جهل قصوری و جهل تقصیری‏

جهل از اوصافی است که در علم اخلاق از آن به رذیله و گاهی حتی أمّ‏الرذایل تعبیر شده است و در برابر علم قرار دارد. اگر جهل أمّ‏الرذایل باشد، طبعاً علم که در مقابل اوست اشرف اوصاف آدمی ‏و امّ‎الفضائل خواهد بود. در شرافت علم همین مقدار بس است که حضرت آدم ابوالبشر، جایگاه بلند خلافت الهی را به دست نیاورد، مگر آنکه به مقام والای علم به اسماء رسید و با علم به اسماء به صورت عامّ، به عنوان خلیفۀ خدا در زمین معرفی شد و آن مأموریت بزرگ را به عهده گرفت. در زشتی رذیلۀ جهل هم همین بس که جاهل‏ترین انسانهای عالَم از انتساب به جهل تبرّی جسته و حاضر به اتّصاف به این صفت نیستند. خدای عالم، همان‌طور که در این آیۀ‌ کریمه می‏فرماید انسان را جاهل و فاقد علم خلق کرده و سپس ابزار تحصیل علم و رفع جهل را در اختیار او قرار داده است: «وَاللَّهُ أََخْرَجَکُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهَاتِکُمْ لاَ تَعْلَمُونَ شَیْئاً وَ جَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصَارَ وَ الْأَفْئِدۀَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ» . او از انسان خواسته با استفادۀ مناسب از آنها بکوشد تا جهل را از خود دور سازد. توجه انسان به جهل و ناآگاهی خویش، اولین جرقۀ حرکت علمی و سیر معرفتی انسان به شمار می‏رود. در این‌صورت با علم به جهل خود و یا شک در این‌باره و توجّهی که به این شک دارد، اگر وارد جستجو شده و تحقیق را آغاز کند و از طرق گوناگون برای کسب علم و آگاهی حرکت کند، در رفع جهل و شک، توفیق می‏یابد و در صف عالمان صالح و یا متعلّمان و جویندگان راه حقیقت قرار خواهد گرفت، ولی اگر از ابزار موجود به ‌نحو مطلوب استفاده نکند و در رفع جهل و شک تلاش کافی نکند و در حقیقت در این حرکت علمی ‏با اینکه شرایط برای رفع جهل فراهم بوده و می‏توانسته جهل خویش را مرتفع سازد، کوتاهی کند و در همان حالت ناآگاهی و جهل باقی بماند، «جاهل مقصّر» است. او اگرچه جاهل است و اعمالش از جهلش سرچشمه گرفته، ولی چون در تمهید مقدّمات رفع جهل، از خود کوتاهی نشان داده، در اکثر موارد در صورتی که به موارد خلاف دستورات الهی وارد شود، مستحق عقوبت دنیوی و مؤاخذۀ اخروی خواهد بود. چه‌بسا اگر زمینه‏ای برای رفع شک و تردید فراهم می‏شد، برای رفع آن اقدام می‏کرد. اما اگر زمینه‏ای هم برای توجّه او به جهل و تردیدش فراهم نشود، اگرچه وی جاهل باقی می‏ماند، ولی چون در رفع آن کوتاهی نکرده و بقای جهلش هم معلول کوتاهی و تقصیر او نبوده، بلکه شرایط و زمینۀ رفع آن فراهم نشده است، این نوع جهل را «جهل قصوری» و جاهل را جاهل قاصر می‏نامند. از نظر فقهی کسی که جاهل مقصر است و در رفع جهل خود کوتاهی کرده است، با کسی که با علم، عمد و توجّه کاری را انجام می‏دهد، تفاوتی ندارد مگر دو مورد خاص که در فقه مطرح شده و علاقه‌مندان می‏توانند به منابع مربوط به این بحث و در همین رساله به مسائل نماز در ارتباط با قصر و اتمام و یا جهر و اخفات نماز مراجعه کنند.