معاملات حرام‏ : خرید و فروش عین نجس، در شرایطی

مسئلۀ ۲۳۲۹ :    خرید و فروش عین نجسی که هیچ منفعت حلال ندارد یا خرید و فروش آن مشروط به استفاده حرام از آنست، مثلاً مشروبات الکلی را با مسلمان معامله کند تا برای آشامیدن از آن استفاده کند، امّا اگر این خرید و فروش برای استفاده حلال باشد، مثلاً فروش خون برای اینکه به بدن انسانی تزریق شود تا او را زنده نگاه دارد یا شراب را بخرد برای اینکه آن‎را به سرکه تبدیل کند، در این صورت صحیح است، بنابراین خرید و فروش، چیزهایی مثل مشروبات الکلی، مردار و سگهای‏غیر شکاری، خوک و امثال آن، اگر برای منفعت غیر حلال باشد، هم حرام و هم باطل است.
مسئلۀ ۲۳۳۰ :    خرید و فروش چیزی که نجس شده، ولی قابل تطهیر است جایز است، ولی اگر مشتری آن‎را برای چیزی بخواهد که شرط آن پاک بودن واقعی است، مثلاً خوراکی است که می‏خواهد آن‎را بخورد یا دارویی که ذاتاً نجس نیست، ولی نجس شده و درمان مریض منحصر به مصرف آن دارو است، باید در این مورد به مشتری اطلاع دهد و بگوید که نجس شده است، ولی اگر از قبیل لباس است و مشتری می‏خواهد با آن نماز بخواند لازم نیست فروشنده به او نجس بودن لباس را بگوید چون در نماز طهارت ظاهری کفایت می‏کند.
مسئلۀ ۲۳۳۱ :    اگر چیز پاکی که قابل تطهیر نیست مانند بنزین، روغن و مانند آن نجس شود، در صورتی که اینها را برای خوردن یا مصرف دیگری که طهارت واقعی در آن شرط است، خرید و فروش کنند، معامله هم حرام و هم باطل است، ولی اگر آن‎را برای کاری بخواهند که پاک بودن واقعی در آن شرط نیست، مثلاً بنزین را برای ماشین بخواهند و روغن را برای کارخانه لازم داشته باشند، معامله هم حلال و هم صحیح است.
مسئلۀ ۲۳۳۲ :    خرید و فروش روغن، داروهای روان و عطرهایی که از ممالک غیراسلامی وارد می‏کنند، در صورتی که علم قطعی به نجاست آن نداشته باشند اشکال ندارد، امّا اگر آن‎را در کشور غیر مسلمان از دست کافر بگیرند و یا در کشور مسلمان از دست مسلمان بگیرند، ولی بدانند از دست کافر گرفته یا از بلاد کفر بدون تحقیق خریداری کرده است یا اینکه در داخل کشور اسلامی از دست کافر بخرند- مگر اینکه کافر از دست مسلمان خریده باشد- در صورتی که از اجزای حیوانی باشد که خون جهنده دارد، احوط آنست که نجس است. اگر منفعت حلال نداشته باشد معامله آنها هم حرام و هم باطل است. اگر منفعت حلال داشته باشد ولی فروشنده شرط کسب منافع حرام از آن کرده باشد، خرید و فروش آن باطل است. اما اگر منفعت حلال داشته باشد و فروشنده شرط کسب منافع حرام از آن هم نکرده باشد، معامله هم حلال و هم صحیح است. اگر بداند که آن روغن یا عطر از اجزای حیوانی که خون جهنده دارد نیست یا شک داشته باشد، محکوم به طهارت است و تحقیق لازم نیست و معامله آن هم حلال و هم صحیح است.
مسئلۀ ۲۳۳۳ :    اگر روباه و پلنگ و هر حیوان حرام گوشت که قابل ذبح شرعی است و از پوست آنها لباس تهیه می‏کنند به غیر از دستوری که در اسلام داده شده، کشته شوند یا بمیرند، خرید و فروش پوست آنها به دلیل اینکه منفعت حلال ندارد، هم حرام است و هم باطل، ولی اگر بتوانند از آن منفعت حلال ببرند، اشکالی ندارد و نیز استفاده از مو و کرک آنها در صورتی که از اجزای بدن که روح به آن حلول می‏کند، نداشته باشد صحیح است.
مسئلۀ ۲۳۳۴ :    خرید و فروش گوشت، پوست، پیه و چرمی که از کشورهای غیر اسلامی آورده می‏شود یا از دست کافر گرفته می‏شود- ولو اینکه در داخل کشور اسلامی باشد- هم حرام است و هم باطل، مگر اینکه انسان بداند از حیوانی است که ذبح شرعی شده است، مثلاً می‏داند اینها را از مسلمان خریده‏اند، در این صورت محکوم به طهارت و حلّیت بوده و معامله هم صحیح است.
مسئلۀ ۲۳۳۵ :    خرید و فروش گوشت، پوست، پیه، چرم، کلاه پوستی و مانند اینها که در دست مسلمان است، چه در داخل باشد و چه در خارج، اشکال ندارد، امّا اگر انسان بداند فروشنده مسلمان، آنها را از کافر خریده و تحقیق هم نکرده که آیا از حیوانی است که ذبح شرعی شده یا نه، معامله آن حرام و در صورتی که منفعت حلالی نداشته باشد، محکوم به بطلان است.
مسئلۀ ۲۳۳۶ :    اگر گوشت و پوست یا دیگر اجزای مردار، غیر از استفاده در مواردی که پاک بودن در آنها شرط است، منافع دیگری داشته باشد که نزد عقلا قابل اهمّیت است، مثلاً به عنوان خوراک دام و طیور و یا تبدیل به کود و مانند آن توسط دستگاه‏های مکانیزه جدید از آنها بهره برداری شود، به‌طوری که پول دادن به آنها برای رسیدن به این اهداف امری عقلایی شمرده شود، علی الظّاهر معامله آنها به این قصد، اشکال ندارد.
مسئلۀ ۲۳۳۷ :    به دلیل اینکه ملاک جواز و عدم جواز در معامله، داشتن منافع حلال یا نداشتن آنست و چون خون دارای منافع حلال است، خرید و فروش آن برای‏تزریق به بیمار جایز است و صاحب خون می‏تواند آن‎را بفروشد یا برای استفاده به افراد حقیقی و حقوقی در ازای چیزی یا بلاعوض واگذار کند، مگر اینکه دادن خون برای او ضرر داشته باشد، خصوصاً اگر ضرر زیادی هم داشته باشد در این صورت حقّ خون دادن ندارد، ظاهر آنست در صورتی که دادن خون برایش ضرر داشته باشد، ولی او متحمّل ضرر شده و خون بدهد، معامله حرام انجام داده، ولی باطل نیست.
مسئلۀ ۲۳۳۸ :    در مواردی که می‏خواهند خون را برای انتفاع حلال خرید و فروش کنند، واجب است وزن یا مقدار آن‎را معلوم کنند و اگر وزن و مقدار آن‎را ندانند، می‏توانند مصالحه کنند.
مسئلۀ ۲۳۳۹ :    خرید و فروش، هبه، تعویض و حتّی نگهداری هر چیزی که مست کننده باشد حرام و معامله آن باطل است، مگر آنکه در نگهداری آن غرض عقلایی قابل توجهی وجود داشته باشد که در این صورت نگهداری آن ظاهراً اشکالی ندارد.
مسئلۀ ۲۳۴۰ :    اقوی‏ آنست که حق ندارد بعضی از اعضای خود مانند کلیه را، برای پیوند به دیگری بفروشد- چه برایش ضرر داشته باشد و چه نداشته باشد- چون همان طور که خودش را نمی‏تواند بفروشد- چون عنوان مال بر او منطبق نیست- اعضایش را هم نمی‏تواند بفروشد، برای اینکه عنوان مالی که در خرید و فروش رکن است، بر آن صدق نمی‏کند و لااقل اطلاقات از این موارد منصرف است و تمسّک به اطلاقات و عمومات در این موارد از قبیل تمسّک به عموم در شبهات مصداقیه است، چون معلوم نیست اساساً اینها مصداق «بیع مالٍ بمال» به شمار می‏روند یا نه.