مسئلۀ ۳۰۰۱ : مجهولالمالک مالی را گویند که صاحبش مشخص نباشد، بنابراین فرق میان لقطه و مجهولالمالک این است که در لقطه هم مالک ناشناخته است و هم مال از دست او رفته و ضایع شده است ولی در مجهولالمالک فقط مالک شناخته شده نیست و عنوان ضایع شدن، فقدان و گم شدن بر آن صادق نیست.
مسئلۀ ۳۰۰۲ : اگر حیوانی مانند گاو، گوسفند یا مرغ وارد خانهای بشود و صاحب خانه نداند صاحب آنها کیست، حکم لقطه را ندارد، بلکه حکم مجهول المالک را دارد. بنابراین واجب است برای پیدا کردن صاحب آن جستجو کند و اگر نتوانست صاحبش را بیابد و مأیوس شد، با اجازۀ حاکم شرع، خود آنها یا قیمتشان را از طرف مالک اصلی، صدقه بدهد. نیز اگر کبوتری وارد منزل کسی بشود، اگر بالش را بریدهاند که در این حالت حکم مجهول المالک را پیدا میکند، ولی اگر بالهای آن سالم باشند و بتواند پرواز کند، اگر انسان بداند مالک داشته است و او را میشناسد باید آنرا به صاحبش بازگرداند و اگر مالک را نمیشناسد و از پیدا کردن او مأیوس است باید با اجازۀ حاکم شرع از طرف صاحبش صدقه بدهد.
مسئلۀ ۳۰۰۳ : اگر کسی در جای آباد و عامره حیوانی را بیابد، یکی از این دو حالت را دارد:
۱- اگر حیوان سالم بوده و در معرض تلف شدن نباشد، حق ندارد آنرا بگیرد و اگر مرتکب خلاف شد و آنرا گرفت واجب است آنرا نگهدارد و علوفهاش را هم بدهد و عوض آنرا نیز حق ندارد از صاحب حیوان مطالبه کند و اگر حیوان گوسفند بود و صاحبش هم پیدا نشد، میتواند برای صاحبش نگاه دارد و الا سه روز نگاه دارد و در آن سه روز صاحبش را جستجو کند و اگر نیافت، آنرا بفروشد و پول آنرا از طرف صاحبش صدقه بدهد و اگر صاحبش پیدا شد و صدقه را قبول نکرد، باید پول آنرا به صاحبش بدهد.
۲- اگر در اثر مرض، پیری و مانند آن در معرض تلف باشد، در این حالت جایز است آنرا بگیرد و واجب است علوفه آنرا تأمین کند و اگر قصد کار رایگان نداشته باشد، میتواند پس از اینکه صاحبش پیدا شد، عوض آنرا مطالبه کند یا اینکه از پشم، شیر و یا برای سواری از آن استفادهکند و از مخارج آن کسرکند و اگر حیوان تلف شد، ضامن نیست مگر آنکه در حفظ و نگهداری آن کوتاهی کرده باشد.
مسئلۀ ۳۰۰۴ : اگر حیوان را در جایی که عمران و آبادی نیست، مانند جنگل، کوه، بیابان و مانند آن پیدا کند و صاحبش معلوم نباشد، باز دو حالت دارد:
۱- اگر در آن محل آب و گیاه وجود دارد و حیوان هم سالم است و از لحاظ جسمی یا قدرت دویدن میتواند خود را بهطور متعارف از درندگان حفظ کند، در این صورت حق ندارد او را بگیرد.
۲- اگر در آن محل آب و گیاه وجود ندارد یا اینکه حیوان در معرض خطر باشد، مانند گوسفند و بچّه شتر، جایز است آنرا بگیرد و به مقدار ممکن در آن منطقه و اطراف آن اعلان کند و اگر از پیدا کردن صاحب آن مأیوس شد، میتواند آنرا تملک کند و بفروشد مشروط بر آنکه اگر صاحبش آمد عوضش را بدهد یا اینکه برای صاحبش نگاه دارد.
مسئلۀ ۳۰۰۵ : اگر بچّهای گم شده باشد- لقیط- و ولیّ او پیدا نشود یا بچّهای را سر راه گذاشته باشند جایز است- اگر در معرض خطر باشد واجب است- انسان او را بردارد و حفظ کند و مخارجش را تأمین کند تا به حد بلوغ برسد، یا پدر، جدّ پدری و یا وصی آنها پیدا شوند و اگر بچّه مالی همراه دارد، با اجازۀ حاکم شرع آن مال را صرف بچّه کند و اگر مالی ندارد از بیت المال یا زکوات و یا کمک مردمان خیر برای مخارج او کمک بگیرد و اگر ممکن نباشد، خودش باید مخارج او را بدهد و در این صورت میتواند مخارجی را که متحمّل گردیده، وقتی بچّه بالغ شد، از او مطالبه کند.
مسئلۀ ۳۰۰۶ : مالی که صاحبش مشخص است، ولی به هیچ وجه به او دسترسی نیست مجهول المالک نیست، ولی حکم مجهول المالک را دارد.
مسئلۀ ۳۰۰۷ : لقیط مانند لقطه نیست که نیاز به تعریف – اعلان- داشته باشد بنابراین تعریف لقیط لازم نیست.
مسئلۀ ۳۰۰۸ : اگر لقیط بمیرد و نسبش مشخص نشود، وارثش امام معصوم است و در عصر غیبت اختیار او با مجتهد جامع شرایط است.