طلاق رِجعی

مسئلۀ ۳۲۸۹ :    در طلاق رجعی به دو نحو مرد می‏تواند به زن خود رجوع کرده و از طلاق اعلام انصراف کند:
۱- حرفی بزند که نشان دهد انصراف از طلاق داشته و زن را دوباره به همسری برگزیده است مثلاً بگوید من از طلاقی که داده‎ام پشیمانم و از آن منصرف شده‎ام.
مسئلۀ ۳۲۹۰ :    ۲- به قصد و نیت رجوع کاری انجام دهد که معلوم شود رجوع کرده مثلاً با او نزدیکی کند یا او را ببوسد.  برای رجوع کردن، مرد لازم نیست شاهد بگیرد یا به زن خبر دهد، بلکه اگر خودش به قصد رجوع بگوید من به زنم رجوع کردم، اگر کسی هم نفهمد کفایت می کند و صحیح است اگرچه بهتر است شاهد بگیرد و اگر مرد پس از تمام شدن عدّه بگوید که من در زمان عدّه رجوع کرده‎ام باید اثبات کند.
مسئلۀ ۳۲۹۱ :    زنی که طلاق رجعی داده شده شرعاً دارای احکام همسری و زوجه است بنابراین نفقه و زکات فطره او بر شوهرش واجب است و در صورتی که یکی از آنان در زمان عدّه فوت کند، از همدیگر ارث می‏برند و شوهر حق ندارد در زمان عدّه با خواهر او یا زن پنجم ازدواج کند و مابقی احکام زوجه نیز بر وی منطبق می‏شود.
مسئلۀ ۳۲۹۲ :    کسی که همسرش را طلاق رجعی داده، تا پایان عدّه حرام است، همسر خود را از آن خانه‏ای که هنگام طلاق در آن زندگی می‏کرده، بیرون کند مگر آنکه زن مرتکب کار حرامی شود که موجب حدّ باشد یا اینکه ناشزه- زنی که از اطاعت شوهر سرپیچی کند- شود، در این صورت بیرون کردنش مانعی ندارد و نیز بر زن حرام است در زمان عدّه برای کارهای غیر ضروری و غیر عادّی و معمولی که به‌طور ضرورت انجام می‏شود بدون اجازۀ شوهر از منزل بیرون رود، ولی برای انجام کارهای ‏ضروری و اتیان واجب مُضَیق در حدّ ضرورت بیرون رفتن مانعی ندارد.
مسئلۀ ۳۲۹۳ :    نفقه و مخارج زنی که طلاق رجعی یا طلاق باین دارد، ولی باردار است مانند نفقه و مخارج همسر عادّی است.
مسئلۀ ۳۲۹۴ :    مردی که زن خود را طلاق رجعی داده اگر مالی از او بگیرد و با زن مصالحه کند که به وی رجوع نکند، مصالحه درست و از نظر حکم تکلیفی واجب است مطابق مصالحه عمل کند و رجوع به وی نکند، ولی چون حقّ رجوع مرد از قبیل احکام شرعی بوده و از قبیل حقوق نیست، قابل اسقاط نیست، بنابراین اگر رجوع کند، آن طلاق که قبلاً داده موجب جدایی زن نمی‏شود.
مسئلۀ ۳۲۹۵ :    اگر زن و مرد دربارۀ اصل منقضی شدن زمان عدّه و رجوع مرد اتفاق داشته، ولی در تقدّم و تأخّر آن با هم اختلاف داشته باشند، دو حالت پیش می‏آید:
۱- زمان انقضا معین باشد و هر دو در آن اتفاق نظر داشته باشند، ولی مرد مدّعی باشد رجوعش قبل از آن واقع شده و زن منکر آن باشد، در این حالت، قول مرد پذیرفته است ولی ‏باید قسم بخورد، چون برگشت حرف او بر این است که رجوع مرد صحیح بوده یا نه و اصل آنست که رجوع صحیح واقع شده است.
۲- اینکه عکس حالت اوّلی باشد یعنی زمان رجوع معین باشد و اختلاف در زمان انقضا داشته باشند، در این حالت، قول زن پذیرفته است منتهی باید قسم بخورد چون برگشت اختلاف به این است که موقع رجوع عدّه داشته یا نه و در باب عدّه قول زن مقدّم است.
مسئلۀ ۳۲۹۶ :    اگر کسی همسرش را دوبار طلاق بدهد و بعد از هر طلاقی به وی رجوع کند یا اینکه دوبار طلاق بدهد، ولی بعد از طلاق و تمام شدن عدّه، مجدّداً عقد را بخواند و با او ازدواج کند؛ پس از طلاق سوّم آن زن بر او حرام می‏شود، مگر اینکه پس از طلاق سوم و تمام شدن عدّه با دیگری ازدواج کند، در این صورت با پنج شرط، شوهر قبلی می‏تواند دوباره با آن زن ازدواج کند و آن شرایط به ترتیب زیر است:
۱- عقد شوهر دومی دائم باشد نه موقّت بنابراین اگر کسی را برای یک سال- بیشتر یا کمتر- صیغه کند و بعد از او جدا شود شوهر اوّل حقّ ازدواج دوباره با او را ندارد.
۲- شوهر دوّم بالغ باشد.
۳- شوهر دوّم با او نزدیکی کرده باشد و اظهر آنست که دخول از جلو باشد به گونه‏ای که هر دو لذّت ببرند و احوط آنست که انزال منی هم شده باشد.
۴- شوهر دوّم طلاقش داده یا از دنیا رفته باشد.
۵- عدّه طلاق یا وفات شوهر دوّم تمام شده باشد.
مسئلۀ ۳۲۹۷ :    اگر مردی صیغه طلاق را سه بار تکرار کند بدون آنکه در میان این سه بار رجوع کرده باشد، یک طلاق محسوب شده و دو صیغه دیگر لغو است و نیز اگر بگوید هی طالقُ ثلاثاً، یعنی زن من سه طلاقه است تنها یک طلاق محسوب می‏شود.