مسئلۀ ۲۹۲۶ : واجب است که کسب درآمد و تجارت و دایر کردن دفاتر کاسبی به صورت جزئی، کلّی، خرده فروشی، عمده فروشی یا هر راه دیگر، از طریق حلال و مشروع باشد. اگر کسی از راههای حرام مانند دزدی، ربا، رشوه، غنای محرّم، تقویت ظالم، ترویج باطل و مانند آنها مالی کسب کند، حرام است و خودش هم ضامن است حتی اگر صاحبان اموال و یا پرداختکنندگان رضایت داده باشند.
مسئلۀ ۲۹۲۷ : خرید و فروش، توزیع، نشر کتابها و نشریات گمراه کننده و هر اقدام دیگر برای چاپ، توزیع و تسهیل در کتابها، مجلات و هر نوع نشریهای که موجب انحراف در فکر، عقیده یا اخلاق و عمل مردم و حتی فرد شود و یا مشتمل بر مطالب باطل و ترویج آن یا دروغ و تهمت و یا هتک و توهین به مقدّسات دینی و افراد مؤمن باشد، حرام است. همچنین است خواندن اینگونه مطالب یا در معرض دید و مطالعه قرار دادن، مگر برای کسانی که به عنوان نهی از منکر در صدد جواب دادن به آنها باشند یا کسانی که خود اهل فکر و تشخیص هستند و هیچ گونه انحرافی در آنها ایجاد نمیشود.
مسئلۀ ۲۹۲۸ : اقدام به تأسیس مجامع فرهنگی، هنری، علمی، آموزشی، دایر کردن انتشارات، نشر کتاب و جزوههای علمی و فرهنگی که موجب تقویت پایههای اعتقادی و اخلاقی و رشد افکار و اندیشهها و بالا رفتن معلومات اجتماعی، سیاسی، دینی و اخلاقی مردم میشود، از اهمّ وظائف اسلامی است و بجاست افراد صالح و توانمند به اندازه قدرت فکری و مالی به آن اقدام کنند و دستاندرکاران نظام نیز موظفند تسهیلات لازم را برای راهاندازی، رونق و پیشرفت این امر فراهم سازند و ممانعت از آن و عدم همکاری با متقاضیان جایز نیست.
مسئلۀ ۲۹۲۹ : هر نوع تقلّب- در امتحانات یا در استخدام- جایز نیست و ملاک در مشروعیت و صحت پذیرش مسئولیت در اسلام اینست که انسان خود دربارۀ صلاحیت خویش تردید نداشته باشد، بنابراین کسی که خود را برای مسئولیتی صالح نمیداند نباید آنرا بپذیرد، اگرچه دیگران او را صالح بدانند، مگر آنکه منشأ تردید، یک سری برداشتها و باورهای نادرست باشد که قابل رفع و تصحیح است.
مسئلۀ ۲۹۳۰ : افرادی که در دستگاههای اداری و قضایی و ادارت تابعه یا در مؤسسات دولتی شاغل هستند، موظفند بدون دریافت وجه، کارهای مراجعین را انجام دهند و اطلاعات لازم را به ایشان ارائه کنند و اگر در وقت اداری از مردم پول یا هر چیز دیگری دریافت کنند چه برای مردم کاری انجام بدهند و چه ندهند، حرام است و نسبت به آنچه گرفتهاند ضامن هستند، مخصوصاً اگر آن وجه در دستگاه قضایی حالت رشوه پیدا بکند و به وسیلۀ آن کار خلاف شرع و قانون صورت پذیرد یا حقی از کسی ضایع شود، که هم رشوه دهنده گناه کرده و هم رشوه گیرنده، مگر آنکه دستگاه قضایی، خدایناکرده، کارش به جایی برسدکه رسیدن به حقّ قانونی و شرعی بدون رشوه امکان نداشته باشد یا دفاع از مظلوم و جلوگیری از ظلم متوقف بر دادن پول، یا چیزهای دیگر باشد، در این حال به مقدار ضرورت مانعی ندارد و رشوه دهنده چون مضطرّ است، گناهی نکرده، اما رشوه گیرنده مرتکب معصیت شده است و اگر رسیدن به حقّ شرعی و قانونی بدون توصیه و اعمال نفوذ ممکن نباشد یا دفاع از حقّ مظلوم و جلوگیری از ظلم ظالم بدون اعمال نفوذ، ناممکن باشد، اشکال ندارد.