کسانی که روزه بر آنها واجب نیست

مسئلۀ ۱۸۶۷ :    کسانی که روزه بر آنها واجب نیست عبارتند از:
۱- کسی که به علّت پیری توانایی روزه گرفتن ندارد یا روزه گرفتن برای او مشقّت دارد، ولی در صورت دوّم و نیز بنا بر احتیاط واجب در صورت تعذّر و عدم توانایی، برای هر روز، ده سیر طعام به عنوان کفّاره به فقیر بدهد و بهتر است که دو مُد طعام یعنی بیست سیر طعام به فقیر بدهد و اینگونه افراد اگر بعد از ماه رمضان بدون مشقّت بتوانند روزه‏هایی که افطار کرده‏اند را بگیرند، بهتر است قضا کنند.
۲- کسی که دچار مرضی است که زیاد تشنه می‏شود یا توان تحمّل تشنگی را ندارد یا برای او مشقّت دارد و در صورت مشقّت و بنا بر احتیاط واجب در صورت نداشتن قدرت، باید برای هر روز یک مُد طعام که ده سیر طعام است، به فقیر بدهد و احتیاط مستحب آنست که دو مُد یعنی بیست سیر طعام به فقیر بدهد و احتیاط مؤکد آنست، در صورتی که بعد از ماه رمضان بتواند بدون مشقّت روزه بگیرد، قضای روزه‏هایی را که افطار کرده بجای آورد و نیز احتیاط لازم و واجب آنست که بیشتر از مقدار ضرورت آب ننوشد؛ در صورتی که افراد پیر و کسانی که مرض عطش دارند توان دادن ده سیر طعام به فقیر را ندارند، چیزی بر آنان لازم نیست.
۳- زنی که وضع حمل او نزدیک است و روزه برای بچه یا خود او زیان دارد، در صورت اول و نیز بنا بر احتیاط واجب در صورت دوم باید برای هر روز یک مُد طعام به فقیر بدهد و در هر دو صورت باید روزه‏هایی را که نگرفته قضا کند.
۴- زنی که بچه شیر می‏دهد و شیر او کم است- چه مادر بچه باشد یا دایه او، چه با اجرت شیر دهد یا بی‎اجرت- و روزه برای بچه‏ای که شیر می‏خورد یا برای خود او ضرر دارد، در صورت اول و بنا بر احتیاط واجب در صورت دوم باید برای هر روز یک مُد طعام به فقیر بدهد و در هر دو صورت باید روزه‏هایی را که نگرفته قضا کند و اگر کسی ‏پیدا شود که بدون اجرت یا با گرفتن اجرت از پدر یا مادر بچّه یا فرد دیگر، بچه را شیر دهد، بنا بر احتیاط واجب بچّه را به او دهد و خود روزه بگیرد.
مسئلۀ ۱۸۶۸ :    به خاطر ضعف و مانند آن نمی‏توان روزه را افطار کرد، ولی اگر گرفتن روزه آن‎قدر سخت باشد که به حدّ عُسر و حرج برسد، جایز است روزه نگیرد و بعد از رمضان قضای آن‎را بجای آورد و بنا بر احتیاط لازم باید به مقدار ضرورت آب بیاشامد و غذا بخورد.
مسئلۀ ۱۸۶۹ :    دختری که به سن بلوغ شرعی رسیده است، ولی از جهات جسمی آن‎قدر ضعیف است که روزه گرفتن برای او عادتاً مقدور نیست یا عُسر و حرج دارد و یا باعث ضرر و زیان او می‏شود، فعلاً تکلیف از او ساقط است و هنگامی که قدرت پیدا کرد قضای روزه را باید بگیرد.