مسئلۀ ۱۷۹ : نجاست هر چیزی از سه راه ثابت میشود:
۱- انسان یقین کند که چیزی نجس شده است.
۲- کسی که صاحب چیزی است یا آن چیز در اختیار اوست و متّهم به دروغگویی و لااُبالی گری نیست، خبر دهد که آن چیز نجس است.
۳- دو نفر عادل شهادت به نجاست چیزی دهند؛ اگر یک نفر عادل نیز شهادت بدهد و از قول او اطمینان حاصل شود، کفایت میکند.
مسئلۀ ۱۸۰ : اگر کسی ظن و گمان پیدا کند که چیزی نجس شده است، نجاست آن چیز اثبات نمیشود و اجتناب از آن لازم نیست.
مسئلۀ ۱۸۱ : نوجوانی که به سن بلوغ نرسیده، ولی زمان بلوغ او نزدیک است و چیزی را در اختیار دارد، اگر بگوید این چیز نجس است، بنا بر احتیاط واجب باید از آن اجتناب کرد و اگر بگوید پاک است، در صورتی که وثوق و اطمینان از گفته او حاصل شود، آن چیز محکوم به طهارت است.
مسئلۀ ۱۸۲ : کسی که چیزی در اختیار اوست و به اصطلاح او «صاحب ید» بر آن چیز است، اگر بگوید این چیز نجس است، نجاستش ثابت میشود، چه آن شخص عادل باشد چه نباشد.
مسئلۀ ۱۸۳ : اگر کسی به خاطر ندانستن حکم مسئله، نجس یا پاک بودن چیزی را نداند، باید مسئله را یاد بگیرد، ولی اگر حکم مسئله را بداند اما شک کند که اساساً فلان چیز نجس است یا پاک و حالت سابقه آنرا هم نداند که پاک بوده یا نجس، مثلاً شک کند که فلان چیز خون است یا نه، پاک است.
مسئلۀ ۱۸۴ : چیزی که قبلاً نجس بوده اگر شک کنند که پاک شده یا هنوز نجس است، نجس است؛ و اگر چیزی که قبلاً پاک بوده، شک کنند که نجس شده یا نه، پاک است و هیچگونه تحقیق و جستجویی لازم نیست.
مسئلۀ ۱۸۵ : کسی که دو لباس یا دو ظرف در اختیار دارد، اما میداند که یکی از آنها نجس است، باید از هر دو اجتناب کند.
مسئلۀ ۱۸۶ : اگر چیزی در اختیار دو نفر باشد و یکی از آن دو، خبر به نجس بودن آن بدهد، کافی است و نجاست آن ثابت میشود.
مسئلۀ ۱۸۷ : کسانی که در طهارت و نجاست دچار وسواس هستند باید تلاش کنند تا اعمال خود را مانند مردم عادی جامعه انجام دهند و گوش به وسوسههای نفسانی و شیطانی ندهند. ایشان باید بدانند که وسوسۀ شیطان تنها به طهارت و نجاست اشیاء خلاصه نمیشود، بلکه اگر ادامه پیدا کند به مرز اعتقادات نیز سرایت خواهد کرد، به گونهای که انسان در اصل دین، نماز، روزه و سایر عبادات نیز به شک و تردید خواهد افتاد.