نماز مسافر

مسئلۀ ۱۳۵۳ :    مسافر با هشت شرط باید نمازهای ظهر، عصر و عشا را شکسته یعنی دو رکعتی بخواند و روزۀ او نیز درست نیست و آن شرایط به ترتیب زیر است:
شرط اول: سفر او کمتر از هشت فرسخ شرعی، حدود پنج هزار و هفتصد و پنجاه متر نباشد
مسئلۀ ۱۳۵۴ :    اگر رفتن و برگشتن او هشت فرسخ باشد باید نماز را شکسته بخواند، چه بخواهد در همان شب و روز برگردد یا در غیر آن، به شرط اینکه نخواهد ده روز در مقصد بماند.
مسئلۀ ۱۳۵۵ :    کسی که رفتن و برگشتن او هشت فرسخ است در صورتی باید نمازش را شکسته بخواند که رفتن او کمتر از چهار فرسخ نباشد، بنابراین اگر راهِ رفتن سه فرسخ و راهِ برگشتن پنج فرسخ باشد باید نماز را تمام بخواند.
مسئلۀ ۱۳۵۶ :    اگر سفر او مختصری از هشت فرسخ کمتر باشد یا نداند که سفرش هشت فرسخ است یا کمتر، باید نماز را کامل بخواند و در صورت شک بنا بر اقوی تحقیق و تفحّص لازم نیست اگر چه در صورتی که تحقیق برای او مشقّت نداشته باشد بهتر است تحقیق کند.
مسئلۀ ۱۳۵۷ :    مسافت از راههای زیر ثابت می‏شود و به دست می‏آید:
۱- علم و یقین به دست آمده از طریق تحقیق و پرسش.
۲ – به قدری شایع و معروف باشد که باعث علم و یقین گردد.
۳- بینۀ شرعی که همان گواهی دو نفر باشد.
۴- گواهی یک عادل و یا موثّق که عادتاً از سخن او اطمینان به دست آید.
۵- نشانه‏ها و تابلوهایی که در راهها نصب شده است و نوعاً موجب اطمینان عادی می‏گردد، مگر آنکه انسان علم وجدانی پیدا کند که خطاست. در این صورت و صورت چهارم اگر قول یک نفر اطمینان بخش نباشد، احتیاط آنست که هم نماز را شکسته و هم تمام بخواند و روزه را بگیرد و قضای آن‎را نیز بجای آورد.
مسئلۀ ۱۳۵۸ :    کسی که یقین دارد سفرش هشت فرسخ است اگر نماز را شکسته بخواند و بعد بفهمد که هشت فرسخ نبوده، واجب است همان نماز را چهار رکعت بخواند و اگر وقت خارج شده است قضا کند.
مسئلۀ ۱۳۵۹ :    کسی که یقین دارد سفرش هشت فرسخ نیست و نمازش را تمام بخواند و بعد معلوم شود که هشت فرسخ بوده، در صورتی که در وقت معلوم شود، نماز را باید اعاده کند و اگر بعد از وقت معلوم شود، احتیاط آنست که قضا کند، گرچه اقوی‏ عدم وجوب قضاست.
مسئلۀ ۱۳۶۰ :    کسی که یقین دارد سفرش هشت فرسخ نیست یا شک دارد که هست یا نه، اگر در بین راه بفهمد که هشت فرسخ بوده است، در صورتی که سفرش مقصد معین داشته و مسافرت به آن مقصد معین را قصد کرده است، ولی نمی‏دانسته که تا آن مقصد هشت فرسخ مسافت وجود داشته یا نه، در این صورت چه باقی ماندۀ راه به مقدار مسافت شرعی باشد و چه نباشد، باید نمازش را شکسته بخواند و اگر تمام خوانده دوباره شکسته بخواند.
مسئلۀ ۱۳۶۱ :    اگر بچه‏ای که به سن بلوغ نرسیده قصد مسافت کند و در وسط راه سفر به سن بلوغ برسد، واجب است نمازهای چهار رکعتی را شکسته بخواند ولو اینکه مابقی سفر او به اندازه مسافت نباشد و نیز اگر قبل از بلوغ بخواهد نماز بخواند باید به صورت یک امر مستحبّی نمازهای چهار رکعتی را شکسته بخواند و نوافل نمازهای‏شکسته را نیز بجای نیاورد.
مسئلۀ ۱۳۶۲ :    اگر در بین دو محلّی که فاصلۀ آنها کمتر از چهار فرسخ است چند مرتبه رفت و آمد کند، اگرچه جمعاً هشت فرسخ شود، باید نماز را تمام بخواند.
مسئلۀ ۱۳۶۳ :    اگر محلّی دو راه دارد و یکی از دو راه کمتر از هشت فرسخ است چنانچه از راهی که کمتر است مسافرت کند نمازش کامل و چنانچه از راهی که بیشتر است برود باید نمازش را شکسته بخواند.
مسئلۀ ۱۳۶۴ :    مبدأ هشت فرسخ آخرین ساختمانهای شهر است و در این جهت بلاد کبیره و صغیره، شهرهای کوچک و بزرگ، فرقی ندارند مگر آنکه محلّه‏های ‏یک شهر بزرگ به گونه‏ای از یکدیگر دور و جدا باشند که چند محل حساب شوند و شخصی را که از یک محلّه به محلّۀ دیگر برود بگویند مسافرت کرده است.

شرط دوم: از ابتدا قصد هشت فرسخ را داشته باشد
مسئلۀ ۱۳۶۵ :    اگرکسی به جایی که فاصله‏اش کمتر از هشت فرسخ است مسافرت کند و بعد از رسیدن به آنجا قصد کند به جایی برود که با هم هشت فرسخ می‏شود، چون از ابتدا قصد هشت فرسخ را نداشته است باید نماز را تمام بخواند، ولی اگر بخواهد از آنجا هشت فرسخ برود یا اینکه چهار فرسخ برود و به وطنش یا جایی که می‏خواهد ده روز بماند، برگردد که مجموع رفت و برگشت هشت فرسخ می‏شود، باید نماز را شکسته بخواند.
مسئلۀ ۱۳۶۶ :    مسافر زمانی می‏تواند نمازش را شکسته بخواند که از اول قصد رفتن به هشت فرسخ شرعی را داشته باشد، بنابراین اگر کسی از شهر یا روستا خارج شود و قصدش این باشد که اگر رفیق پیدا کرد هشت فرسخ برود، در صورتی که اطمینان داشته باشد که رفیق پیدا می‏کند در واقع علم به حصول شرط داشته باشد، باید نمازش را شکسته بخواند و اگر اطمینان نداشت باید نماز را تمام بخواند.
مسئلۀ ۱۳۶۷ :    کسانی که به سفر می‏روند، ولی نمی‏دانند که سفرشان چند فرسخ است، مانند کسانی که در جستجوی گمشده‏ای هستند، هر قدر هم بروند نمازشان را باید تمام بخوانند، ولی اگر هنگام بازگشت به وطن یا جایی که می‏خواهند ده روز در آنجا بمانند، فاصله به اندازۀ هشت فرسخ باشد، واجب است نماز را شکسته بخوانند، همان‎گونه که اگر در بین رفتن قصد کند که چهار فرسخ برود و برگردد و مجموع این رفت و برگشت هشت فرسخ باشد، باید نمازش را شکسته بخواند.
مسئلۀ ۱۳۶۸ :    کسی که از ابتدا قصد هشت فرسخ یا چهار فرسخ رفت و چهار فرسخ برگشت را دارد، حتّی اگر هر روز مقدار کمی راه برود، هنگامی که از مبدأ به اندازه‏ای ‏دور شود که ساختمانهای شهر را نبیند و صدای متعارف اذان شهر را هم نشنود، وارد محدودۀ سفر شده است و باید نمازش را شکسته بخواند.
مسئلۀ ۱۳۶۹ :    کسی که در سفر در اختیار دیگری است، مانند خدمت‎گذاری که از خود اختیاری ندارد یا متّهمی که با مأمور سفر می‏کند، اگر می‏داند که سفر او هشت فرسخ یا بیشتر است باید نماز را شکسته بخواند و اگر نمی‏داند بنا بر احتیاط بپرسد، ولی اگر نمی‏تواند بپرسد نماز خود را تمام بخواند.
مسئلۀ ۱۳۷۰ :    کسی که در سفر در اختیار دیگری است اگر بداند یا گمان و شک داشته باشد که پیش از رسیدن به چهار فرسخ از او جدا می‏شود و خود نیز به سفر ادامه نمی‏دهد، باید نماز را تمام بخواند.
مسئلۀ ۱۳۷۱ :    کسی که در سفر در اختیار دیگری است، اگرچه بداند او به اندازه مسافت شرعی خواهد رفت منتها اگر یقین یا ظن یا بنا بر اقوی‏ حتی شک داشته باشد که پیش از رسیدن به چهار فرسخ از او جدا می‏شود، باید نماز را تمام بخواند، ولی اگر منشأ شک او این باشد که احتمال دهد مانعی برای ادامۀ سفر پیش می‏آید، چه احتمال او در نظر مردم بجا باشد و چه نباشد، باید نماز را شکسته بخواند زیرا قصد مسافت کرده است.

شرط سوّم: در بین راه از قصد هشت فرسخ منصرف نشود، پس اگر قبل از رسیدن به چهار فرسخ از قصد خود برگردد، یا مردد شود، باید نماز را تمام بخواند
مسئلۀ ۱۳۷۲ :    اگر مسافر بعد از رسیدن به چهار فرسخ از ادامۀ سفر منصرف شود و بخواهد همان‎جا بماند یا بعد از ده روز برگردد یا در رفتن و ماندن مردّد شود، باید نماز را تمام بخواند، ولی اگر قصد داشته باشد قبل از ده روز برگردد باید نماز را شکسته بخواند.
مسئلۀ ۱۳۷۳ :    اگر مسافر برای رفتن به محلّی که هشت فرسخ یا بیشتر است حرکت کند و بعد از رفتن مقداری از راه بخواهد جای دیگری برود، چنانچه از محلّ اولی که حرکت کرده تا جایی که می‏خواهد برود هشت فرسخ به‌طور مستقیم یا رفت و برگشت باشد، باید نماز را شکسته بخواند، هر چند مسیر او عوض شده باشد.
مسئلۀ ۱۳۷۴ :    اگر مسافر قصد مسافت بکند و قبل از آنکه به هشت فرسخ برسد بر ادامه دادن راه مردّد شود و هنگامی که مردّد است نرود و بعد تصمیم بگیرد که ادامه دهد، باید تا آخر مسافرت نماز را شکسته بخواند، همچنین است اگر موقعی که مردّد است مقداری راه برود و بعد تصمیم بگیرد که هشت فرسخ دیگر برود یا چهار فرسخ برود و برگردد.
مسئلۀ ۱۳۷۵ :    اگر مسافر قصد مسافرت کند، ولی پیش از آنکه به هشت فرسخ برسد مردّد شود که بقیۀ راه را برود یا نه و هنگامی که مردّد است مقداری راه برود و بعد تصمیم بگیرد که بقیۀ راه را برود در این صورت باقی ماندۀ سفر او ولو به انضمام برگشتن، اگر به اندازۀ هشت فرسخ باشد، واجب است نماز را شکسته بخواند و اگر کمتر از هشت فرسخ باشد واجب است نماز را تمام بخواند، چنانچه راهی که قبل از مردّد شدن و راهی که بعد از تصمیم جدید می‏رود جمعاً هشت فرسخ باشد، بنا بر احتیاط واجب نماز را هم شکسته و هم تمام بخواند.

شرط چهارّم: نخواهد قبل از رسیدن به هشت فرسخ از وطن خود بگذرد یا ده روز یا بیشتر در جایی بماند
مسئلۀ ۱۳۷۶ :    کسی که می‏خواهد قبل از رسیدن به هشت فرسخ از وطن بگذرد یا ده روز در محلّی بماند و نیز کسی که مردّد است از وطن بگذرد یا ده روز در محلّی بماند، اگر از ماندن ده روز و یا ماندن در وطن منصرف شود باز هم باید نماز را تمام بخواند، ولی اگر باقی ماندۀ راه هشت فرسخ باشد یا چهار فرسخ و بخواهد برود و برگردد باید بعد از حرکت جدید نماز را شکسته بخواند.

شرط پنجم: اصل سفر او حرام نباشد یا برای انجام کار حرامی سفر نکرده باشد
مسئلۀ ۱۳۷۷ :    اگر زن بدون اجازۀ شوهر یا فرزند با وجود نهی پدر و مادر به سفری بروند که برای آنان واجب نباشد باید نماز را تمام بخوانند، ولی اگر سفر آنها مانند سفر حج واجب باشد، باید شکسته بخوانند.
مسئلۀ ۱۳۷۸ :    سفر غیر واجبی که موجب اذیت و آزار پدر و مادر باشد حرام است و انسان باید در آن سفر نماز را تمام بخواند و روزه هم بگیرد.
مسئلۀ ۱۳۷۹ :    کسی که سفر او ذاتاً حرام نیست و برای کار حرام هم سفر نمی‏کند، گرچه در سفر معصیتی هم انجام دهد مثلاً غیبت کند، باید نماز را شکسته بخواند.
مسئلۀ ۱۳۸۰ :    اگر مخصوصاً برای اینکه یکی از واجبات را ترک کند مسافرت کند، نمازش تمام است، امّا اگر مخصوصاً برای ترک واجب مسافرت نکند، ولی در مسافرت یکی از واجبات را ترک کند باید نماز را شکسته بخواند و احتیاط مستحب آنست که هم شکسته و هم تمام بجای آورد و اگر برای اینکه روزه نگیرد مسافرت کند اشکال ندارد، گرچه مکروه است که برای فرار از روزه مسافرت کند.
مسئلۀ ۱۳۸۱ :    اگر سفر او ذاتاً حرام نباشد، ولی وسیله‏ای که با آن مسافرت می‏کند غصبی باشد یا در زمین غصبی مسافرت کند بنا بر احتیاط واجب باید نماز را هم شکسته و هم تمام بخواند.
مسئلۀ ۱۳۸۲ :    کسی که به خواست خود همراه ظالمی سفر کند، اگر سفر او کمک به ظالم یا تقویت او باشد، سفرش حرام است و باید نماز را تمام بخواند، ولی اگر ناچار باشد یا مثلاً برای نجات دادن مظلومی با او مسافرت کند نمازش شکسته است.
مسئلۀ ۱۳۸۳ :    اگر به قصد تفریح و گردش مسافرت کند حرام نیست و باید نماز را شکسته بخواند.
مسئلۀ ۱۳۸۴ :    اگر برای لهو و خوش‎گذرانی به شکار برود نمازش تمام است، ولی چنانچه برای تهیۀ معاش به شکار رود نمازش شکسته است. اگر برای کسب و زیاد کردن مال برود، احتیاط واجب آنست که نماز را هم شکسته و هم تمام بجای آورد و روزه را بگیرد و قضا هم بکند.
مسئلۀ ۱۳۸۵ :    کسی که برای معصیت سفر کرده است چنانچه هنگام برگشتن توبه کرد و راه بازگشت او هشت فرسخ باشد باید در بازگشت نماز را شکسته بخواند و اگر توبه نکرده است و خود برگشتن برای ارتکاب حرام نباشد، بنا بر احتیاط واجب هم شکسته و هم تمام بخواند.
مسئلۀ ۱۳۸۶ :    کسی که سفر او معصیت است اگر در بین راه از قصد معصیت برگردد چنانچه باقی ماندۀ راه هشت فرسخ یا چهار فرسخ باشد و بخواهد برود و قبل از ده روز برگردد، باید نماز را شکسته بخواند.
مسئلۀ ۱۳۸۷ :    کسی که برای معصیت سفر نکرده است اگر در بین راه قصد کند که بقیۀ راه را برای معصیت برود باید نماز را تمام بخواند، ولی نمازهایی را که شکسته خوانده است در صورتی که مقدار مسافت طی شده، هشت فرسخ باشد صحیح است و اگر هشت فرسخ نباشد، اگرچه اقوی‏ آنست که صحیح است، ولی بهتر است نماز را اعاده کند.

شرط ششم: از صحرانشینانی نباشد که در بیابان گردش می‏کنند و هر جا آب و خوراک پیدا کنند می‏مانند و پس از چندی به جای دیگر می‏روند
مسئلۀ ۱۳۸۸ :    اگر یکی از صحرانشینان صرفاً برای پیدا کردن منزل و چراگاه حیواناتش سفر کند و حالت صحرانشینی نداشته و با بنه و دستگاه نباشد و سفر او هشت فرسخ باشد، احتیاط واجب آنست که نمازش را هم شکسته و هم تمام بخواند.
مسئلۀ ۱۳۸۹ :    اگر صحرانشین صرفاً برای زیارت، حجّ، تجارت و مانند آن سفر کند باید نماز را شکسته بخواند.

شرط هفتم: شغل او مسافرت نباشد
مسئلۀ ۱۳۹۰ :    کسی که شغل او سفر است مانند راننده، خلبان و ناخدای کشتی، اگر برای کار دیگری مسافرت کند مثلاً زیارت خانۀ خدا و عتبات عالیات، واجب است نمازش را شکسته بخواند، ولی اگر راننده، خلبان و ناخدا، وسایل نقلیۀ خود مانند کشتی، هواپیما و ماشین را برای زیارت کرایه دهند و خودشان هم همراه باشند باید نمازشان را کامل بخوانند.
مسئلۀ ۱۳۹۱ :    حَمَله‎دار و مدیر کاروان حج در ایام حمله‎داری، اگر عرفاً مسافرت برای آنها شغل باشد باید نماز خود را هنگام حمله‎داری تمام بخواند، ولی اگر شغلش مسافرت نیست نمازش شکسته است و اظهر آنست که اگر حمله‎داری او در تمام سال یا بیشتر آن طول بکشد در این صورت شغل حساب شده و نمازش تمام است.
مسئلۀ ۱۳۹۲ :    بازرگانان و پیشه‎وران سیار، فرمانده‏هان نیروهای نظامی و انتظامی، معلّمانی که محل کارشان ثابت نیست، مأموران گشت مانند سیم‎بانان و راه‎بانان، مهمان‎داران هواپیما و قطار و کشتی و نیز کسانی که محل کارشان چند شهر است و همواره در بین شهرها رفت و آمد می‏کنند، باید نمازشان را تمام بخوانند و روزه هم بگیرند، بلکه اشخاصی که هر روز یا بیشتر روزها از منزل به محلّ کارشان سفر می‏کنند، در صورتی که این امر موقّت نبوده و همیشگی باشد، نمازشان تمام است و همچنین‎اند کسانی که دکان و محل کار دارند، ولی هر روز یا بیشتر روزها برای خرید و فروش جنس مغازه یا کارخانۀ خود سفر می‏کنند.
مسئلۀ ۱۳۹۳ :    دانشجو یا هر شخص دیگری که مجبور است هر هفته معمولاً چند روز به شهر دیگری که به مقدار مسافت شرعی است برای تدریس یا کار دیگری سفر کند، در حکم «دائم السّفر» بوده و نمازش تمام و روزه‏اش صحیح است، ولی در سفر اول حکم مسافر را دارد.
مسئلۀ ۱۳۹۴ :    چوپانهای سیار که محل مخصوصی را برای چرای گوسفندان انتخاب نکرده‏اند و در تمام سال یا بیشتر سال به دنبال گوسفندان در حرکت هستند، نمازشان تمام است.
مسئلۀ ۱۳۹۵ :    مهمان‎داران هواپیما، قطار یا کشتی که نوعاً در حال مسافرت هستند و سایر کسانی که شغل آنها عرفاً مسافرت است چنانچه ده روز در یک مکان بمانند و پس از آن دوباره مسافرت کنند، در سفر اول بعد از ده روز باید نمازشان را شکسته بخوانند، ولی در بقیۀ سفرها نمازشان تمام است.
مسئلۀ ۱۳۹۶ :    کسی که در هر هفته معمولاً چند روز در وطن خود مشغول به کار است و چند روز هم در خارج شهر مشغول رانندگی است و به مقدار مسافت شرعی سفر می‏کند، چنانچه رانندگی او موقّت نباشد و شغل او محسوب شود، نمازش تمام و روزه بر او واجب است.
مسئلۀ ۱۳۹۷ :    راننده‏ای که در مسیر معین سفر می‏کند، اگر اتفاقاً مسیر خود را برای کارش تغییر دهد، گرچه یک مرتبه هم باشد نمازش تمام است.
مسئلۀ ۱۳۹۸ :    راننده‏ای که در دو سه فرسخی شهر رفت و آمد می‏کند، چنانچه اتفاقاً سفر هشت فرسخی برود، باید نمازش را شکسته بخواند.
مسئلۀ ۱۳۹۹ :    کسی که شغلش مسافرت نیست، به عنوان مثال اگر در شهر یا در روستایی جنسی دارد که برای حمل آن مسافرتهای پی‎درپی می‏کند باید نمازش را شکسته بخواند.
مسئلۀ ۱۴۰۰ :    کسی که در مقداری از سال مثلاً چهار ماه یا بیشتر شغلش مسافرت است، باید در سفری که مشغول به کارش است نمازش را تمام بجا آورد و در غیر آن ایام نماز را شکسته بخواند، اگر چه در فرض اول احتیاط مستحب آنست که هم شکسته و هم تمام بجا آورد.
مسئلۀ ۱۴۰۱ :    کسی که در شهرها گردش می‏کند و برای خود وطنی انتخاب نکرده باید نمازش را تمام بخواند.
مسئلۀ ۱۴۰۲ :    کسی که از وطنش صرف نظر کرده است و می‏خواهد وطن دیگری برای خود اختیار کند، چنانچه شغل او مسافرت نباشد باید در سفر نماز را شکسته بخواند.
مسئلۀ ۱۴۰۳ :    کسی که شغل او مسافرت است اگر ده روز یا بیشتر در وطن خود بماند، چه از اول قصد ماندن ده روزه داشته باشد یا بدون قصد بماند، باید در سفر اول که بعد از ده روز انجام می‏دهد نماز را شکسته بخواند، ولی اگر کمتر از ده روز بماند در سفر اول نیز تمام است هر چند اگر پنج روز یا بیشتر بماند، ولی ده روز نشود، احتیاط مستحب آنست که در سفر اول نماز ظهر و عصر را هم شکسته و هم تمام بخواند، ولی نماز عشا را تمام بخواند و روزه را هم بگیرد.
مسئلۀ ۱۴۰۴ :    کسی که کارش مسافرت است، اگر در غیر وطن خود ده روز بماند چه از اول قصد ماندن ده روز را داشته باشد یا بدون قصد بماند، باید در سفر اولی که بعد از ده روز می‏رود، نماز را شکسته بخواند هر چند در صورتی که ده روز بدون قصد بماند بنا بر احتیاط در سفر اوّل هم شکسته و هم تمام بجای آورد.
مسئلۀ ۱۴۰۵ :    کسی که شغلش مسافرت است، اگر شک کند در وطن خود یا جای دیگر ده روز مانده است یا نه، باید نمازش را تمام بخواند.

شرط هشتم: به اندازه‏ای از محل سکونت خود دور شود که در هوای صاف ساختمانهای معمولی شهر یا روستا را درست و واضح نبیند و صدای متعارف اذان آنجا را هم نشنود
مسئلۀ ۱۴۰۶ :    در حدّ ترخّص لازم نیست به قدری دور شود که مناره‏ها و گنبدها یا ساختمانهای بسیار بلند را نبیند یا دیوارها هیچ‎جا پیدا نباشند، بلکه همین قدر که دیوارهای معمولی کاملاً دیده نشوند، کافی است.
مسئلۀ ۱۴۰۷ :    اگرچه اقوی‏ آنست که اعتبار حدّ ترخّص منحصر به وطن نیست و شامل محل اقامت، محلی که ده روز در آنجا مانده، نیز است، لیکن احتیاط موکد آنست، چنانچه از آنجا سفر کند بنا بر احتیاط نماز را در محدودۀ ترخص نخواند و اگر بخواهد در محدودۀ ترخص بخواند، هم شکسته و هم تمام بجای آورد.
مسئلۀ ۱۴۰۸ :    اگر مسافر به جایی برسد که اذان را نشنود، ولی دیوار ساختمانها را ببیند، یا دیوارها را ببیند، ولی صدای اذان را نشنود چنانچه بخواهد در آنجا نماز بخواند، بنا بر احتیاط واجب هم شکسته و هم تمام بخواند، ولی اگر فقط به یکی از آنها علم پیدا کند و به دیگری جاهل باشد، برای شکسته خواندن نماز کافی‏است.
مسئلۀ ۱۴۰۹ :    هرگاه شهر در بلندی باشد به‌طوری که از دور دیده شود، یا در محل پستی باشد که اگر انسان کمی دور شود دیوار آن‎را نبیند، چنانچه کسی که از آنجا مسافرت می‏کند به اندازه‏ای دور شود که اگر آن شهر در زمین هموار بود دیوارش از آنجا دیده نمی‏شد، باید نماز را شکسته بخواند و نیز اگر پستی و بلندی ساختمانها بیش از معمول باشد باید ملاحظه معمول را بکند.
مسئلۀ ۱۴۱۰ :    اگر از محلّی مسافرت کند که خانه و دیوار ندارد، وقتی به جایی برسد که اگر آن محل دیوار داشت دیده نمی‏شد، باید نماز را شکسته بخواند.
مسئلۀ ۱۴۱۱ :    اگر به اندازه‏ای دور شود که نداند صدایی را که می‏شنود، صدای اذان است یا صدای دیگر، یا بداند صدای اذان است، ولی کلمات آن‎را تشخیص ندهد، باید نماز را تمام بخواند، هر چند بهتر است که صبر کند تا هیچ نشنود یا اینکه هم شکسته و هم تمام بجای آورد.
مسئلۀ ۱۴۱۲ :    اگر چشم و گوش مسافر، بیش از حد تیز یا به‌طور غیر متعارف ضعیف یا صدای اذان غیر معمولی باشد، درمحلّی که چشم معمولی و متعارف دیوار ساختمانها را نبیند وگوش معمولی صدای اذان را نشنود، باید نماز را شکسته بخواند.
مسئلۀ ۱۴۱۳ :    مسافری که به وطن خود باز می‏گردد تا زمانی که به حدّ ترخص نرسیده است باید نماز را شکسته بخواند، ولی هنگامی که به حدّ ترخّص برسد، گرچه نخواهد وارد شهر یا روستا شود، باید نماز را تمام بخواند.
مسئلۀ ۱۴۱۴ :    مسافری که می‏خواهد ده روز در محلی بماند، اقوی‏ آنست که وقتی به حد ترخص آن محل رسید، نمازش تمام است، ولی احتیاط مؤکد آنست که نماز را به تأخیر بیندازد تا به آن محل برسد و نماز را تمام بخواند و اگر بخواهد در همان حدّ ترخص نماز بخواند، هم شکسته و هم تمام بجای آورد.
مسئلۀ ۱۴۱۵ :    کسی که به سفر می‏رود اگر شک کند که به حدّ ترخص رسیده است یا نه، باید نماز را تمام بخواند و کسی که از سفر بازمی گردد اگر شک کند که به حدّ ترخّص رسیده یا نه، واجب است نماز را شکسته بخواند و چون در بعضی از موارد تشخیص آن مشکل است لازم است یا مسافر در آنجا نماز نخواند و به تأخیر بیندازد یا احتیاطاً نماز را هم تمام و هم شکسته بجای آورد.
مسئلۀ ۱۴۱۶ :    مسافری که در سفر از وطن خود عبور می‏کند وقتی به جایی برسد که ساختمانهای وطن را ببیند و صدای اذان آن‎را بشنود، باید نماز را تمام بخواند و اگر از کنار وطن عبور کند به گونه‏ای که داخل در حدّ ترخّص شود، ولی داخل وطن نشود، بنا بر احتیاط نماز را در آنجا هم شکسته و هم تمام بجای آورد.
مسئلۀ ۱۴۱۷ :    مسافرانی که در بین سفر به وطن خود می‏رسند، تا هنگامی که در وطن هستند، واجب است نمازشان را تمام بخوانند و اگر از آنجا بخواهند به جای دیگری ‏بروند، اگر به مقدار هشت فرسخ بروند یا چهار فرسخ بروند و برگردند، همین‎که به جایی رسیدند که ساختمانهای وطن را ندیدند و صدای آنجا را نشنیدند، واجب است نمازشان را شکسته بخوانند.