واجبات و فرایض دینی و الهی بسیارند و با دقّت در متون قرآنی و روایی میتوان پی برد در نظر اسلام هر کدام از آنها در مقام مقایسه با واجبات دیگر، از چه اهمیت و جایگاهی برخوردار است، این واجبات بعضی صرفاً جنبه عبادی دارد، بعضی هم عبادی و هم مادّی و بعضی هم عبادی و هم سیاسی و فرهنگی و بعضی علاوه بر بُعد عبادی از ابعاد نظامی و امنیتی نیز برخوردار است.
الف- واجباتی که صرفاً جنبه عبادی دارد:
از جمله این واجبات دینی نماز است، نماز از اهم واجبات اسلامی و مظهر تام و بلکه اتمّ عبودیت انسان الهی در برابر عظمت خداوندی است.
نماز ورود و حضور در محضر حضرت دوست است، لذا باید طوری بجای آورده شود که کمال تذلّل، بندگی و حقارت انسان را در برابر عظمت حضرت حق نشان دهد تا انسان با درک کوچکی و حقارت خویش، سنگینی بار و وظیفه را لمس کند و از نقصان و عدم تناسب شرایط بترسد و از طرفی عظمت و سعه رحمت خدا را مشاهده کند تا هم نگران عدم انجام وظیفه باشد و هم امیدوار رحمت خدا و مقید به برپا داشتن این عمل مقدّس، با وقار، تواضع و حضور قلب با رعایت تمام آداب آن باشد. هر چند، نماز اگر به صورت جماعت یا در قالب نمازهای عید فطر، اضحی و جمعه برگزار شود، علاوه بر ابعاد عبادی و معنوی صرف، بار سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نیز خواهد داشت، ولی اگر انسان خوب دقّت کند آنچه به نماز روح و معنا میدهد، همان حضور، خضوع و ورود در محضر حضرت حق و اظهار عبودیت و تذلّل در برابر اوست.
یکی دیگر از این واجبات روزه است، مخصوصاً روزۀ ماه مبارک رمضان. حقّ روزه آنست که انسان به حقیقت آن واقف باشد و بداند صوم، جُنّه و حجابی است که خدای عالم بر زبان، گوش، چشم، شکم، فرج و بلکه دل و قلب زده است تا آنرا از آتش جهنّم نجات دهد و با درک گرسنگی و تشنگی، بداند که گرسنگی و تشنگی آخرت بسی سهمگینتر از اینهاست.
ب- قسم دوم از واجبات و فرائض که بُعد دینی و مالی دارند، مانند زکات و خمس است.
امّا حقّ زکات آنست که انسان بداند و متوجّه باشد که خدای عالم در اموال اغنیا حق و سهمی برای نیازمندان قرار داده و- مطابق بعضی روایات اسلامی- آنان را در اموال ثروتمندان شریک ساخته است. پس باید طوری عمل کند که نیازمندان و مستمندان، نگران زندگی و اولاد و خانوادهشان نباشند و طوری نباشد که بر اثر کوتاهی و بیتوجّهی متمکنان، نیازمندان در فقر و تنگدستی زندگی کنند و گاه مجبور شوند به خاطر فقر به گناه آلوده شوند یا دست به کارهای خلاف بزنند که در گناه این اعمال اغنیا نیز شریک خواهند بود. انسان باید توجه داشته باشد که خدای عالم زکات را منشاء رشد و نمو مالی برای زکات دهندگان و نشانه و مظهر عدالت اجتماعی و موجب اصلاح اخلاقی و ریشهکن شدن بخل و آز قرار داده است. از دیگر حقوق زکات آنست که دهنده، آنرا برای خدا و به قصد قرب به او بدهد و گیرندگان را که مستحق هستند، مانند شرکای خود بداند و مسئولان اخذ زکات موقع تحویل برای آنان دعا کنند که هم آنان را خاطر جمع میسازد و هم دلهایشان را از تعلّقات مادی پاک میگرداند.
از جمله واجبات مالی و عبادی که مطابق نص قرآن و روایات بر مسلمانان واجب شده خمس است و از حقوق خمس آنست که خمسدهندگان باید بدون سهلانگاری، با کمال میل و علاقه و با قصد قربت آنرا در اختیار امامت قرار دهند تا امام یا حاکم عادل و جامع شرایط به وسیلۀ آن کمبودها، خلاءها و خللهای اقتصادی و اجتماعی موجود را پر کرده و آنها را جبران کند تا بتواند جامعه را به سمت مطلوب سوق دهد و یکی از حقوق مهم این واجب آنست که با پرداخت آن، ذَراری و وابستگان بیت نبوّت با عزّت و حرمت اداره شوند و سربار جامعه نباشند.
از دیگر حقوق مالی و عبادی، صدقه دادن است. حقّ صدقه دادن آنست که انسان بداند صدقه محبوب خداست و در دنیا امراض، بلاها و نگرانیهای غیر قابل پیشبینی و در جهان آخرت، عذاب الهی و آتش جهنم را از او دفع میکند و از دیگر این عبادات قربانی کردن است و حقّ آن این است که انسان آنرا برای خدا و نه برای جلب رضای مردم، انجام دهد و هدفش فقط به دست آوردن رحمت حضرت حق و نجات از آتش جهنّم در قیامت باشد.
ج- واجبات الهی ابعاد وسیع اجتماعی- سیاسی تا فرهنگی- عبادی دارند و از جمله آنها حجّ است که آنرا حقوق فراوانی است و از جمله حقوق حج این است که حاجی باید بداند او قاصد خداست که در محضرش وارد میشود پس خود را باید مهیا و آماده این ورود و حضور گردانیده و از عوامل جدایی و افتراق دوری گزیند، چون حجّ تجلّیگاه حضور جمع الجمعی آحاد انسانها با همۀ تفاوتها و تمایزهای آنهاست و آن یک حشر دنیایی است، از منیتها به سوی خدا، از سکوت و سکون به سوی تحرّک و خروش، از افتراق و جدایی به سوی اجتماع. این حشر عظیم دنیایی، انسانها را از روزی که اولین و آخرین محشور میشوند و همه بدون هیچ بازگشتی محاسبه میشوند، مطلع میسازد. در حجّ مسلمین از مشکلات و تنگناهای عالم اسلام مطلع گردیده و با همدلی و همفکری میتوانند در حل آن موفق شوند و با حل معضلات اسلام و امت اسلامی، شرایط مناسب برای تجلی عدالت الهی را فراهم کنند و این کمترین حقی است که حج بر گردن امت اسلام دارد.