچّه، صاحب منی و آن زن مادرش است و تمام احکام فرزندی را دارد.
مسئلۀ ۳۷۵۲ : اگر با علم و از روی عمد منی مرد اجنبی را وارد رحم زن اجنبی کنند و زن اجنبی بیوه و بیشوهر باشد، اگرچه کار حرامی کردهاند ولی از نظر نسبت دو حالت دارد:
1- اگر صاحب منی معلوم و شناخته شده باشد در این صورت بنا بر ظاهر، کودک مال صاحب منی است و آن زن هم مادر اوست، چون صدق عنوان زنا معلوم نیست؛ ولی احوط آنست که اگر بچّه دختر باشد با صاحب منی و مردان دیگری که اگر عقد صحیح بود، به او محرم میشدند، ازدواج نکند و اگر بچّه پسر باشد با مادرش و کسانی که اگر عقد صحیح بود به او محرم میشدند، ازدواج نکند.
2- اگر منی مرد اجنبی را در رحم زن اجنبی با علم و آگاهی قرار دهند ولی صاحب منی معلوم نباشد، در این صورت بچّه متعلّق به مادر است و احتیاط مذکور در بند «۱» را رعایت کند و چون صاحب منی معلوم نیست، الحاق به پدر معنا ندارد.
مسئلۀ ۳۷۵۳ : اگر منی مرد اجنبی را در رحم زن اجنبی شوهردار وارد کنند و بچهدار شود، کار حرامی مرتکب شدهاند، ولی از نظر نسبت سه حالت دارد:
1- اگر صاحب منی شناخته نشود ظاهر آنست که به مادر ملحق میشود، چون صاحب منی ناشناس است الحاق به او معنا ندارد و بچّه با مادر و تمام کسانی که اگر عقد صحیح بود به او محرم میشدند، بنا بر احتیاط واجب ازدواج نکند.
2- اگر صاحب منی معلوم شود و نیز اینکه بچّه متعلّق به اوست، صاحب منی، پدر بچّه و زن مادر او میشود و اظهر آنست که در تمام این فروض احکام زنا مترتب نیست.
3- اگر صاحب منی معلوم شود ولی شک باشد که این بچّه از شوهر زن است یا از صاحب منی، در این صورت بچّه متعلّق به شوهر و همین زن است و تمام احکام ولد حلال بر او مترتب است.
مسئلۀ ۳۷۵۴ : اگر زنی پس از نزدیکی با شوهر- خدای ناکرده- با مساحقه و همجنسبازی نطفه شوهر را در رحم زن دیگر وارد سازد و از آن زن بچّهای به دنیا بیاید، آن بچّه متعلّق به صاحب منی و آن مادر است اگرچه عمل حرام بوده و زن مرتکب گناه شده است و در تمام موارد مذکور در این مسئله و مسائل ۳۷۵۲ و ۳۷۵۳ که دربارۀ تلقیح گفته شد، احتیاط در باب ارث این است که رضایت تمام ورثه را کسب کنند.
مسئلۀ ۳۷۵۵ : گرفتن نطفه و گذاشتن آن در رحم مصنوعی برای تولید و تربیت بچّه چنانچه مقدّمات حرام نداشته باشد، ظاهراً اشکال ندارد و اگر نطفهای گذاشته شد و بچّه به دنیا آمد چه با مقدّمات حلال یا بدون آن، بچّه متعلق به صاحب نطفه است و حکم پدر و فرزندی میان آن دو جاری است ولی بچّه مادر ندارد.
مسئلۀ ۳۷۵۶ : اگر با ابزار و راههای علمی جدید نطفهای را در رحم زنی بکارند، چند صورت ممکن است فرض شود:
1- زن خَلیه بوده و شوهر نداشته باشد و نطفه نیز مال کس دیگر نبوده و متعلق به مرد اجنبی نباشد، بلکه از طرق علمی و آزمایشگاهی (غیر از بدن آدمی) آنرا حاصل کردهاند و زن خود را اجیر قرار داده تا در رحم وی نطفه کاشته شود و بچّهای به وجود آید و هیچ گونه کار حرام و لمس بدن نامحرم و ضرر جسمانی و غیر آن از محذورات شرعی صورت نگیرد، ظاهر آنست که دلیلی بر حرمت وجود ندارد و شرایط اجاره تمام است و زن مستحق اجرت مقرّره است؛ اگرچه احتیاط آنست که پرهیز شود.
2- زن شوهر داشته باشد، بدون اجازۀ شوهر یا در صورتی که مزاحم حقّ شوهر باشد بلا اشکال جایز نیست و نیز اگر شوهر اجازه بدهد و با حقّ شوهر تزاحم نداشته باشد و زن تمام شرایط ستر و عفاف را هم رعایت کند، محل اشکال است و در هر دو صورت بچّه ملحق به مادر بوده و پدر ندارد.
3- اگر زن با کاشتن نطفه، بهطور عادّی ضررهای غیر قابل تحمّل ببیند یا این کار مستلزم اعمال خلاف شرع باشد، مطمئنّاً جایز نیست و حرام است.
مسئلۀ ۳۷۵۷ : اگر حملی را که در مرحله نطفه است یا به صورت علقه و مضغه درآمده است و یا بعد از دمیده شدن روح در آن، به رحم زن دیگر منتقل کنند و در رحم دوّم رشد کند و به صورت طبیعی پس از پایان مدّت از زن دوّم متولّد شود، اظهر و اقوی آنست، نسبت به صاحب رحم اوّل و زن اوّلی همۀ احکام مادری و محرمیت و فرزندی نَسَبی، مترتب است، ولی زن دوّم در احکام ازدواج و محرمیت، ظاهر آنست که احتیاطاً احکام محرمیت را جاری کرده و با او در این جهت معامله مادری کند و در احکام دیگر مانند ارث، حضانت و امثال آن، احکام مادری دربارۀ او جاری نیست.
مسئلۀ ۳۷۵۸ : اگر به وسیلۀ امکانات و دستگاههای مدرن، کاری کنند حمل در رحم مادر سریع رشد کند و زودتر از مدّت شش ماه به دنیا بیاید یا رشد آن کندتر انجام شود و پس از پایان حدّاکثر مدّت، حمل به دنیا بیاید. در کند کردن سیر آن چه از مواد خاص شیمیایی و مانند آن استفاده شود یا در مزاج آن فعل و انفعالاتی انجام دهند و در اثر آن سرعت طبیعی نطفه کندتر شود و پس از گذشتن زمان مدّت حمل بچّه به دنیا بیاید، در تمامی این موارد بچّه متعلّق به پدر است و رابطه آن با پدر و مادر مانند رابطه تمام بچّههای طبیعی و معمولی است.