مسئلۀ ۱۹۱۱ : اگر کسی شرایط زیر را داشته باشد، در تمام عمر یک بار حج بر وی واجب میشود:
۱- بالغ باشد، طبعاً بر بچّه حج واجب نیست.
۲- عاقل باشد.
۳- حُر و آزاد باشد.
۴- به سبب رفتن به حج مجبور نشود کار حرامی را که اهمّیت ترک آن از حج بالاتر است، مرتکب شود یا واجبی را که از حج مهمتر است، ترک کند.
۵- مستطیع باشد، یعنی قدرت رفتن به حج با شرایط خاصی که توضیح داده میشود را داشته باشد.
مسئلۀ ۱۹۱۲ : استطاعت با شرایط زیر به وجود میآید:
۱- داشتن مخارج سفر و آنچه در آن سفر به صورت متعارف و متناسب حال وی به اندازه کافی مورد نیاز است.
۲- داشتن مخارج افراد تحت تکفّل خود تا لحظه بازگشت.
۳- سلامت مزاج و قدرت انجام اعمال و مناسک حج.
۴- نبودن مانع در رفتن و برگشتن، بنابراین در صورتی که راه بسته باشد یا انسان بترسد که در راه به جان و مال و آبروی او تعرّض شود، مستطیع نبوده و حج بر وی واجب نیست، ولی اگر راه دیگری وجود داشته باشد و انسان بتواند بدون نگرانی از آن راه به مکه برود، اگرچه دورتر هم باشد، در صورتی که مشقّت زیادی نداشته و خیلی نامتعارف نباشد، مستطیع است و باید از آن راه برود.
۵- داشتن وقت کافی برای انجام مناسک حج.
۶- با رفتن به حج، مال یا ملک یا کسب و پیشهای که برای ادامه معاش خود و افراد تحت تکفّل دارد، از دست ندهد، بنابراین اگر برای رفتن به حج ناچار شود مثلاً زمین کشاورزی، مغازه و یا ماشین را بفروشد یا منبع درآمدش را که مورد احتیاج وی است، صرف حج کند و پس از بازگشت از حج، چیزی که به وسیلۀ آن خود و خانوادهاش را اداره کند نداشته باشد و برای زندگی به زحمت بیفتد، مستطیع نبوده و حج بر او واجب نیست.
مسئلۀ ۱۹۱۳ : کسی که بدون خانه و ملکی متناسب با وضع و خانواده تحت تکفّلش به زحمت میافتد و بدون آن از طریق اجاره و امثال ذلک، نیازش برطرف نمیشود، وقتی حج بر او واجب میشود که خانهای به صورت ملکی برای خودش داشته باشد یا پول آنرا داشته باشد، وگرنه مستطیع نیست.
مسئلۀ ۱۹۱۴ : زنی که میتواند به حج برود، اگر بعد از بازگشت، مالی از خود نداشته باشد یا بدون شوهر باشد یا شوهر داشته باشد، ولی شوهرش فقیر باشد و پس از بازگشت با مشقّت و سختی زندگی کند، حج بر او واجب نیست، ولی اگر شوهری دارد که متمکن است و مخارج او را میدهد یا اینکه شوهر ندارد، ولی خودش مال یا درآمد مناسب برای تأمین مخارج پس از برگشتن را دارد، در این حالات اگر هزینه رفت و برگشت را داشته باشد، مستطیع میشود.
مسئلۀ ۱۹۱۵ : کسی که در راه حج برای خدمت به حجّاج در کاروان، رانندگی یا برای تهیه خبر و به عنوان خبرنگار اجیر میشود، یا به عنوان روحانی کاروان، ناظر، پزشک و یا به هر عنوان دیگری از طرف بعثهها، کاروانها و سازمان حجّ و اوقاف و مانند آن، او را به حج میبرند، حتّی کسانی که به عنوان میهمان و هیأت إفتا برده میشوند و میتوانند با کمال آرامش و بدون زحمت حج کامل را با تمام مناسک بجا آورند و مخارج افراد تحت تکفّل خود را نیز تا وقت برگشتن دارند وقتی که این نوع خدمات و وظایف را قبول کردند، حج بر آنان واجب شده و به عنوان حَجّهُالاسلام حساب میشود و این افراد لازم نیست بعد از بازگشت، سرمایه و منبع درآمد مناسب برای تأمین زندگی داشته باشند و نیز در این موارد، مدیون بودن طرف مانع استطاعت و وجوب حج نمیشود.
مسئلۀ ۱۹۱۶ : اگر فرد، یا تشکیلات، سازمان و یا مجتمع خیریهای، مخارج رفت و برگشت سفر حجّ کسی را به همراه مخارج خانواده و افراد تحت تکفّل وی، در آن مدّت که او به حجّ رفته، بدهند و به او این هزینه را ببخشند، حجّ بر او واجب میشود، چون استطاعت حاصل میشود، ولی اگر ملک او نکنند، در صورتی که اطمینان داشته باشد که این بذل صورت میگیرد و از او پس نمیگیرند، باز هم حج بر او واجب است و همچنین اگر مقداری را به او هبه کنند و ببخشند یا تصّرف آنرا برای او مباح کنند و در ضمن شرط کنند او به حج برود، اظهر آنست که حج بر وی واجب میشود، ولو اینکه مقروض باشد و یا اینکه برای بعد از برگشتن چیزی نداشته باشد که با آن بتواند مخارج خود و خانوادهاش را تأمین کند، ولی اگر قبول بذل و بخشش برای او دون شأن و موجب ذلّت و خواری گردد، قبول کردن آن واجب نیست.
مسئلۀ ۱۹۱۷ : در تمام مواردی که مخارج کسی را قبول کنند و حج بر او واجب شود و او نیز به حج رفته و اعمال آنرا بجا آورده باشد، از حَجّهالاسلام، کفایت میکند و چنانچه بعداً مالی پیدا کند و مستطیع شود، واجب نیست دوباره حجّ برود، اگرچه مطلوب و مطابق احتیاط است.
مسئلۀ ۱۹۱۸ : حج یا میقاتی است یا بلدی. «حجّ میقاتی» به حجّی گویند که کسی برای خود یا به نیابت از دیگری از یکی از میقاتها قصد حج کند. «حجّ بلدی»، حجّی را گویند که انسان برای خود یا به نیابت از دیگری، از بلد و شهر خود به نیت حج حرکت کند. میزان در وجوب حجّ- حَجّهُالاسلام- استطاعت از محلّی است که فعلاً در آنجاست، بنابراین اگر کسی در وطن خود ساکن است و با توجّه به مخارج در آن محل مستطیع نیست، حجّ بر او واجب نیست، اگرچه مثلاً برای حجّ میقاتی استطاعت داشته باشد، ولی اگر به سبب ضرورت کاری به یکی از میقاتها رفت، فرضاً برای مأموریت و انجام کاری به جدّه رفت و در آنجا استطاعت حج با همۀ شرایط آنرا که قبلاً توضیح داده شد، به دست آورد، حج بر او واجب است و از حجهُالإسلام کفایت میکند.
مسئلۀ ۱۹۱۹ : در کشورهایی که از طرف حکومت و سازمانهای وابسته و غیر وابسته به آن برای حج در سالهای بعد نامنویسی میکنند و راه دیگری برای رفتن به حج وجود ندارد، افرادی که استطاعت دارند، واجب است ثبت نام کنند، اگرچه در آن سال قرعه به نامشان اصابت نکند و اگر کوتاهی کرده و ثبت نام نکنند، حج بر عهدهشان آمده و مستقر شده است و باید در هر فرصتی و از هر طریق ممکن به حجّ واجب بروند، حتی اگر کسی میداند به زودی مستطیع خواهد شد و با وجود مستطیع نبودن یقین دارد که اگر الان ثبت نام نکند بعداً موفّق نخواهد شد، با این فرض اگر میتواند باید ثبت نام کند.
مسئلۀ ۱۹۲۰ : اگر انسان از طرف کسی اجیر شده باشد که حج بجا آورد، در صورتی که خودش نتواند برود و بخواهد کس دیگری را به جای خود بفرستد، باید از کسیکه وی را اجیر کرده، اجازه بگیرد و اگر از اوّل به عنوان اعم از تسبیب و مباشرت اجیر شده باشد، اجازه گرفتن لازم نیست.
مسئلۀ ۱۹۲۱ : اگر کسی مستطیع شود و حج بجا نیاورد و بعد فقیر شود، چون حج بر گردن وی مستقر شده، واجب است، اگرچه به زحمت بیفتد حج را بجا بیاورد و اگر به هیچ عنوان نتواند به حج برود، چنانچه بتواند از طریق اجیر شدن یا به عنوان خدمه، کسی او را برای حج اجیر کند و یا به عنوان خدمه کاروان در خدمت حجّاج باشد، واجب است به مکه برود و در صورت خدمه بودن باید کارهای خدماتی خودش را انجام دهد و اعمال حجّ را هم بجای آورد و در صورت اجیر شدن اگر اجیر کننده قبول نکند که حجّ اجارهای از آن سال به تأخیر بیفتد، باید به مکه رفته و حجّ کسی را که برایش اجیر شده بجای آورد و بعد تا سال دیگر در مکه بماند تا برای خود حجّ کند، ولی اگر اجیر کننده موافقت کرد که اجرت را نقد بدهد و رضایت هم بدهد که حجّ اجارهای را سال بعد انجام دهد، باید با آن پول سال اول را برای خودش و سال بعد را برایاجیر کننده حج انجام دهد.
مسئلۀ ۱۹۲۲ : اگر انسان در همان سالی که مستطیع مالی شده است، بدون سستی و تأخیر به مکه برود و اعمال عمره را انجام بدهد ولی در وقت شرعی که دستور داده شده به عرفات و مشعر نرسد، از همینجا معلوم می شود که استطاعت زمانی نداشته است (زمان مورد نیاز اعمال حج را نداشته است). در صورتی که در سالهای بعد مستطیع مالی نباشد حج بر او واجب نیست، ولی اگر سالهای قبل مستطیع بوده و نرفته، اگرچه به زحمت بیفتد، واجب است حج کند، کما اینکه اگر در همان سال، زودتر حرکت میکرد، به موقع به عرفات و مشعرالحرام میرسید و عمداً به تأخیر انداخت و به وقوفین، نه اختیاری و نه اضطراری نرسید، وجوب حج به استقرار پیدا کرده و هر طور بشود، ولو با زحمت، باید حجّ را بجای آورد.
مسئلۀ ۱۹۲۳ : اگر از همان سال اول که مستطیع شده به مکه نرود و بعد فقیر شود یا به سبب پیری، مریضی یا به هر عذر دیگری نتواند به مکه برود و حجّ بجای آورد و امیدی هم نداشته باشد که در آینده بتواند به حجّ برود، بنا بر احتیاط واجب بایستی کسی را از طرف خود نایب بگیرد تا از طرف وی اعمال حجّ را بجای آورد و در تمامی این موارد بهتر است کسی را به حج بفرستد که برای اولین بار به حج میرود.