اجتهاد، واجب کفایی است

باتوجه به مطالب گفته شده معلوم می‏شود که برای دسترسی به مسائل و دستورات اسلام باید به کتاب و سنّت مراجعه کرد. این دو، متکفّل بیان احکام مورد نیاز بشر در تمام اعصار هستند. حال با توجّه به نیازها و مقتضیات زمان، باید احکام مورد نیاز با استفاده از منابع استنباط شود و در اختیار کسانی که خواستار آنند گذاشته شود. این امر در صورتی عملی خواهد شد که در هر عصری عدّه‏ای آماده شوند و خود را برای انجام این کار مهم مهیا سازند. پس در هر عصری بر عدّه‏ای فرض و لازم است تا به مراکز علمی و حوزه‏ها بروند و با حضور در حوزه‏های درسی استادان فقه و دیگر علوم مرتبط با استنباط احکام الهی، آمادگی لازم را برای کسب تخصص و قدرت استنباط احکام شرعی به دست آورند. در شناخت اسلام و احکام آن و تشخیص حلال و حرام خداوند و وظایف عملی مردم، استاد، ماهر و صاحب نظرانی مطمئن و استنباط کنندۀ مستقیم شوند، تا در صورت نیاز جامعه، پاسخ‌گوی نیازهای مردم در بیان و فهم احکام و دستورات خدا باشند. طبعاً انجام این وظیفه اگرچه لازم و واجب است، لیکن وجوب آن کفایی است، به‌طوری‌که اگر عدّه‏ای به آن قیام کردند تکلیف از بقیه ساقط است.
پس هر مسلمانی باید در آن دسته از مسائل دینی که جنبه اعتقادی و ضروری ندارد، یا خودش صاحب‌نظر باشد و طبق نظر اجتهادی خود عمل کند و یا باید به عالم صاحب‌نظر مطمئن و واجد شرایط مراجعه کرده و طبق علم او عمل کند. البته همان‌طور که پیش از این گفته شد، در مسائل عقیدتی نمی‏تواند به علم دیگران اکتفا کرده و از آنها پیروی کند، بلکه باید دارای یقین و علم فردی بوده و با تحقیق و بررسی، ایمان پیدا کند.
تا اینجا خلاصه‏ای از عقاید اسلامی و شیعه که مطابق با روایات متواتر اسلامی، فرقه ناجیه هستند، به اجمال مورد بررسی قرار گرفت و بیان و نحوۀ استدلال در سطح عامه و برای افرادی بود که با اصطلاحات فنّی آشنا نبودند، چون مورد خطاب این نوشتار عموم افراد بودند و طبعاً برای صاحبان فنّ و متخصّصان به نحو دیگری باید استدلال کرد و این دسته متخصصان را به کتابهای تخصّصی و فنّی مربوط ارجاع می‏دهیم. امید است همین مقدار مورد رضایت حضرت حقّ و ولیّ‌عصر عجّل‌اللّه‌تعالی‌فرجه‌الشّریف قرار گیرد.