یکی از اموری که در اسلام و منابع دینی بر آن تأکید زیادی شده است و توجه و عنایت ویژه و حفظ و نگهداری آن از علایم ایمان و باور دینی به حساب آمده، امانتداریاست. قرآنکریم در سوره مؤمنون، امانتداری و رعایت عهد و پیمانها را از علایم ایمان و نشانه فلاح و رستگاری به شمار آورده و فرموده است: «وَ الَّذِینَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ رَاعُونَ» و همچنین از امام صادق روایت شده که فرمودهاند به طولانی بودن رکوع یا سجده کسی نگاه نکنید برای اینکه ممکن است به آن عادت کرده باشد و اگر آنرا ترک کند دچار ترس و اضطراب میگردد، بلکه برای شناخت درستی و نادرستی واقعی فرد به راستگویی و امانتداری او نظر کنید.
امانت و امانتداری در نظام اسلامی و منابع دینی از آن چنان جایگاه رفیعی برخوردار است که آنرا از محوریترین شرایط، برای پذیرش مسئولیتها و موقعیتهایکلیدی اجتماعی و سیاسی، به شمار آوردهاند بهطوری که اگر کسی امین نباشد، در نظام اسلامی حقّ تصدی مسئولیتهای مهم اجتماعی مانند امامت امّت، مرجعیت دینی، قضاوت اسلامی و دیگر مقامهای اجتماعی و سیاسی را ندارد، در غیر این صورت اگر کسی مسئولیتی را بپذیرد و آسیب و ضررهایی وارد سازد، علاوه بر اینکه گناه کرده، ضامن نیز هست.
مسئلۀ ۲۸۰۰ : اگر کسی مال خود را در اختیار دیگری قرار دهد که برایش حفظ کند و او هم قبول کند، امانت محقق میشود و امانتدار واجب است به شرایط و احکام امانت و امانتداری عمل کند. در تحقّق امانت لفظ و صیغه خاصی شرط نیست بلکه امانت هم با لفظ و هم با عملی که مقصود را بفهماند محقق میشود. امانتگذار را «مُوَدّع» یا «ودعی» و امانتدار را «مستودع» و امانت را «ودیعه» مینامند.
مسئلۀ ۲۸۰۱ : امانتدار و امانتگذار هر دو باید عاقل و بالغ باشند اگر انسان مالی را نزد بچه یا دیوانه امانت بگذارد یا بچه و دیوانه مالی را نزد کسی امانت بگذارند صحیح نیست، مگر آنکه بچه و دیوانه فقط عاملی برای رسیدن مال به دست عاقل و بالغ باشند، گرچه این دو فرض از جهت حکم شرعی متفاوت میباشند که در مسائل بعد توضیح داده میشود.
مسئلۀ ۲۸۰۲ : اگر امانتدار چیزی را از بچه یا دیوانه بهطور امانت تحویل بگیرد واجب است آنرا فوراً به صاحبش بازگرداند و در صورتی که آن مال ملک خود کودک یا دیوانه باشد، واجب است آنرا به ولیّ آنان برساند و اگر در این فرض آن شیئ از بین برود، امانتدار ضامن عین یا قیمت آن خواهد بود، مگر آنکه به عنوان امانت تحویل نگرفته باشد، بلکه به این عنوان تحویل گرفته باشد که نگذارد مال خراب شود و از آن نگهداری کند یا به ولیّ ایشان برساند، که اگر در نگهداری آن کوتاهی نکند و تلف شود ضامن نیست.
مسئلۀ ۲۸۰۳ : کسی که نمیتواند و از حفظ و نگهداری امانت عاجز است، احتیاط واجب آنست که آنرا قبول نکند، مگر آنکه توانایی او از مالک بیشتر باشد و کس دیگری که بتواند آن مال را بهتر حفظ کند وجود نداشته باشد یا مالک وضعیت امانتدار را بداند و یا او مالک را از وضع خود آگاه سازد و در عین حال مالک آن مال را نزد او به امانت گذارد در این صورت رعایت آن احتیاط واجب نیست، گرچه مطلوب است.
مسئلۀ ۲۸۰۴ : اگر امانتدار به صاحب مال بفهماند که حاضر نیست از مال او نگهداری کند و در عین حال صاحب مال آنرا نزد او بگذارد و برود، اگر صاحب مال خود قدرت و تمکن حفظ مالش را دارد و در عین حال مال را نزد آن فرد گذاشته و میرود، اگرچه مستحب آنست که امانتدار در صورت امکان آنرا نگهداریکند، ولی اگر تلف شود ضامن نیست چون امانت را قبول نکرده است. اما اگر صاحب مال قدرت و تمکن نگهداری از آن مال را ندارد و امانتدار این قدرت را دارد یا از صاحب مال تواناتر است و یا صاحب مال غایب است و از اوضاع مال خبر ندارد و مال هم به صورتی است که اگر نگهداری نشود در معرض فساد و تلف شدن قرار میگیرد و در این صورت احتیاط واجب آنست که امانتدار آنرا در حد امکان حفظ کند.
مسئلۀ ۲۸۰۵ : قرارداد امانت از قراردادهای لازم نیست، بنابراین هر کدام از طرفین که بخواهند میتوانند آنرا به هم بزنند، منتها اگر امانتدار منصرف شود و قرارداد امانت را به هم بزند، در حد امکان واجب است فوراً امانت را به صاحب یا وکیل و یا ولیّ او برساند یا به آنان اطلاع دهد و اگر بدون عذر موجه به صاحبش نرساند یا به آنان اطلاع ندهد و امانت از بین برود، ضامن است که عین یا قیمت آنرا به صاحبش برساند.
مسئلۀ ۲۸۰۶ : کسی که امانت را میپذیرد باید جای مناسب آن امانت را داشته باشد و اگر ندارد در تهیه آن تلاش کند و طوری از آن نگهداری کند که مردم نگویند در امانت کوتاهی یا خیانت شده است و اگر در جای غیر مناسب نگهداری کند و تلف شود، ضامن است.
مسئلۀ ۲۸۰۷ : کسی که امانت را میپذیرد، اگر در حفظ و نگهداری آن کوتاهی یا زیادهروی نکند و بهطور اتّفاقی از بین برود، ضامن نیست، ولی اگر آنرا عمداً و اختیاراً تلف کند یا در جایی نگهداری کند که امن و یا مناسب آن مال نیست و در اثر آن تلف شود، ضامن است و عین یا قیمت آنرا باید به صاحبش بدهد، مگر اینکه امانتدار جایی بهتر از آن نداشته باشد و نتواند امانت را به صاحبش برگرداند یا اینکه نتواند به کسی که بهتر از او نگهداری میکند برساند، در این حالات اگر تلف شود ضامن نیست.
مسئلۀ ۲۸۰۸ : چنانچه امانتدار بترسد که مال امانت، اگر نزد وی بماند از بین برود یا دزد آنرا ببرد، در این صورت اگر میتواند آنرا به صاحب مال یا وکیل و یا ولیّ او برساند، واجب است این کار را انجام دهد و اگر دسترسی به هیچ کدام از آنها نداشته باشد، واجب است آنرا نزد حاکم شرع واجد شرایط بگذارد تا برای صاحبش نگهداری شود. اگر حاکم شرع یا نماینده او وجود نداشته باشند یا دسترسی به ایشان ممکن نباشد، باید آنرا نزد شخصی امین که قدرت نگهداری آنرا دارد، امانت بگذارد تا برای صاحبش حفظ کند.
مسئلۀ ۲۸۰۹ : اگر امانتگذار که صاحب مال است دیوانه شود یا بمیرد، عقد ودیعه باطل میشود و امانتدار واجب است فوراً ودیعه را به ولیّ دیوانه یا وراث میت برگرداند و یا آنان را باخبر سازد و اگر بدون عذر شرعی به آنها نرساند یا خبر ندهد و در خبردادن کوتاهی کند و امانت تلف شود، ضامن است. مگر آنکه خبر ندادن و نرساندن مال به آنان به خاطر این باشد که بخواهد ولی یا وراث میت را بشناسد یا اینکه بخواهد بداند میت وارث دیگری هم دارد یا نه و در عین حال در حفظ و نگهداری امانت هم کوتاهی، تعدّی یا تفریط نکرده و مال تلف شده باشد، ضامن نیست.
مسئلۀ ۲۸۱۰ : اگر امانتگذار- که صاحب مال است- بمیرد و چندین وارث داشته باشد، امانتدار، باید امانت را به همۀ ورثه یا به کسی که از طرف همۀ وراث نمایندگیدارد، تحویل دهد و اگر میت وصی هم داشته باشد در مقدار یکسوم یا کمتر از آن باید به وصی رجوع کرد، بنابراین اگر بدون مراجعه به همه و اجازۀ آنان همۀ امانت را به یکی از وراث تحویل دهد، ضامن سهم دیگر ورثه خواهد بود.
مسئلۀ ۲۸۱۱ : اگر امانتدار نشانههای مرگ را در خود ببیند، واجب است تا در صورت امکان امانت را به صاحب، وکیل یا ولیّ او برساند و اگر ممکن نیست، به حاکم شرع جامع شرایط تحویل دهد. اگر هم به حاکم شرع یا نماینده او دسترسی ندارد، واجب است وصیت کند و برای وصیت خود شاهد بگیرد و اگر لازم است از طریق نهادهای قانونی و رسمی مشخص کند، باید این کار را انجام دهد و برای وصی و شاهد، در صورت لزوم، به صورت رسمی و قانونی، مثلاً در دفترخانه، آن مال و جنس و خصوصیت امانت و محل و صاحب آنرا توضیح دهد و بنویسد، مگر در صورتی که به وارث خود اطمینان داشته باشد و آنان را امین بداند و خصوصیات امانت را به آنان بگوید یا آنان از خصوصیت امانت و صاحب آن با خبر باشند و احتمال جابهجایی و از بین رفتن امانت را ندهد، در این صورت وصیت لازم نیست، اگرچه بهتر است.
مسئلۀ ۲۸۱۲ : اگر امانتدار علایم و نشانههای مرگ را مشاهده کند و به وظیفهای که در مسئلۀ پیش گفته شد عمل نکند، در این صورت اگر امانت تلف شود، ضامن است، گرچه در نگهداری آن کوتاهی نکرده باشد و بیماری وی خوب شود یا اینکه پس از مدّتی پشیمان شده و وصیت کند.
مسئلۀ ۲۸۱۳ : مالی که به عنوان رهن، عاریه، اجاره یا مضاربه و مانند آن گذاشته شده است، در دست طرف قرارداد امانت است و واجب است در حفظ و نگهداری آن بکوشد و اگر کوتاهی یا زیادهروی کند، ضامن است.
مسئلۀ ۲۸۱۴ : اگر انسان مالی را از سیل بگیرد یا مال دزدی به دستش برسد یا در اثر اشتباه در نقل و انتقال و جابهجایی یا اشتباه در معامله و مانند آن مالی به دست انسان برسد، واجب است آنرا به صورت امانت نگهداری کند تا به دست مالک، وکیل یا ولیّ او برساند و یا به آنان خبر دهد و نیز اگر مال گمشدهای پیدا کند یا مالی را که در معرض نابودی قرار دارد به دست آورد، باید آنرا حفظ کند یا مطابق نظر حاکم شرع جامع شرایط عمل کند.
مسئلۀ ۲۸۱۵ : اگر کافر هم مال خود را نزد مسلمان به امانت بگذارد، حفظ و نگهداری آن واجب است و هرگاه صاحب مال بخواهد امانت خویش را پس بگیرد و آنرا مطالبه کند، اگر کافر حربی نباشد، رد آن واجب است و در کافر حربی، بنا بر احتیاط واجب رد آن لازم و واجب است.
مسئلۀ ۲۸۱۶ : اگر کسی امانتداری خود را انکار کند یا امانتی را قبول کند ولی ادّعا کندکه بدون تعدّی و تفریط تلف شده است و یا آنرا به صاحبش بازگردانیده است و امانتگذار خلاف این ادّعا را داشته باشد، اگر امانتگذار یا هر دو، تلف شدن را قبول داشته باشند و امانتگذار مدّعی تفریط و تعدّی بوده و امانتدار منکر باشد، در صورتی که امانتگذار بینه نداشته باشد، قول امانتدار و قسمش پذیرفته است.
مسئلۀ ۲۸۱۷ : امانتگذار جایز است در ضمن قرارداد امانت، برای حفظ و نگهداری آن، چیزی به عنوان مزد نگهداری معین کند.
مسئلۀ ۲۸۱۸ : چنانچه مال امانت منافعی داشته باشد برای صاحب مال است، مگر آنکه در ضمن قرارداد شرط کرده باشند منافع آن متعلق به امانتدار باشد.
مسئلۀ ۲۸۱۹ : اموالی که در بانک یا مانند آن به امانت گذاشته میشوند دو حالت دارد:
1- اینکه هدف امانتگذار این باشد که عین آنها باقی بماند، مانند فرش و سکه و چیزهایی که از این قبیل است، در این قبیل موارد تصرّف در آنها به هیچ وجه جایز نیست، مگر آن مقداری که در حفظ و نگهداری آنها مؤثّر است.
2- ودیعه و امانت گذاشتن، برای حفظ عین آنها نبوده بلکه برای حفظ مالیت و ارزش آنها باشد، اظهر آنست که پول و اسکناس و مانند آن از این قبیل است، بنابراین تصرّف در آنهاجایز است و در مواردی که مشکوک است حالت اول است یا دوم، ظاهر آنست که تصرّف در آنها جایز است ولی احتیاط آنست، تصرّف نشود.
مسئلۀ ۲۸۲۰ : مبالغ، کالا و چیزهایی که بانکها و یا دیگر مؤسسات مالی و اعتباری برای سپردهگذاران میدهند حلال و تصرّف در آنها جایز است.