اقرار و اعتراف یکی از راههای عُقلایی و رایج است که در نزد عقلا معتبر بوده و در محاکم قضایی و مانند آن مورد استناد قرار میگیرد و احکام آن در مسائل آتی بیان خواهد شد.
مسئلۀ ۳۵۲۱ : اقرار همان اعتراف است و عبارت از این است که کسی به صورت جزم و یقین بگوید، دیگری در عهدۀ وی حقّی دارد یا اینکه بگوید من حقّی در عهدۀ کسی ندارم و کسی مثلاً بدهکار من نیست و یا مثلاً بگوید این فرشی که در خانه من وجود دارد مال دیگری است یا بگوید و اعتراف کند فلانی خواهر یا برادر اوست و یا فلان عمل جنایی را که موجب قصاص یا حدّ شرعی است مرتکب شدهام.
مسئلۀ ۳۵۲۲ : اقرار به هر لفظی، اگر رسا و دارای ظهور باشد و مطلب را برساند، هرچند صریح نباشد کفایت میکند و نافذ است، ولی اگر لفظ به کار برده شده رسا نباشد و احتمالات متعدد در مورد آن داده شود، اقرار محسوب نمیشود و نافذ نیست.
مسئلۀ ۳۵۲۳ : اقرار کننده باید بالغ، عاقل و دارای قصد و اختیار باشد، بنابراین اقرار کودک، دیوانه، مست اعتبار ندارد و یا کسی که به وسیلۀ هیپنوتیزم و یا دارو و مانند آن در خواب و حالت شبیه خواب، بدون قصد و اختیار به چیزهایی اعتراف کرده یا کسی که در حال تهدید یا زیر فشار جسمانی و یا روانی اقرار کرده، اقرارش اعتبار ندارد. ولی اقرار مریض در مرضی که به مرگش منجر میشود غیر معتبر نیست منتها اگر اطمینان آور و مورد وثوق باشد همۀ آن اعترافات معتبر است و الا نسبت به ثلث مال نافذ بوده و در مقدار زاید بر آن نافذ نیست.
مسئلۀ ۳۵۲۴ : اقرار شخص سفیه نسبت به امور مالی معتبر نیست، بنابراین اگر شخص سفیه اقرار کند مبلغی به کسی بدهکار است یا آن چیزی که در دست اوست مال دیگری است، اعتبار ندارد ولی اقرار سفیه دربارۀ امور غیر مالی مانند طلاق، خُلع و مانند آن معتبر است.
مسئلۀ ۳۵۲۵ : اقرار شخصی که به وسیلۀ حاکم شرع جامع شرایط از تصرّف در اموالش منع شده، حتّی درباره امور مالی نیز معتبر است، فرقی نمیکند که زمان بدهکار شدن خود را قبل از حکم به ورشکستگی خود ذکر کند یا بعد از آن، منتها اگر پس از حکم به ورشکستگی اقرار کند بدهکار است، طلبکار جدید با سایر طلبکاران شریک نیست.
مسئلۀ ۳۵۲۶ : اقرار و اعتراف شخص وقتی معتبر است که علیه خودش باشد، بنابراین اعتراف و اقرار وی بر علیه دیگران و نیز به نفع خودش و دیگران معتبر نیست.
مسئلۀ ۳۵۲۷ : اقرار و شهادت که روی کاغذ نوشته شده یا بر روی نوار صدایی ضبط گردیده است، چه به صورت ویدئویی یا غیر آن، که شباهت زیادی به صدا و خط و سیمای کسی دارد، در صورتی که احتمال جعل یا مونتاژ در آن داده شود و یا احتمال داده شود در شرایط غیر عادی، با فشار و تهدید و فریب انجام شده، فاقد اعتبار است.
مسئلۀ ۳۵۲۸ : بهطور معمول پس از تحقق اقرار و اعتراف طبیعی و شرعی، انکار مُعترف اعتبار ندارد؛ مثلاً اگر کسی بگوید فلان شخص از من صد هزار تومان طلبکار است و پس از آن انکار کند یا بعد از اقرار به آن مبلغ مقداری از آنرا انکار کند، باز هم اعتباری ندارد مگر در صورتی که قراین و شواهد قویتر و معتبرتری دلالت کند که انکار او به حق بوده است. البتّه این مطلب با اعتبار اشخاص و موقعیتها فرق میکند و در موارد مشکوک، ظهور اول که مطابق اقرار واعتراف است، ملاک عمل می باشد و اگر بعد از اقرار چیزهایی بگوید که در واقع مکمل و شارح اقرار قبلی محسوب میشود، در این صورت مجموعه اعتراف و اقرار و این توضیحات را باید یک اقرار به حساب آورد.
مسئلۀ ۳۵۲۹ : اگر کسی اعتراف کند بدهکار است، ولی بگوید آنرا پرداختهام، اعتراف وی به اصل بدهکاری ثابت میشود، ولی پرداخت آن اثبات میخواهد و باید ثابت کند.
مسئلۀ ۳۵۳۰ : اقرار و اعتراف باید به چیزی باشد که دارای حکم و اثر شرعی است؛ مثلاً اقرار کند که این مال مربوط به فلانی است یا اقرار به بدهکاری یا منفعت و یا کار و حقّی کند که با همان اقرار بتوان او را ملزم به انجام آن کار یا ادای آن حق کرد، یا اقرار به گناهی کند که بتوان او را به آن جرم کیفر داد، بنابراین اگر اقرار کند که این مقدار از بابت پول شراب و قمار و مانند آن بدهکارم، اقرار نسبت به بدهی نافذ نیست و اعتبار ندارد زیرا اسلام خرید و فروش و درآمد از طریق چیزهای حرام مانند مطالب مذکور را به رسمیت نمیشناسد.
مسئلۀ ۳۵۳۱ : اقرار به نَسَب مانند پسری، دختری، برادری و مانند آن در صورتی که احتمال صدق در آن داده شود و از نظر عرف و شرع صحت آن ممکن باشد، در آنچه که بر علیه اقرار کننده است ثابت میشود و نافذ است، مانند وجوب دادن نفقه، حرمت ازدواج، مشارکت در ارث و امثال ذلک. ولی اصل نسب مانند برادر بودن، به وسیلۀ صرف اقرار ثابت نمیشود، مگر آنکه آن شخص هم قبول کرده و تصدیق کند کما اینکه اقرار در حقّ سایر ورثه نیز ثابت نیست مگر اینکه آنها هم تصدیق کنند.
مسئلۀ ۳۵۳۲ : فرزند بودن کسی به وسیلۀ اقرار با چند شرط پذیرفته میشود:
1- اینکه احتمال راست بودن داده شود و قرائن و شواهد او را تکذیب نکند.
2- شخص دیگری مدّعی آن نباشد.
3- اقرار دربارۀ کودکی باشد که در اختیار اوست، وقتی که این شرایط محقق شد، فرزندی ثابت شده و تمام آثار آن مترتب میشود و نیازی به تصدیق کودک نیست و اگر کودک پس از بلوغ انکار کند، مسموع نخواهد بود، ولی اگر اقرار دربارۀ فرزندی کسی باشد که به حد بلوغ رسیده است، این اقرار و ادّعا وقتی پذیرفته میشود که او هم تصدیق کند.
مسئلۀ ۳۵۳۳ : اگر بچّهای ادّعای بلوغ کند سه حالت دارد:
1- ادّعای بلوغ میکند و آنرا به روییدن موهای درشت، که یکی از علایم بلوغ است، بالای آلت تناسلی و زیر ناف مستند میکند، در این صورت با صرف اقرار و ادعا اعتراف او ثابت نمیشود بلکه باید از طریق مشاهده و معاینه اختیار شود.
2- ادعا کند که سنّش به پانزده سال قمری رسیده است که در این صورت باید بینه و دو نفر شاهد عادل اقامه کند و بدون شاهد با صرف ادّعا، ثابت نمیشود.
3- اگر مدّعی احتلام شود، ثبوت این ادّعا هم با یمین (قسم) و هم بدون یمین، محل اشکال است، مادامی که یقین به بلوغ پیدا نشده، استصحاب عدم بلوغ جاری است.