ضمانت عقدی

مسئلۀ ۲۷۶۲ :    ضمان یا ضمانت عقدی عبارت از این است که انسان با عقد و قرارداد خاصی، اختیاراً تعهّدی را ایجاد کند به این صورت که شخص سومی پرداخت بدهی فرد معینی را در زمان معین، به عهده بگیرد. به آن کسی که عهده‎دار می‏شود «ضامن»، به آن وجهی که مورد ضمان قرار می‏گیرد «مال مضمون» و به آن کسی که به نفع او ضمانت صورت می‏گیرد «مضمونٌ له» می‏گویند.
مسئلۀ ۲۷۶۳ :    در ضمان عقدی صیغه و لفظ خاصی شرط نیست و به همین‏ اندازه که ضامن مقصود را بفهماند، ولو با عمل و طلبکار قبول کند، کفایت می‏کند و رضایت بدهکار و قبول کردن او شرط نیست.
مسئلۀ ۲۷۶۴ :    ضامن و طلبکار باید عاقل، بالغ و صاحب اختیار بوده و سفیه نباشند و نیز به علت ورشکستگی از طرف حاکم شرع جامع شرایط ممنوع التصرّف در اموال خود نباشند ولی این شرطها در بدهکار لازم نیست، بنابراین ضمانت بچه و دیوانه و سفیه بدهکار، در صورتی که طلبکار قبول کند، صحیح است.
مسئلۀ ۲۷۶۵ :    ظاهر آنست که ضمانت باید معلّق نبوده و بدون قید و شرط باشد، بنابراین اگر اصل ضمانت را معلق به شرطی کند مثلاً بگوید من ضمانت تو را به عهده می‏گیرم اگر پدرم اجازه دهد، درست نیست. اگر اصل ضمانت را معلق نکند، ولی پرداخت بدهی را معلق به شرطی کند مثلاً بگوید من ضامن تو می‏شوم، ولی بدهی تو را وقتی می‏دهم که بدهکار ندهد، ظاهر آنست که ضمانت صحیح نیست.
مسئلۀ ۲۷۶۶ :    کسی که می‏خواهد ضامن فردی شود، آن فرد که مضمون له است باید قبل از قرارداد ضمانت بدهکار باشد، بنابراین کسی که می‏خواهد از دیگری قرض کند مادامی که قرض نکرده بنا به مشهور ضمانت صحیح نیست، مگر اینکه مابین قطعی شدن گرفتن قرض و مقروض شدن فاصلۀ کمی باشد که در این صورت صحت ضمانت خالی از قوت نیست.
مسئلۀ ۲۷۶۷ :    ضمانت وقتی ثابت می‏شود که طلبکار، بدهکار و جنس بدهی مشخص باشد، بنابراین اگر چند طلبکار، بدهکار یا چند بدهی وجود داشته باشد، باید شخص طلبکار و بدهکار و نوع بدهی معین شود.
مسئلۀ ۲۷۶۸ :    در صورتی که طلبکار طلب خود یا مقداری از آن‎را به ضامن ببخشد، نه کل طلب و نه آن مقدار را، ضامن نمی‏تواند از بدهکار بگیرد.
مسئلۀ ۲۷۶۹ :    ضمانت از قراردادهای لازم است؛ بنابراین اگر صحیح و با تمام شرایط برقرار گردد، طلبکار و ضامن نمی‏توانند آن‎را به هم بزنند، مگر آنکه هنگام بستن قرارداد ضمانت، برای ضامن یا طلبکار یا هر دو، شرط شده باشد که هرگاه خواستند بتوانند آن‎را به هم بزنند.
مسئلۀ ۲۷۷۰ :    وقتی که ضمانت با تمام شرایط انجام شد، بدهی از ذمۀ بدهکار به ذمۀ ضامن، منتقل و ذمۀ بدهکار بری می‏شود و با بری شدن ذمۀ بدهکار، طلبکار دیگر نمی‏تواند به او رجوع کند.
مسئلۀ ۲۷۷۱ :    اگر ضامن موقع ضمانت، قدرت پرداخت بدهی طلبکار را داشته باشد و بعداً فقیر شود، طلبکار نمی‏تواند ضمانت را به هم بزند و طلب خود را از بدهکار اوّل بخواهد و اگر در موقع ضامن شدن نیز قدرت پرداخت نداشته، ولی طلبکار با وجود دانستن قبول کرده است، باز هم طلبکار نمی‏تواند ضمانت را به هم بزند.
مسئلۀ ۲۷۷۲ :    اگر انسان موقعی که ضامن می‏شود، قدرت پرداخت طلب طلبکار را نداشته باشد و طلبکار آن موقع نداند و بعد بفهمد، می‏تواند ضمانت را به هم بزند، ولی ‏اگر قبل از اینکه طلبکار بفهمد، ضامن قدرت پرداخت پیدا کند، ظاهر آنست که به هم زدن ضمانت خالی از اشکال نیست بلکه لزوم ضمان خالی از قوّت نیست.
مسئلۀ ۲۷۷۳ :    اگر کسی بدون درخواست و رضایت بدهکار ضامن او شود و بدهی بدهکار را بپردازد، حق ندارد چیزی از بدهکار مطالبه کند، ولی اگر با درخواست و اجازۀ بدهکار باشد و ضامن قصد عمل رایگان نداشته باشد، می‏تواند آنچه از بابت او پرداخت کرده، از بدهکار مطالبه کند، مگر آنکه ضامن به طلبکار به جای جنسی که بدهکار باید می‏داده چیز دیگری بدهد؛ مثلاً گندم بدهکار باشد و ضامن به طلبکار جو پرداخت کند، در این صورت ضامن نمی‏تواند آن‎را از بدهکار بخواهد، مگر آنکه بدهکار راضی شود.
مسئلۀ ۲۷۷۴ :    اگر بدهی بدهکار مدّت دار باشد و ضامن با همان مدت ضمانت او را قبول کند، ولی پیش از موعد بدهی را پرداخت کند، حق ندارد پیش از موعد از بدهکار مطالبه کند، مگر آنکه با رضایت بدهکار آن‎را پیش از موقع بپردازد. در این صورت می‏تواند پس از پرداخت، همان موقع از طلبکار مطالبه طلب کند.
مسئلۀ ۲۷۷۵ :    اگر بدهکار مالی را نزد طلبکار گرو بگذارد، پس از آنکه کسی ضمانت او را کرد رهن به هم می‏خورد و مال از گرو آزاد می‏شود.
مسئلۀ ۲۷۷۶ :    اگر بدهی بدهکار مدّت‎دار باشد و ضامن قبل از رسیدن موعد بمیرد، طلبکار حق دارد فوراً به ورثه ضامن مراجعه کند و طلب خود را از آنها دریافت کند، ولی ورثه ضامن حق ندارند پیش از رسیدن موقع، آنچه پرداخت کرده‏اند را از بدهکار مطالبه کنند.
مسئلۀ ۲۷۷۷ :    اگر کسی بدهی کسی را ضمانت کند و بدهکار شود، شخص سوم هم می‏تواند بدهی ضامن را ضمانت کند و در این صورت ضامن دوم بدهکار می‏شود و پس از آنکه بدهی توسط ضامن دوم پرداخت شد، اگر ضمانت ضامن دوم با اجازۀ ضامن اول بوده، ضامن دوم می‏تواند به ضامن اول رجوع کند و در صورت مجاز بودن ضمانت ضامن اول از سوی بدهکار اصلی، ضامن اول هم به بدهکار اصلی مراجعه خواهد کرد. همچنین است حکم مواردی که ضامن سوم و چهارم و هرچه بالا روند ضمانت ضامنهای قبل از خود را بکنند یعنی چهارمی به سومی و سومی به دومی و دومی به اولی و اولی به بدهکار اصلی رجوع خواهد کرد.
مسئلۀ ۲۷۷۸ :    چند نفر می‏توانند مشترکاً بدهی یک نفر را ضمانت کنند، چه سهم هر کدام با سهم دیگران برابر باشد یا متفاوت و با پرداخت سهم هر یک، به همان‏ اندازه از بدهی کسر می‏شود، ولی ضمانت چند نفر به‌طور مستقل نسبت به تمام بدهی به‌طوری که طلبکار بتواند از هر کدام آنها همۀ بدهی را مطالبه کند، محل اشکال است، اگرچه صحت آن خالی از قوّت نیست.
مسئلۀ ۲۷۷۹ :    ضمانت از منافع مانند ضمانت از کاری که به عهدۀ دیگری است، مثل ضمانت از اجیر یا خیاطی که دوخت و دوز را انجام دهد، در صورتی که مباشرت شخص خاصی شرط نباشد، صحیح است؛ ولی در صورتی که شرط کرده باشند، فلان شخص مباشرتاً دوخت و دوز را باید انجام دهد، ضمانت او صحیح نیست.
مسئلۀ ۲۷۸۰ :    ضمانت اعیانی که در ذمۀ بدهکار و به صورت کلّی است، صحیح است، ضمانت اعیان جزئی موجود در عالم خارج هم صحیح است بنابراین اگر کسی ‏برای خریدار ضامن شود که اگر جنس فروخته شده معیوب در آمد یا اگر معلوم شد مال دیگری بوده، به جای آن جنس دیگری بدهد، ضمانت او صحیح است و باید مطابق آن عمل کند.